چرا در ایران کتاب های گزارش روایی کمتر نوشته می شود؟ جای خالی داستان های واقعی

در دنیا رویدادهای خبری زیادی در قالب کتاب روایت شده‌اند، کتاب‌هایی مثل «صداهایی از چرنوبیل» اثر سوتنا الکسویچ یا آثار اوریانا فالاچی. اما تعداد چنین کتاب‌هایی در ایران بسیار کم هستند. که در میان همین تعداد اندک هم، بیشتر آثار از جمع‌آوری گزارش‌های منتشر شده در مطبوعات تشکیل شده است. اما چرا نویسندگان ایرانی از این ژانر استقبال نمی‌کنند؟
یاسین محمدی، نویسنده و شاعر درباره ژانر روایی به «ابتکار» می‌گوید: دو نوع روایت در این خصوص مطرح می‌شود، یک روایت در حوزه ادبیات داستانی طبقه‌بندی می‌شود و روایت دیگر در دسته ادبیات بیوگرافی قرار می‌گیرد. تفاوت این دو در پایبندی به واقعیت است. در حوزه داستانی، نویسنده خیلی وقت‌ها واقعیت را فدای داستان می‌کند تا ساز و کارهای داستانی و روایت را تقویت کند و بتواند تعلیق و جذابیت بیشتری ایجاد کند. بنابراین ممکن است واقعیت را تحریف کند. اما در حوزه غیرداستانی معمولا نویسنده‌ها، روزنامه‌نگار هستند. در اینجا، ماجرا محور داستان است. مثل آثار فالاچی. ممکن است این ماجرا‌ها درباره یک انسان باشد که می‌شود زندگی‌نامه‌نوشت، ممکن است یک رویداد یا بحران را روایت کند، اما در هر صورت، چنین آثاری جزو ادبیات داستانی نیستند. مشکل اصلی در کشور ما این است که این نوع از ادبیات غیرداستانی جا نیفتاده و مخاطب حرفه‌ای خودش را پیدا نکرده است. مخاطب رمان می‌خواند. اگر مخاطب خاص‌تری باشد، ممکن است به داستان کوتاه علاقه‌مند شود. اما ادبیات غیرداستانی هنوز در کشور ما جای خودش را پیدا نکرده، نمونه‌های زیادی هم برای آن خلق نشده است. بعضی از کارهای جلال آل احمد در این بخش طبقه‌بندی می‌شود اما همان هم به ادبیات داستانی تنه می‌زند.
نویسنده آثار روایی، باید روحیه ژورنالیستی داشته باشد
محمدی با بیان اینکه نویسنده باید سختی‌های راه را به جان بخرد، درباره دسترسی آزاد به اطلاعات ادامه داد: در تمام دنیا محدودیت وجود دارد، ممکن است در کشور ما این محدودیت‌ها مقداری بیشتر باشد اما کسی که می‌خواهد در چنین حوزه‌ای قلم بزند باید با شجاعت با محدودیت‌ها رو‌به‌رو شود، باید بتواند به اسناد مورد نظرش دسترسی پیدا کند، باید توانایی داشته باشد تا کسانی که نمی‌خواهند راجع به موضوع کتاب حرف بزنند را مجاب کند تا با او همکاری‌های لازم را داشته باشند. مطمئنا در این راه دشواری‌های زیادی وجود دارد، اما نویسنده باید مصمم باشد. باید همان خصوصیات روزنامه‌نگارانه و ژورنالیستی را داشته باشد. نویسندگان این ژانر کمی با نویسنده ادبیات داستانی متفاوت است.


او درباره استقبال ناشران از چنین آثاری می‌گوید: قاعدتا وقتی مخاطب از اثری استقبال نکند، ناشر هم خیلی از چنین ژانری حمایت نمی‌کند. ناشران به سراغ موضوعاتی می‌روند که بازگشت مالی‌اش مطمئن‌تر باشد، مگر نمونه‌های خارجی که در کشورهای دیگر مورد استقبال قرار گرفته و پرفروش شده باشند. اما بعضی از همین کتاب‌ها هم در ایران خیلی مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت.
نویسنده‌های منفعل، جریان‌‌های انتزاعی
هادی حسینی نژاد، نویسنده و شاعر، ضمن اشاره به سابقه و پیشینه طولانی ما در ادبیات روایی، درباره آثار روایی معاصر می‌گوید: اگر بخواهیم چنین ژانری را به عنوان یک ژانر مطرح در ادبیات داستانی مورد نظر قرار دهیم آثار زیادی در این خصوص نداریم.
او در خصوص کمبود آثار روایی در بین کتاب‌های ایرانی می‌گوید: ما در این خصوص مشکلاتی داریم. دلایل مختلفی ممکن است وجود داشته باشد که آثاری در این زمنیه یا تولید نمی‌شوند یا ضعیف هستند. ممکن است ضعف آموزشی وجود داشته باشد، ممکن است نویسنده تجربه کافی در این حوزه نداشته باشد. گاهی از تئوری‌های غربی، قرائت‌های اشتباه می‌شود، محدودیت‌های اجتماعی هم بی‌تاثیر نیستند. علاوه بر اینکه فضای ممیزی هم وجود دارد و فشارهایی هم از آن سمت وارد می‌شود. اما مشکل اصلی شاید این باشد که شرایط زیست شهری خبرنگاران و نویسندگان ما، خصوصا در شهرها، این است که خیلی علاقه‌مند به سفر و ماجراجویی نیستند و زندگی ساکنی دارند.
نویسنده باید تامین باشد
حسینی درباره دلایل انفعال نویسندگان می‌گوید: نویسنده‌های ‌ما عمدتا در نوعی انفعال قرار دارند. بیشتر آثار داستانی که منتشر می‌شوند، در انتزاع نویسنده اتفاق میافتند. نویسنده در ذهن خودش، با تصوری که از جامعه دارد، جریان‌سازی می‌کند، اما این جریان‌ها، شخصی هستند. این موضوع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، بخشی از آن مربوط به عوامل روانشناختی است، بخشی جامعه‌شناختی و بخشی مربوط به مسائل مالی است. نویسنده باید تامین باشد، نویسنده باید در شرایط عادی بتواند 10 سال برای نوشتن یک کتاب وقت داشته باشد، روی آن پژوهش کند. نویسندگی در ایران شغل دوم و سوم است حتی باسابقه‌ترین نویسنده‌ها هم ارتزاق‌شان از راه دیگری است. نویسنده تامین نیست که چندین‌سال وقت بگذارد که ماجرایی را روایت کند و کار تحقیقی کند. اگر هم کاری در این حوزه انجام شده باشد، روایت ماجراهای کوتاهی هستندکه چنین آثاری ماندگار نمی‌شوند.