شوراي همكاري خليج فارس در ترازوي دوستي

شوراي همكاري خليج فارس مجلسي است كه شش كشور عرب جنوب خليج فارس از دهه هفتاد ميلادي در پي تاسيس آن بودند. تلاش‌ها براي تاسيس اين شورا بي‌نتيجه ماند تا آنكه در بهار سال ۱۳۶۰، چند ماه پس از تحميل جنگ عراق عليه ايران، در رياض عربستان سعودي رسما تاسيس شد. اين شورا از شش كشور عربستان سعودي، امارات، كويت، قطر، بحرين و عمان تشكيل يافته است.  اينكه شش كشور حوزه خليج فارس با بيشترين شباهت‌هاي ديني، فرهنگي، زباني، جغرافيايي، تاريخي و همسايگي در كنار يكديگر داراي شورا و مجلسي براي هم‌نشيني و هم‌انديشي باشند موضوعي پسنديده و قابل درك است. اما چيزي كه براي همسايه شمالي اين شورا، به ويژه در دو سه سال اخير قابل درك نيست، رفتارهاي غيرقابل فهم در برابر ايران است.  نمونه بارز و آشكار آن در ديدار روز دوشنبه ۱۰ ارديبهشت آنتوني بلينكن، وزير خارجه ايالات متحده امريكا از رياض رخ داد. اتفاق ناخوشايندي كه در اين چند‌ساله به‌طور مكرر شاهد آن بوديم، در ديدار روز دوشنبه هم تكرار شد. اتفاق ناخوشايند و آزاردهنده اين سال‌ها آن است كه به محض اينكه سفري از سوي مقام‌هاي خارجي در سطح سران يا وزيران خارجه به رياض پايتخت عربستان سعودي صورت مي‌گيرد، مقام‌هاي هم‌سطح هر شش كشور گرد هم‌ جمع مي‌شوند و در نشست مشترك با آن مقام حضور مي‌يابند و ايران را محور گفت‌وگوها يا بيانيه‌هاي پاياني خود قرار مي‌دهند.
آنتوني بلينكن كه براي دفعه هفتم از آغاز جنگ غزه و البته براي نخستين‌بار پس از تنش ميان ايران و رژيم صهيونيستي به منطقه آمده است، رياض و بودن در جمع وزيران خارجه شوراي همكاري را موقع مناسبي ديد تا حمله موشكي ايران به اسراييل را با صريح‌ترين لحني محكوم كند‌. اكنون سوال واضح و آشكار اين است كه چرا رياض و چرا شوراي همكاري خليج فارس براي اين اظهارات برگزيده شد؟ اكنون براي روزنامه‌ها و رسانه‌هاي ايراني سخت شده است كه براي خوانندگان خود و افكار عمومي توضيح‌دهنده اين رفتار دوگانه رياض و شوراي همكاري باشند. افكار عمومي از خود مي‌پرسند مگر پيمان مودت و دوستي ميان دو كشور مهم منطقه يعني ايران و عربستان سعودي منعقد نشده است؟ و مگر ايران دست صميميت و دوستي برادرانه و خالصانه خود را به سمت همسايگان عرب و مسلمان و برادر خود نگشوده است؟ مگر آغوش ايران براي دوستي‌ها، همراهي‌ها و همكاري‌هاي هميشگي به سمت همسايگان شوراي همكاري گشوده نيست؟ اگر چنين است چرا بايد آنتوني بلينكن در جمع وزيران‌خارجه اين شورا خبر از دفاع يكپارچه آنان با مشاركت امريكا عليه ايران بدهد؟! مگر سلاح‌هاي امريكايي و پايگاه‌هاي نظامي كمي از امريكا در اين حوزه وجود دارد كه به فروش تجهيزات ديگري هم نياز باشد؟ تعرض‌هاي شوراي همكاري در اين سال‌ها در نشست‌هاي مشابه در مورد جزاير سه‌گانه و نيز ميدان گازي آرش موضوع ديگري است كه افكار عمومي ايرانيان را عميقا آزرده مي‌كند. مجموعه اين رفتارها اكنون براي ايرانيان و افكار عمومي در متن و بطن جامعه اين سوال را ايجاد كرده است كه اينگونه رفتارهاي ناخوشايند شوراي همكاري را در كدامين ترازوي دوستي، همسايگي، همكاري و احترام متقابل مي‌توان سنجيد؟ برادران عرب مسلمان بيش از هر كسي مي‌دانند كه در طول قرن‌هاي متمادي ايران همسايه‌اي متين و آرام و خونگرم در كنار آنان بوده است.  البته روابط ديرينه همسايگي هيچگاه خالي از فراز و فرودهاي زودگذر هم نبوده است. چنان كه در بين اعضاي شش كشور شوراي همكاري هم روابط هميشه گرم و صميمانه نبوده است و اين در روابط همسايگي امري طبيعي است. آنچه مهم است روابط ديرپا و تاريخي است. تاريخ روابط ايران با همسايگان عرب حوزه خليج فارس از چيزي جز همراهي و صميميت حكايت ندارد. اما امروزه اين مهم است كه شوراي همكاري در تنظيم روابط خود با ايران و در نشست‌هاي مشترك خود با ديگران، شيوه‌اي را برگزيند كه رايحه دوستي از آن استشمام شود.‌ بي گمان امنيتي را كه شوراي همكاري خليج فارس از ديگران جست‌وجو مي‌كند، در متن و در بطن كشورهاي دو سوي اين درياي صلح و آرامش قابل دست يافتن است و ايران تضمين‌كننده اين امنيت دايم و پايدار است.