یک جنگ عاشقانه برای گذر از موانع و سختی‌ها!

[شهروند] چه در زمان جشنواره و چه یک ماه بعد از آن، در اکران نوروزی، «پرویزخان» یکی از محترم‌ترین فیلم‌هایی است که روی پرده آمده. اولین تجربه کارگردانی علی ثقفی با داستانی فوتبالی‌تاریخی؛ درباره یکی از مهم‌ترین و پرحاشیه‌ترین مقاطع زندگی و حرفه‌ای پرویز دهداری که همین موضوع ساده که در فوتبال ایران به عنوان معلم اخلاق شناخته می‌شود، نشانگر جایگاه و بزرگی‌اش می‌تواند باشد. فیلم «پرویزخان» داستان روزهایی را در دهه ۶۰ روایت می‌کند که نام پرویز دهداری با سرمربیگری تیم‌ملی فوتبال دوباره بر سر زبان‌ها می‌افتد و در ادامه هم با استعفای جمعی بازیکنان تیم بحرانی بی‌سابقه را تجربه می‌کند.
آنچه در پی می‌آید؛ خلاصه‌ای از صحبت‌های مفصلی است که در حوالی جشنواره -چندی پیش از آغاز اکران رسمی «پرویزخان»- علی ثقفی بر زبان آورده است.

«پرویزخان» را چگونه ساختید؟
من بعد از فیلم‌های کوتاه زیادی که ساخته بودم و جوایزی که در جشنواره‌های مختلف گرفته بودم، زمان زیادی بود که دنبال ساخت فیلم سینمایی‌ام بودم، ولی عملا این اتفاق نمی‌افتاد و هر کاری می‌کردم که فیلم بلندم را بسازم، دفاتر فیلمسازی -که تنها دنبال سرمایه‌گذار بودند- جلو نمی‌آمدند تا اینکه در یکی از جشنواره‌هایی که جایزه گرفتم، با دوستان سازمان اوج برخوردی داشتیم و در آنجا گفتند که علاوه بر شخصیت‌های دفاع مقدسی خواهان فیلمسازی درباره شخصیت‌های ملی هم هستند که در ادامه هم نام پرویز دهداری وسط آمد و من هم که مستند فوتبالی هم ساخته بودم، سعی کردم این فرصت را از دست ندهم و رفتم نشستم به نوشتن فیلمنامه «پرویزخان».

پرویز دهداری را کاملا می‌شناختید یا این شخصیت در جریان تحقیق شکل گرفت؟
تقریبا تلفیقی از این دو بود. بگذارید اینگونه بگویم که حدود دو سال روی تحقیق و نگارش فیلمنامه «پرویزخان» زمان گذاشتم و در این مدت از هر منبعی که فکرش را بکنید، استفاده کردم، چه از روزنامه‌های ورزشی و غیر ورزشی آن سال‌ها، چه افرادی که ایشان را می‌شناختند یا در جریان اتفاقات آن سال‌ها بودند و حتی دختر و خانواده‌ و شاگردان پرویزخان دهداری و البته رضا وطن‌خواه که در آن زمان نزدیک‌ترین همراه ایشان بود. در کل، در این دو سال مدام در حال کسب اطلاعات بودم.

تحقیقات‌تان فقط درباره دهداری بود یا اینکه بازیکنان مستعفی را هم شامل می‌شد؟



نه فقط با بیشتر آنها صحبت و به‌اصطلاح دفاعیات‌شان را هم در فیلم مطرح کردم، تحقیقات موارد فرعی‌تری را هم -یعنی غیر از داستان و شخصیت‌ها- شامل بود و مثلا درباره کاراکتر‌های دیگر و شرایط اجتماعی و سیاسی آن روزها هم تحقیق کردم.

