روسيه تمام تخم‌مرغ‌هايش را در سبد ايران نمي‌گذارد

عمليات توفان‌الاقصي توسط حماس عليه اسراييل در 7 اكتبر و آغاز نبرد غزه، معادلات منطقه و نظام بين‌الملل را وارد مرحله جديدي کرد كه پيامدهاي بسياري در سطح منطقه و فراتر از آن به جاي گذاشت كه شايد آوريل 2024 را بتوان نقطه عطف اين پيامد‌ها دانست. چرا كه ايران و اسراييل كه سال‌ها در منطقه به اصطلاح خاكستري با يكديگر درگير بودند و به‌رغم همه دشمني‌ها و رقابت‌هاي ژئوپليتيكي و هويتي، از رويارويي مستقيم با يكديگر اجتناب مي‌كردند، وارد يك رويارويي نظامي مستقيم و رودررو شدند. هر چند كه باید تاكيد كرد كه اين رويارويي نظامي، محدود، كنترل شده و درچارچوب قواعد بازي بود و در نهايت سطح نزاع از حالت رويارويي مستقيم به نبرد در منطقه خاكستري بازگشت. پس از آنكه اسراييل اقدام به حمله تروريستي به محل كنسولگري ايران در دمشق کرد و اين حمله منجر به شهادت تني چند از مستشاران و فرماندهان عاليرتبه ايران خاصه شهيد محمدرضا زاهدي، از فرماندهان ارشد سپاه قدس شد، تهران بر اساس ماده 51 منشور ملل متحد و حق دفاع مشروع از خود و همچنين احياي بازدارندگي‌اش، در 13 آوريل 2024، در عملياتي موسوم به «وعده صادق» اقدامي تنبيهي عليه اسراييل انجام داده و تعدادي پهپاد و موشك را از خاك خود به سمت سرزمين‌هاي اشغالي شليك کرد كه تعدادي از اين موشك‌هاي بالستيك، با عبور از سامانه‌هاي پدافندي چند لايه اسراييل، به پايگاه‌هاي نظامي و اطلاعاتي از پيش تعيين شده در اسراييل اصابت کرد. اسراييل نيز در پاسخ به اقدام ايران در 19 آوريل، در يك حمله محدود هوايي، پايگاه هشتم شكاري ارتش را در نزديكي اصفهان هدف قرار داد كه  طبق تصاوير ماهواره‌اي و اعلام فرماندهان نظامي كشور، اين حمله محدود به وسيله پدافند هوايي ايران دفع شده و خسارت چنداني به پايگاه هشتم شكاري وارد نشده و تنها بر اساس اعلام برخي رسانه‌ها، يكي از رادارهاي پدافند موشكي اس-300 دچار آسيب‌ديدگي شد.
همان طور كه پيش‌بيني مي‌شد، پس از اقدام اسراييل، سطح تنش ميان طرفين كاهش پيدا كرد و ايالات متحده امريكا، نقش قابل توجهي در اين كاهش تنش داشت. چرا كه دولت دموكرات مستقر در امريكا به دلايل فراوان، علاقه‌اي به گسترش سطح نزاع ميان طرفين نداشته و تلاش كردند كه از اهرم‌هاي خود براي كنترل رفتار كابينه نتانياهو پس عمليات «وعده صادق» استفاده کند. 
اما نكته‌اي كه باید به آن توجه داشت اين است كه ايالات متحده تنها قدرت خارجي متاثر از اين تغيير معادلات در منطقه خاورميانه نبوده و باید تاثيرپذيري و موقعيت ديگر قدرت بزرگ جهاني يعني روسيه را در اين تحولات و همچنين جايگاه آن در آينده منطقه را مورد توجه و ارزيابي قرار داد. 
