خاطره فراموش‌نشده آقاي مترجم

ندا آل‌طيب
مديا كاشيگر، شاعر، نويسنده و مترجم، ظهر ديروز 7 مرداد ‌ماه درگذشت تا جامعه ادبي بعد از چهلمين روز درگذشت كورش اسدي، سوگوار چهر‌ه‌اي ديگر شود. حدود دو هفته پيش خبر بستري شدن كاشيگر در بيمارستان امام خميني در رسانه‌ها منتشر شد. او در چند وقت اخير دو بار به دليل مشكلات ريوي و تنفسي در بخش مراقبت‌هاي ويژه بيمارستان بستري شده بود اما شايد كمتر كسي تصور مي‌كرد كه دو هفته بعد پسرش ماني از درگذشت پدر خود خبر دهد. اما ماني كاشيگر ظهر ديروز در گفت‌وگويي با ايبنا خبر داد كه پدرش در همان بيمارستان امام خميني و در حين انجام ‍‍‍‍CPR درگذشته است. كاشيگر در كنار فعاليت‌هاي نوشتاري‌اش، در كارهاي اجرايي نيز فعال بود و دبيري دو جايزه ادبي را بر عهده داشت. او كه تحصيلات خود را تا ديپلم در فرانسه گذرانده بود، آثار بسياري از نويسندگان نامدار فرانسوي همچون آلبر كامو، اوژن يونسكو، ژان ژنه و... را در كنار نويسندگاني ديگر همچون ولاديمير ماياكوفسكي، فرناندو آرابال، آنتوان دوسنت آگزوپري و... به فارسي برگرداند. بسياري از خوانندگان جدي كتاب، او را با ترجمه كتاب «ابر شلوارپوش» نوشته ماياكوفسكي مي‌شناسند. اما او براي هنرمندان و تماشاگران تئاتر نيز ترجمه‌هاي ديگري را به يادگار گذاشته است. كاشيگر تعدادي از نمايشنامه‌هاي مهم جهان مانند «كرگدن» نوشته يونسكو كه از مهم‌ترين نمايشنامه‌هاي ابزورد است، «كلفت‌ها» اثر مشهور ژان ژنه و... را ترجمه كرده است. آثاري كه در ايران بارها با كارگرداني هنرمندان مختلف روي صحنه رفته‌اند. علاوه بر اينها رمان‌هاي «تكنيك كودتا» نوشته كورتسو مالاپارته، «خرده آسمان» و «ديگر هيچ» نوشته كلود استپان را نيز به فارسي ترجمه كرده است. او كه تحصيل در رشته‌هاي معماري و اقتصاد را در دانشگاه نيمه‌تمام گذاشت، نه‌تنها در زمينه ترجمه فعال بود كه شوق نوشتن شعر و رمان و مقالات تئوريك را هم داشت. رمان او با نام «وقتي مينا از خواب بيدار شد» از سوي نشر «قصه» منتشر شد، كتابي كه براي گروه سني نوجوان نوشته شده بود و همين رمان جايزه شوراي كتاب كودك و نوجوان را دريافت كرد. در حوزه ترجمه صاحب نظر بود و مجموعه‌اي از بهترين سخنراني‌ها و مقالاتش در اين زمينه در كتابي با نام «مرگ موريانه» منتشر شده است. در كنار آن در دو فصلنامه ارغنون و زيباشناخت مقالاتي از تزوتان تودوروف را ترجمه و منتشر كرده است.  سال گذشته نيز مجموعه‌اي از داستان‌هاي كوتاه خود را با نام «خاطره‌اي فراموش شده از فردا» منتشر كرد؛ كتابي كه از سوي نشر «نيماژ» منتشر شد. كاشيگر در عمر نه‌چندان طولاني خود هرچند بيش از صد مقاله در زمينه ترجمه نگاشت اما تنها مشغول ترجمه و نوشتن نبود و در كارهاي اجرايي نيز فعاليت‌هاي زيادي داشت. او دبير جايزه «يلدا» بود و جايزه «روزي روزگاري» را نيز پايه‌گذاري كرد و از سال 86 تا 89 دبيري اين جايزه را بر عهده داشت. هرچند هيچ‌ يك از اين جوايز چندان نپاييدند و گرفتار مشكلات و مصايب جايزه‌هاي ادبي مستقل شدند به طوري كه جايزه «روزي روزگاري» از سال 90 تعطيل شد. او از اعضاي هيات‌مديره بنياد محمود استادمحمد نيز بود و چندي پيش كه قرار بود نخستين جلد از مجموعه آثار استادمحمد رونمايي شود، اعضاي هيات‌مديره بنياد او ترجيح دادند برگزاري مراسم را به زماني موكول كنند كه حال كاشيگر خوب باشد و بتواند در برنامه شركت كند.