درنهایت نتیجه تمام این تحقیقات را می‌توان در «پرویزخان» دید. شما خودتان این محصول نهایی را یک فیلم تاریخی می‌دانید یا ورزشی؟
ببینید؛ با اینکه داستان ما ورزشی بود، ولی با این حال، تلاش کردیم همه‌چیز واقعی باشد، برای همین هم تقریبا تمام شخصیت‌های فیلم واقعی هستند، با اینکه به خصوص در مورد شخصیت‌های قطب مقابل ماجرا چون نمی‌خواستم فیلم مستقیما یک نفر خاص را نشانه برود، اسم‌ها را عوض کردیم و البته کمی هم کاراکتر‌ها را تغییر دادیم. به هر حال، ما که نمی‌خواستیم یک فیلم جنجالی درباره این اتفاقات بسازیم. در عین حال، این را هم باید بگویم که شخصیت‌هایی مثل احمدرضا عابدزاده، سیروس قایقران، کریم باوی و جواد زرینچه با اسم‌های واقعی‌شان در فیلم حضور دارند.

درباره ماجراهای دیگر چه؟
در این زمینه هم همین را می‌توانم بگویم، به‌خصوص با تاکید بر اینکه اتفاقاتی که در فیلم می‌بینید، همه مابه‌ازای بیرونی دارند و به طور واقعی اتفاق افتاده‌اند. حالا در این میان، ممکن است بنا به اقتضای خاصی آن را پس و پیش کرده باشیم یا مقطع زمانی آن را تغییر داده باشیم، ولی در اصل همه‌چیز مبنای واقعی دارد و تنها بر اساس طلب و اقتضای درام ممکن است یک‌سری چیزها با اندکی تفاوت به تصویر کشیده شده باشد که البته این را هم همان‌طور که گفتم به نفع درام بوده.

با توجه به این واقعیت که تاکنون فیلم فوتبالی چندان خوبی ساخته نشده، باید در زمان ساخت «پرویزخان» -که در قیاس با دیگر فیلم‌های فوتبالی لحظات به مراتب بهتری دارد- سختی‌های زیادی کشیده باشید. نه؟
واقعا و از ته دل می‌گویم که «پرویزخان» فیلم بسیار بسیار سختی بود، با فضایی ناشناخته و تجربه‌نشده، به خصوص از این نظر که ‌باید یک بازی فوتبال را بازسازی می‌کردیم و همان‌طور که می‌دانید، چنین چیزی گفتنش هم ترسناک و دشوار است. در واقع ما در این فیلم دو کار سخت را هم‌زمان داشتیم پیش می‌بردیم. ببینید؛ کسانی که سینما را می‌شناسند، می‌دانند که دکوپاژ و تدوین و خوب از کار درآمدن بازی فوتبال در سینما اگر محال هم نباشد، سخت است. حالا ما در این فیلم نه فقط باید بازی را بازسازی می‌کردیم، بلکه این بازی در سال 1365 انجام شده بود، در فضایی متفاوت و با شخصیت‌ها و قیافه‌ها و لباس‌هایی متفاوت با امروز. این کار سختی‌ها و چالش‌های زیادی داشت و برای اینکه این سختی‌ها و موانع را از میان برداریم، همه بچه‌های گروه واقعا عاشقانه جنگیدند.

انتخاب بازیگران هم باید خیلی سخت بوده باشد...
دقیقا؛ ما باید کسانی را پیدا می‌کردیم که هم بازیگر باشند، هم شبیه باشند و هم فوتبال بتوانند بازی کنند که کار را بسیار سخت می‌کرد. به ویژه که فوتبالیست بودن خیلی مهم بود و حتی به دلیل اینکه برخی از بازیگران، فوتبال بلد نبودند، چند نفری را که بازیگران خوبی هم بودند، مجبور شدیم عوض کنیم.

سعید پورصمیمی را چگونه انتخاب کردید؟
برای ساخت این فیلم، این نکته خیلی مهم بود که نقش دهداری را -که شخصیت پیچیده‌ای بود- یک بازیگر خوب بازی کند، چون در غیر این صورت، این شخصیت چندوجهی و دراماتیک خلق نمی‌شد. برای همین توان بازیگری بازیگر این نقش خیلی مهم بود. کسی که هم بازیگر خوبی باشد و هم اینکه شبیه آقای دهداری باشد و ما به‌خصوص این شباهت را در میان بازیگران خوب سینمای ایران نداشتیم. برای همین هم کیفیت بازی را اولویت اصلی خود قرار دادیم و درنهایت هم رسیدیم به آقای پورصمیمی که حتی اگر شبیه هم نباشد، اما بی‌شباهت به آقای دهداری هم نبود.