روسيه در طي يك دهه گذشته تلاش زيادي براي تقويت شبكه‌ها و اعمال نفوذ خود در منطقه خاورميانه انجام داده است و پس از 7 اكتبر و تغيير معادلات در خاورميانه و همچنين تمركز بر جنگ اوكراين، جايگاه خود را در اين منطقه متزلزل و در معرض خطر مي‌بيند.
پس از افزايش تنش ميان ايران و اسراييل، راهبرد روسيه در قبال اين تنش اهميت خاصي پيدا مي‌كند، چرا كه وقتي به گذشته برمي‌گرديم، مشاهده مي‌كنيم كه هيات حاكمه روسيه و ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور اين كشور از يك سو در سوريه با ايران همكاري‌هاي نزديكي مي‌كرد و از سوي ديگر اين اجازه را به اسراييل مي‌داد كه مواضع ايران را در خاك سوريه هدف قرار بدهد و در زمان انجام اين حملات، پدافند‌هاي روسي مستقر در سوريه عمل نمي‌كرد.


همچنين نبايد از نظر دور داشت كه روابط تهران - مسكو پس از جنگ اوكراين، تغييرات مهمي را تجربه كرده است و سطح همكاري‌هاي نظامي طرفين وارد مرحله جديدي شده است و به‌رغم خصومت‌هاي ديرينه تاريخي و اختلافات ژئوپليتيكي، فضاي كنوني خاورميانه هر دو دولت را تشويق مي‌كند تا با همكاري نزديك‌تر، معادلات منطقه را به ضرر امريكا رقم بزنند.
به ‌طور كلي، مقامات مسكو مانند همتايان خود در پكن به دنبال ثبات بيشتر در منطقه خاورميانه هستند و هرگونه آشفتگي در منطقه مي‌تواند به منافع روسيه آسيب برساند كه از جمله آنها رشد گروه‌هاي تكفيري و تروريستي در سطح منطقه است. روس‌ها حساسيت ويژه‌اي نيز نسبت به گروه‌هاي افراطي و تروريستي داشته كه در سال‌هاي اخير در بخش‌هايي از روسيه و همچنين ساير بخش‌هاي اتحاد جماهير شوروي سابق، مانند تاجيكستان نفوذ كرده‌اند. همان طور كه به ياد داريم، در 22 مارس، گروه تروريستي داعش توسط تعدادي از عناصر تاجيكي خو به يك سالن كنسرت در مسكو حمله كردند و نزديك به 150 نفر را كشتند.
فراتر از مبارزه با تروريسم، روسيه به دنبال حمايت از دولت‌هاي عربي دوست در منطقه، حفاظت از حضور نظاميان كشور در سوريه، جذب سرمايه‌گذاري خارجي از كشورهاي ثروتمند عرب خليج‌فارس و ايجاد روابط تجاري با منطقه است كه از طريق آن بتواند تحريم‌هاي غرب را كه به واسطه جنگ اوكراين بر اين كشور وضع شده را دور بزند و بتواند سياست‌هاي انرژي خود را با كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس هماهنگ كند. لذا علاوه بر ايران، روسيه نگاه ويژه‌اي به كشورهاي عربي خليج‌فارس نيز دارد و مواضع اين كشور نسبت به جزاير سه‌گانه ايران را نيز باید در همين راستا تعريف كرد. لذا درست است كه در شرايط فعلي، سطح روابط نظامي ايران و روسيه در حالت خوبي قرار دارد. اما اين به آن معنا نيست كه اين كشور قرار است تمام تخم‌مرغ‌هاي خود را در سبد ايران بگذارد و علاوه بر ايران، به دنبال روابط اقتصادي و حتي نظامي با كشورهاي عربي منطقه نيز هست.
اگر به بحث تنش‌هاي ايران و اسراييل بازگرديم، باید گفت كه روسيه مخالف هر گونه جنگ همه‌جانبه و تمام عيار، ميان اين دو طرف است. با اين حال، تشديد تنش آن هم به صورت محدود و كنترل شده بين ايران و اسراييل به‌ طور بالقوه و از چند جهت به نفع منافع روسيه است كه به‌ طور خلاصه دلايل آن بيان مي‌شود.
