عملکرد ادبی مدیا کاشیگر در گفت‌وگوی همدلی با چهره‌های فرهنگی مترجم جسور

همدلی| رویا احمدی: مدیا کاشیگر مترجم، نویسنده، شاعر و فعال فرهنگی در سال 1335 در خانواده‌ای متوسط سپیده را پاسخ گفت و خیلی زود با جهان بیرون آشنا گشت. خواندن را نه تنها به زبان مادری بلکه به زبان فرانسه ارج می‌نهاد. روزگاری به کار سیاسی معتقد بود و در نهایت کار فرهنگی را مقدم شمرد. در فضایی ترجمه را آغاز کرد که مترجمان بر اساس جهان‌بینی خاص خویش دست به کار ترجمه می‌زدند. خیلی زود عضو کانون مترجمان رسمی ایران شد و درعرصه ادبیات با ترجمه مجموعه شعر «ابر شلوار پوش» از آثار ولادیمیر مایاکوفسکی به شهرت رسید و هماره آثار متنوعی چون مقالات و سخنرانی‌هایی داشت که جهان فکری و ادبی وی را شایسته بازتاباند. همدلی به‌یادواره فقدان این مترجم چیره‌دست و فعال فرهنگی با تنی چند از شاعران و مترجمان پیرامون شخصیت و شیوه ترجمه‌ای مدیا کاشیگر به گفتگو نشست که در ادامه می‌آید.
احمد پوری: مدیا کاشیگر هنوز ظرفیت بسیار بالایی برای کار داشت
احمد پوری مترجم و شاعر در گفت و گو با همدلی گفت:«مدیا کاشیگر یک مترجم و پژوهشگر بسیار زبردست و فرهیخته‌ای بود . کارهایی که ایشان در زمینه ترجمه کرده بسیار با ارزش بوده است و واقعا یک چهره فرهنگی جاافتاده و خوبی بود و بسیار متاسفیم که از میان ما رفت درحالیکه ایشان هنوز ظرفیت کار بسیاربالایی را داشت و اگر می ماند ما شاهد کارهای خیلی خوبی می‌بودیم در بین کارهای او ابر شلوار پوش اثر مایکوفسکی معروف است و جزو ترجمه های خوبی است که ایشان آن را به چاپ رسانید و همچنین پژوهشگر خوبی بود که نظراتی در مورد ادبیات جدید مخصوصا ادبیات فرانسه داشت و متاسفیم که از میان ما رفت.»
مترجم آثارناظم حکمت در جواب این سوال که آیا ویژگی خاصی در ترجمه‌های آقای کاشیگر می‌بینید که قابل ذکر باشد؟گفت:« این موضوع احتیاج به بررسی دارد اما من در یک کلام تمام ویژگی او در ترجمه را در واژه جسارت خلاصه می‌کنم. کاشیگر در ترجمه کلیشه‌ای رفتار نمی‌کرد و شدیدا معتفد بود که همه چیز قابل ترجمه است و چیزی به نام غیر قابل ترجمه وجود ندارد. البته ممکن است من یا دیگران در این زمینه با ایشان موافق نبوده باشیم اما همین جسارت و خطر کردن به کار وی ویژگی خاصی بخشیده بود.»


وی در پاسخ به این سوال که جایگاه کاشیگر را در عرصه شعر و داستان چگونه می بینید این چنین پاسخ داد:« در این خصوص حداقل چیزی که می‌توان به آن اشاره کرد این است که با راه انداختن جوایز ادبی برای رمان و داستان خدمت بزرگی به قصه‌نویسی کردند و زحمات زیادی را متحمل شدند و جوایزی که با همت ایشان در عرصه ادب بوجود آمد بسیار راه‌گشا بودند.»
