10میلیون فقیر حاصل یک دهه بی تدبیری
[ شهروند] سیاستگذاری غلط و نادیده گرفتن نیازهای اساسی کشور در دهه 90 به طرز چشمگیری به سفره مردم آسیب وارد کرد و حالا برمبنای گزارشهای مراکز آماری داخلی و خارجی برآوردها نشان میدهد در این دهه کابوسبار 10میلیون نفر به جمعیت فقرای ایرانی اضافه شده است.
در حقیقت در دهه 90 به شکل مستقیم کیفیت زندگی مردم کاهش پیدا کرد و به گمان کارشناسان طبقه متوسط جامعه ایران بهشدت تضعیف شد تا جایی که اقلیتی از جامعه در رفاه مطلق قرار گرفتند و بقیه خانوارها برای تامین حداقلهای زندگی روزانه دچار مشقت شدند و کار به جایی رسید که در اواخر این دهه برای اولینبار در تاریخ کالاهای نظیر گوشت و برنج هم به صورت اقساطی به فروش رسید.
یکی از واضحترین نمودهای کاهش رفاه ایرانیان، به افت چشمگیر درآمد حقیقی آنها بازمیگردد. در دهه 90 ایرانیان خرید مسکن، خودرو و کالاهای با دوام را تنها در رویاهای خود جستوجو کردند و درنهایت وضعیت در این دهه به شکلی پیش رفت که خریدهای روزمره و غذایی هم تبدیل به یک آرزو شد!
این در حالی است که به جای پرداختن به ریشههای اصلی ایجاد بحران اقتصادی در دهه 90، برخی رسانههای خاص و همسو با دولت پیشین اخیرا در تحریفی آشکار و بازی با اعداد اعلام کردند 8میلیون نفر در دولت سیزدهم به جمعیت فقرا اضافه شدند، اما استناد آنها به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بوده و همین مرکز عینا در گزارش خود خبر داده بود که طی دو سال یعنی سالهای 96 تا 98، ۸میلیون نفر به جمعیت فقرا اضافه شده، بنابراین معیشت و رفاه مردم علاوه بر بیتدبیریها، گروگان بازی با اعداد و زیر سوال بردن گزارشهای رسمی شده است. تسنیم نوشت: گزارشهای مراکز آماری داخلی و خارجی از جمله مرکز آمار ایران و بانک جهانی از رشد ۱۰میلیوننفری شمار فقرا در کشور در دهه ۹۰ بهدلیل اتخاذ سیاستها و اقدامات غلط اقتصادی از سوی دولتمردان وقت حکایت دارد.
یکی از اتفاقات تلخی که اقتصاد ایران در دهه 90 بهدلیل اتخاذ سیاستهای غلط اقتصادی توسط دولتمردان وقت شاهد بود، افزایش بیعدالتی در توزیع برابر درآمد و بهنوعی تشدید شکاف طبقاتی و رشد فقر بهویژه در دهکهای پایین و متوسط درآمدی بوده که شاخص اصلی آن در افزایش ضریب جینی نمود داشته است. گفتنی است ضریب جینی یا Gini Coefficient یکی از شاخصهای برجسته اندازهگیری نابرابری در توزیع ثروت و درآمد است. با اینکه اقتصاد در بیشتر زمانها بر تخصیص بهینه منابع تمرکز داشته است، اما از اهمیت نحوه توزیع درآمد و ثروت برای سیاستگذاران نیز نباید غافل شد. بهطور کلی ضریب صفر جینی بیانگر برابری کامل است، جایی که همه مقادیر یکسان هستند (بهعنوان مثال، جایی که همه درآمد یکسانی دارند). ضریب جینی یک (یا 100درصد) بیانگر حداکثر نابرابری بین مقادیر است.
طبق گزارشهای منتشرشده توسط مرکز آمار ایران، ضریب جینی در اکثر سالهای دهه 90 رو به صعود بوده، این در حالی است که طی دهه 80 ضریب جینی همواره در یک مسیر نزولی بود که نشان از کاهش نابرابری در توزیع درآمدها داشت.