ماجرای استعفای بازیکنان
پرویز دهداری که در اواسط دهه 60 تیم‌ملی را برای حضور در بازی‌های آسیایی۱۹۸۶ سئول آماده می‌کرد، ظاهرا به‌خاطر سختگیری‌هایی که داشته، با ستاره‌های نامدار تیم‌ملی دچار اختلاف می‌شود و در ادامه هم 14 بازیکن تیم -که در بین آنها به نام‌هایی چون حمید درخشان، عبدالعلی چنگیز، ناصر محمدخانی، فرشاد پیوس، ضیا عربشاهی، احمد سجادی، غلام فتح‌آبادی، مرتضی فنونی‌زاده و سیروس قایقران می‌توان اشاره کرد- نامه‌ای منتشر کرده و در بازگشت از سئول استعفای جمعی خود را اعلام می‌کنند. این بمب خبری بزرگ که هنوز که هنوز است جنجالی‌ترین رخداد فوتبالی دهه‌های اخیر به شمار می‌آید، بن‌مایه اصلی فیلم «پرویزخان» است. رخدادی که در ادامه، در پیوند با اخلاق‌گرایی خاص دهداری به تشکیل یک تیم‌ملی با جوانان گمنام آن روزها -از جمله احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، کریم باوی، مجتبی محرمی و صمد مرفاوی- منتهی می‌شود که کم‌کم تبدیل به محبوب‌ترین تیم‌ملی بعد از انقلاب شده و مقام سومی جام ملت‌های آسیا و در ادامه هم بی‌شمار نتایج ریز و درشت دیگر را به ثبت می‌رسانند. دورانی که درنهایت در دیدار دوستانه ایران و ژاپن در استادیوم آزادی، زمانی که تعدادی از تماشاگران با گلوله‌های برفی از معلم اخلاق استقبال می‌کنند، به پایان می‌رسد.

فوتبال و سیاست
«پرویزخان» پیوند سیاست و فوتبال را در لایه زیرین متن خود به نمایش می‌گذارد. در واقع یکی از مهم‌ترین دلایل ارزش و اهمیت این فیلم در نمایش گره خوردن اتفاقات سیاسی در شرایط جنگ با رویداهای ورزشی و دخالت سیاسیون و نظامیون در فوتبال است که باعث شده «پرویز خان» تبدیل به فیلمی کنش‌مند در حوزه سیاسی و اجتماعی شود. در واقع در این فیلم می‌بینیم که چالش‌های پرویز دهداری در تیم‌ملی تنها و تنها با بازیکنان، کادر فنی و وزارت ورزش نیست، بلکه یک‌سری چهره‌های تندرو در مجلس و دیگر نهادهای سیاسی و نظامی هم -که بر اساس کدهایی که در شعارهای آنها در فیلم می‌بینیم، می‌شود گفت که همان طیفی هستند که بعدها با انکار تندروی‌های خود داعیه اصلاح‌طلبی کردند- با او تضارب آرا دارند و در مواقعی بسیار می‌خواهند او را از مسیر حرکت خود برداشته و میدان را به یک مربی بله‌قربان‌گو بسپارند که جرات و جسارت مخالفت با دخالت‌های آنها را نداشته باشد.
فیلمنامه تاثیرگذار، جذاب و قدرتمند علی ثقفی صرفا با همین چند خط انتقادی که به دخالت سیاست در ورزش داشته و البته به خاطر اشاره‌ای که تاثیر فوتبال در حوزه سیاست بین‌الملل را مورد تاکید قرار داده، حرکتی ارزشمند می‌تواند به شمار آید.