اسدالله امرایی:کاشیگر همزمان با ترجمه کار آموزش آن را نیز انجام می داد
اسدالله امرایی مترجم نیز در پاسخ به سوال همدلی درمورد ترجمه و نگاه هنری مدیا کاشیگر گفت:«به واقع کاشیگر اگر اثری را مطالعه می‌کرد و مورد پسند ایشان قرار می‌گرفت بعد از آن وارد امر ترجمه می‌شدند. اولین وجهی که در ترجمه مورد توجه کاشیگر بود پسند اثر بود. مطلبی که بارها اشاره کرده بودند که به‌واقع اگر اثری دارای ارزش ادبی باشد و نظرش را جلب کند، کار ترجمه را آغاز می‌کند. شعر، رمان و نمایشنامه‌هایی که ترجمه می‌کردند دربرگیرنده موضوعات متنوع بود.»
مترجم رمان کوری در مورد ویژگی و سبک خاص کاشیگر ادامه داد:«در عوض واژه سبک بهتر است بگوییم ایشان سلیقه خاصی در ترجمه داشتند. یک مترجم به‌واقع عامل نویسنده است و کار اصلی را نویسنده از پیش انجام داده است و مترجم آن را به زبانی برمی‌گرداند که مخاطبان دیگری دارد و در اصل مخاطبان هستند که با نویسنده آشنا می‌شوند و مترجم در این میان تنها واسطه انتقال اثر است و با این حال وقتی خوب ترجمه می‌کند به این طریق نویسنده را بهتر معرفی خواهد کرد.»
امرایی در مورد شخصیت مدیاکاشیگر به خبرنگار همدلی گفت:«انسان‌ها هر یک معیارهای اخلاقی ویژه‌ای را در نظر می‌گیرند و علایق مشترک من و کاشیگر به حوزه ادبیات یکی از دلایل اصلی آشنایی ما بود. من از طریق زنده‌یاد منصور کوشان و مسعود طوفان با کاشیگر آشنا شدم. زمانی در مجله تکاپو کار می‌کردیم و در آنجا جلسات ادبی برگزار می‌شد. ایشان در گروه‌های ادبی بسیار فعال بودند و جایزه‌های خصوصی ادبیات داستانی را مدیریت می‌کردند. جایزه یلدا و روزی روزگاری که بعد از مدتی متاسفانه متوقف شدند. ما تقریبا در همه این عرصه‌ها در کنار هم بودیم و اگر کمکی از دست من برمی‌آمد دریغ نمی‌کردم.»
اسدالله امرایی در مورد جایگاه کاشیگر در عرصه شعر و داستان و مقایسه آن با ترجمه های وی گفت:«انسان‌ها معمولا در یک جنبه بسیار پررنگ‌تر عمل می‌کنند و در مورد کاشیگر بایستی تاکید کنم که درمبحث ترجمه موفق‌تر بودند. حال چه در ترجمه شعر چه رمان و غیره کارهای خاصی را ترجمه می‌کردند و اغلب آثاری را از ادبیات فرانسه انتخاب می‌کردند و حتی اگر کاری را که ترجمه مجدد به حساب می‌آمد را سعی بر ترجمه‌ای متفاوت داشت و طبق آخرین ترجمه‌هایی که از ایشان منتشر شد ترجمه بیگانه آلبر کامو بود که بیش از بیست ترجمه دیگر از همین اثر در بازار یافت می‌شود که اتفاقا مترجمان خوبی نیز به ترجمه این اثر پرداخته‌اند و البته کاشیگر نقد مفصلی هم به پیوست این ترجمه افزوده بود. در حقیقت رگه‌هایی از دغدغه‌های وی در عرصه ادبی را در اینجا می‌یابیم. کاشیگر تنها به ترجمه نمی‌پرداخت بلکه توامان به آموزش نیز می‌پرداخت و به‌طور مثال جنبه سرگرم‌کنندگی را نیز در نظر می‌گرفت. و همچنین ابعاد مختلفی چون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... را مد نظر داشت و به‌طور صرف به یک بعد نمی‌پرداخت.»