افزایش ضریب جینی در دهه 90
گزارش مرکز آمار ایران از ضریب جینی در دهه 1390 نشاندهنده نابرابری بیشتر در هر سال است. در سال 1391 این ضریب عدد 0،3659 را نشان میدهد که در سال 1392 در نخستین سال فعالیت دولت یازدهم به 0،3650 رسیده است و از آن سال به بعد بهصورت مدام ضریب جینی از برابری فاصله گرفته است.
براساس این گزارش، در سال 1393 ضریب جینی به 0،3788 رسیده و در سال 1394 عدد 0،3851 را نشان میدهد، در سال 1395 نیز ضریب جینی به 0،3900 میرسد و در سال 1396 به 0،3981 افزایش مییابد.
میان هشت سال فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم، سال 1397 بدترین سال از نظر نابرابری است، در این سال ضریب جینی با رسیدن به عدد 0،4093 نابرابرترین رقم در کل دهه 1390 بوده است. هرچند در سال 1398 ضریب جینی با رسیدن به عدد 0،3992 اندکی بهبود مییابد، اما در سال 1399 دوباره با یک جهش بهسوی نابرابرتر شدن به 0،4006 میرسد.
کاهش مصرف سرانه ایرانیان در دهه 90
یکی دیگر از شاخصهایی که میتوان با آن وضعیت رفاهی خانوارهای ایرانی طی دهه 90 را مورد بررسی قرار داد، مصرف سرانه ایرانیان طی این دهه است. در حالی در پایان سال 99 متوسط مصرف ایرانیان در سال 99 به کمتر از 30میلیون تومان (حدود 27میلیون تومان) رسیده که این مقدار در سال 90 حدود 37میلیون تومان بوده، به بیانی دیگر طی دهه 90، متوسط مصرف سرانه ایرانیان حدود 10میلیون تومان کاهش یافته است.
گفتنی است طی دهه 80 مستمرا متوسط مصرف مردم ایران با بهبود همراه بوده و تقریبا از زیر 20میلیون تومان به سطوحی بالای 30میلیون تومان رسیده بود.
دستاوردهای کشور از ابتدای انقلاب از دست رفت
چندی پیش بانک جهانی در گزارشی به وضعیت فقر و رفاه توزیعشده در دهه 90 (سالهای 2011 تا 2020) در ایران پرداخته و تاکید کرده است: میتوان از دهه گذشته (2020 ـ 2011) برای اقتصاد ایران بهعنوان «یک دهه از دسترفته» از نظر فرصت رشد اقتصادی نام برد. طی سالهای 2011 تا 2020 رشد سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP) بهطور متوسط به نرخ سالانه 6درصد کاهش یافته است.
بر اساس این گزارش، از زمان وقوع انقلاب اسلامی، ایران پیشرفتهای چشمگیری در زمینه کاهش فقر به ثبت رسانده است، اما در دهه گذشته نزدیک به 10میلیون ایرانی با فقر مواجه شدهاند.
طی سالهای 2011 تا 2020 بخشی از جمعیت ایران که زیر خط فقر بینالمللی برای کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا (UMIC) قرار دارند، از 20درصد به 28.1درصد افزایش یافته است.
بنابراین طی بازه مذکور نهتنها تعداد ایرانیان فقیر افزایش یافته، بلکه سطح محرومیت آنها نیز گسترش یافته است. در پایان دهه مذکور شاهد این واقعیت هستیم که 40درصد از ایرانیان در شرایطی قرار گرفتهاند که با احتمال بیش از 20درصد در معرض فقیرشدن در آینده نزدیک قرار گرفتهاند، در حالی که این میزان نسبت به سال 2011، 10درصد بیشتر شده است.