نخست اينكه افزايش سطح ناامني و گسترش دامنه پيامد‌هاي جنگ در خاورميانه، در حالي كه نزديك به 7 ماه از آغاز جنگ غزه مي‌گذرد، رويكرد و پيام روسيه به دولت‌ها و جوامع عربي را تقويت مي‌كند كه ايالات متحده عامل اصلي بي‌ثباتي و تنش در سطح منطقه است و امريكا رويكردي مسوولانه در قبال تحولات منطقه ندارد. پوتين و ديگر مقامات روسي دهه‌هاست كه امريكا را به واسطه حمايت‌هاي يك جانبه‌شان از اسراييل و ناتواني در حل و فصل ريشه‌اي اصلي‌ترين بحران در اين منطقه يعني درگيري فلسطين و اسراييل سرزنش مي‌كنند. اين پيام و رويكرد از جانب روسيه براي مخاطبان عرب كه به ‌طور فزاينده‌اي از ايالات متحده به خاطر تلفات انساني فزاينده در غزه خشمگين هستند، خوشايند است.
دوم اينكه پيامدهاي بيشتر جنگ غزه، و گسترش محدود دامنه تنش‌ها در منطقه، توجه جهاني را از اوكراين به خاورميانه منحرف كرده كه روسيه از آن استقبال مي‌كند. 
سوم، وجود سطح محدودي از درگيري مستقيم ميان تهران و تل‌آويو مي‌تواند نفوذ روسيه را در منطقه از طرق ديگري تقويت كند. دولت بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي، ممكن است به هيات حاكمه روسيه و شخص پوتين به عنوان رهبري نگاه كند كه به واسطه روابطي كه با تهران دارد، بتواند تا حدي روي تصميمات تهران تاثير بگذارد . 
و در آخر اينكه هر چند در حال حاضر سطح نزاع ايران و اسراييل تا حدي كاهش پيدا كرده، اما به واسطه احتمال افزايش سطح تنش، ايران در آينده نياز بيشتري به جنگنده‌ها و سامانه‌هاي دفاعي روسيه پيدا خواهد كرد كه از آن طريق براي خود ايجاد بازدارندگي كند. 
هر چند كه سطح تنش ميان ايران و اسراييل در حال حاضر كنترل شده و ظاهرا به منطقه خاكستري بازگشته است، اما با توجه به ادامه جنگ خطر گسترش خصومت‌ها به يك جنگ منطقه‌اي را نبايد ناديده گرفت. ادامه جنگ در غزه و ديگر درگيري‌هاي حل ‌نشده در خاورميانه، احتمال حملات آتي اسراييل عليه ايران و بالعكس را باز مي‌گذارد كه نبايد آن را از نظر دور داشت.
هر چند كه باید اندكي دقيق‌تر راهبرد روسيه را در منطقه بررسي كرد، اما اين كشور در اين جنگ تعارض منافع جدي با اسراييل نيز دارد و اين را در مواضع خود نشان داده است.
ايران نيز مي‌تواند از اين فرصت به نفع منافع خود در منطقه استفاده کند، اما نبايد از نظر دور داشت كه روسيه اگر چه تا حدي در تحولات منطقه در محور مقابل غرب قرار مي‌گيرد، اما قرار نيست كه تمام تخم‌مرغ‌هاي خود را در سبد ايران بگذارد و آنها هم به دنبال منافع خود در اين جنگ هستند.
نكته پاياني احتمال حضور ترامپ در جايگاه رياست‌جمهوري امريكاست، كه مي‌تواند معادلات جنگ اوكراين و همچنين جنگ غزه را دچار تغييرات كند. باید صبر كرد و نتايج انتخابات امريكا را ديد.
كارشناس ارشد مسائل خاورميانه