مظاهر شهامت: خصیصه اصلی کاشیگر فعال بودن و شاد بودن اش بود
مظاهر شهامت شاعر معاصر نیز که چندین مصاحبه با مدیا کاشیگر انجام داده در جواب به این سوال همدلی که از نظر شما دغدغه‌ اصلی کاشیگر در عرصه ترجمه چه بوده است؟گفت:« اساسا آقای کاشیگر طبق آثاری که ترجمه کرده‌اند و به جامعه ما ارائه داده اند از سطح و توانایی بالایی برخوردار است که من گمان می‌کنم از لحاظ کیفیت ترجمه دغدغه‌ای نداشته است اما اینکه بگوییم که ایشان تمایل به ترجمه چه آثاری داشته‌اند که باز همان آثاری که ترجمه شده‌اند گویای نوع نگاه وی در ترجمه آثار است که اگر دقت کنید به‌طور مثال شعر ابر شلوار پوش مایکوفسکی، موارد دیگر نشان می‌دهد که کاشیگر دنبال ترجمه آثاری بوده است که در عین اینکه این آثار شهرت دارند نوعی از ادبیاتی هستند که به لحاظ غنای ادبی مطرح بوده‌اند. و اساسا کیفیت بالای ادبی که این نویسنده‌ها رعایت کرده‌اند جزئی از نگاه ایشان برای انتخاب اثر بوده است.»
شهامت در مورد جایگاه کاشیگر در عرصه شعر و داستان به همدلی گفت:«تا جایی که من از ایشان شناخت دارم و گمان می‌برم که به این شناخت می‌توان تکیه زد و به‌واقع حدود بیست و شش سال دوستی و رفاقت نزدیک ما از حدود سال 70 به بعد که برای بار اول از طریق منصور کوشان آغاز این دوستی بود و طبیعی است که پیش از آن هم ایشان به‌واسطه آثارشان در جامعه ادبی ما حضور داشتند بنابراین مطالعه و آشنایی با وی و آثارش را داشتم و می توانم به آگاهی و برداشت‌هایی که دارم کاشیگر در مواردی بسیار فعال و شاخص بودند همچون مقالات متعهد روشن‌فکرانه و بحث ترجمه که بی‌گمان وی یکی از مترجمان نادر ماست و هم به علت توانایی در ترجمه و هم انتخاب آن ایشان داستان نویس و شاعر بودند در حال حاظر نقد آثار ایشان در شعر نشان‌دهنده عدم توفیق ایشان است و حتی در مواردی از وضعیت متوسط نیز پایین‌تر به نطر می‌آمدند و داستان‌نویس خوبی بودند که می توان به رمان “وقتی که مینا از خواب بیدار می‌شود” اشاره کرد در مجموع شاید ایشان در یک مورد خاص از جایگاه خیلی بالایی برخوردار نباشند اما عموم فعالیت هایی که ایشان با آنها درگیر بودند مدیا را شاخص می‌کند. انسانی که تجربه می‌کند، داستان می‌نویسد، شعر می‌گوید در فعالیت‌های ادبی شرکت می‌کند و همه این موارد در کنار هم شهادتی بر موقعیت شاخص وی است.
این شاعر معاصر که از دوستان نزدیک مدیا کاشیگر است در مورد منش و خصلت های فردی این مترجم می گوید:«کاشیگر را به خاطر خصلت‌های رفتاری‌اش با کسی نمی‌توان مقایسه کرد. هر یک از ما ممکن است در رفتار اجتماعی و فردی خویش رفتار خاصی داشته باشیم که به چشم بیاید خصیصه اول وی فعال بودن و روحیه شاد بود او در همه مراحل و موارد و شرایط اجتماعی فعال بودن در سطح چشمگیر را نشان می‌داد . مدیا آدم لجبازی بود و خودرای و متکلم وحده بود اما در عین حال به دوستی‌ها ارج می‌نهاد و مهربانی را ارائه می داد و در همه روابطش دغدغه اعتلای جایگاه دیگران را داشت.»