تصویر تکاندهنده از رشد قیمت کالاها و خدمات در دهه 90
یکی از بارزترین مشخصههای دهه 90 جهشهای ارزی شدیدی بود که رفاه خانوارها را به شدت تضعیف کرد. در دهه 90 هرچند به مدت سه سال میان سالهای 92 تا 95 آرامش موقتی ارزی حاکم بود، اما نرخ ارز از حدود 3هزارتومان با افزایش 10 برابری در سال 99 به بالای 30هزارتومان هم رسید. افزایش نرخ ارز تاثیر مستقیمی روی قیمت کالاها گذاشت و دولت مستقر هم هرچند دست به اعمال سیاست ارز تکنرخی زد، اما بازهم اجناس و کالاها با قیمت مناسبی به دست مردم نرسید.
در بخش زمین و مسکن، متوسط قیمت هر مترمربع زمین در استانهای کشور در فاصله سالهای 90 تا 99 (دهه90)، 15 برابر شد. متوسط قیمت هر مترمربع زمین مسکونی که در ابتدای دهه 90 یعنی در سال 90 برابر 500هزار تومان بود، در سال 99 به 7میلیون و600هزار تومان افزایش یافت. در تهران این افزایش با رشد 18 برابری میانگین قیمت زمین همراه بود. متوسط قیمت هر مترمربع زمین در استان تهران در ابتدای دهه 90 برابر با یکمیلیون و400هزار تومان بود که در سال 99 (پایان دهه 90) به 25میلیون و800هزار تومان افزایش یافت. اجارهبها نیز در دهه 90 با رشد پنج برابری همراه شد. در حالی که متوسط مبلغ اجاره ماهانه به علاوه 3درصد ودیعه دریافتی از مستاجرها در قراردادهای اجاره در سال 90 بهازای هر مترمربع برابر با 3هزار و 900 تومان بود، این میزان در سال 99 به 20هزار و200 تومان یعنی پنج برابر افزایش یافت.
همچنین میزان رشد اجارهبهای مسکن در استان تهران از اجارهبهای کشوری بیشتر و معادل افزایش 6 برابری بود. در دهه 90 متوسط اجارهبهای ماهانه مسکن به علاوه 3درصد ودیعه دریافتی از مستاجرها در قراردادهای اجاره از مترمربعی 8هزار و 400 تومان در سال 90 به مترمربعی 50هزار تومان در سال 99 افزایش یافت.
در عین حال و برای نمونه در حوزه مواد غذایی مرکز آمار ایران در گزارشی تحت عنوان «برآورد مقدار مصرف کالاهای اساسی در کشور ۱۳۹۰-۱۴۰۰» روایت تکاندهندهای از کاهش شدید مصرف لبنیات داشت. سرانه مصرف شیر و محصولات لبنی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ به ترتیب ۱۲۷، ۱۲۰، ۱۱۵، ۱۰۹ ،۱۱۱، ۱۰۹، ۱۰۷، ۱۰۰ و ۱۰۶ کیلوگرم عنوان شد. همچنین این گزارش پیش بینی کرده بود که مصرف سرانه لبنیات در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب به ۱۰۶ و ۱۱۰ کیلوگرم کاهش یافته باشد، اما این امر محقق نشد و سرانه مصرف لبنیات در خوشبینانهترین حالت به ۷۰ کیلوگرم هم رسید.
علاوه بر این، در ابتدای سال 1390 مصرف سرانه گوشت دام در ایران 13 کیلوگرم بوده که در سالهای بعد به طور متوسط یک کیلوگرم کاهش پیدا کرد. در نهایت در سال 1398 این رقم به 8 کیلو گرم رسیده و 38.5درصد کاهش پیدا کرد. روند ارقام در این مدت نشان میدهد که این متغیر به طور متوسط سالی یک کیلوگرم از سفره هر نفر کم شدهاست. برآوردها از سال 1399 و 1400 نشان میدهد که این روند بازهم نزولی بوده و حد مصرفی تا 6 کیلوگرم برای هر نفر در سال 1400 پایین آمده است.
مصرف سرانه گوشت ماهی و میگو نیز در ایران از سال 1390 تا سال 1398 به تناوب تنها 4 یا 3 کیلو گرم بوده است. طبق پیشبینیهای مرکز آمار از سال 1399 و سال بعد از آن حد مصرف این کالا یک کیلوگرم دیگر نیز کاهش پیدا کرده و 2 کیلو گرم در هر سال خواهد شد.