درخواستی از رئیس‌جمهور

از رئیس‌جمهور محترم درخواست می‌شود برای چهار سال آینده، وزیری از اساتید علوم انسانی برای وزارت علوم انتخاب نمایند. در تمام دوران انقلاب فقط دو بار مدیریت این وزارتخانه به عهده یکی از اساتید علوم انسانی بوده است. یکی از حلقه‌های مفقوده در حوزه علوم انسانی عدم وجود متولی مستقل و متخصص برای برنامه‌ریزی و ترسیم راهبرد در علوم انسانی است. اگر این قاعده و قانون عمومی در توسعه و پیشبرد علمی مورد توجه قرار گیرد که برای برنامه‌ریزی، آموزش و توسعه هدفمند هر علمی بایستی از عالمان و متخصصین آن علم یاری و کمک گرفت، باید نهاد و مرجعی خاص برای علوم انسانی از جنس خودشان ایجاد شود تا در حوزه برنامه‌ریزی، آموزش، مدیریت و اجرا، و توسعه بومی و نیز برای اعتلای علوم انسانی کار و تلاش نمایند. در کشورهای پیشرفته صنعتی، برنامه‌های استراتژیک کلان در اقتصاد و توسعه و حتی صنعت سخت ابزاری با مشارکت مفید متخصصین علوم انسانی تهیه و تنظیم می‌شود. از علل این امر آن است که متخصصین علوم انسانی نگاهی کل نگر و جامع به مسائل پیچیده جامعه و ارتباط پیشرفت صنعتی با انسان و جهان دارند، و به راحتی علل ایجاد یک پدیده جزیی را به کل جامعه و روند پیشرفت تسری نمی‌دهند. در حالی‌که به علت ماهیت علوم دقیقه و تجربی این علوم جزء نگر هستند. نگرانی عمیق در مورد عدم جایگاه شایسته علوم انسانی در کشور درمیان قاطبه فرهیختگان و استادان علوم انسانی وجود داشته و دارد و متاسفانه مورد توجه مسئولین امر قرار نگرفته است. از رئیس جمهور محترم که از فرهیختگان و دانشمندان علوم انسانی می‌باشند، درخواست می‌شود برای چهار سال آینده، وزیری از اساتید علوم انسانی برای وزارت علوم انتخاب نمایند. در تمام دوران انقلاب فقط دو بار این وزارت به علوم انسانی رسیده است. یکی از مشکلات توسعه صنعت و فن‌آوری و تولید ثروت از علم در کشور، نادیده گرفتن نقش مهم و استراتژیک فرهیختگان و استادان رشته‌های علوم انسانی است. این غیبت بزرگ علوم انسانی در روند برنامه‌ریزی فرهنگی، سیاسی، صنعتی و فن آوری کشور صدماتی بر پیشرفت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و صنعتی ایران وارد کرده است. اینکه تعداد محصلین و دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته‌های علوم انسانی با نیاز بازار کار همخوانی ندارد؛ نشانه وضعیت نادرست برنامه‌ریزی در علوم انسانی است. اینکه تصویب نوع رشته‌ها و سرفصل‌های دروس کلیدی و کاربردی علوم انسانی با مشارکت اندک آنها صورت می‌گیرد؛ اینکه هزاران صندلی خالی در دانشگاه‌ها داریم، اینکه در هر کوی و برزنی دانشگاه تاسیس کرده ایم؛ اینکه معیارهای ارتقای علمی اساتید رشته‌های فنی و تجربی بر علوم انسانی تحمیل می‌شود؛ اینکه کارهای علمی مفید و کاربردی بسیار اندک صورت می‌گیرد و با نیازهای جامعه همخوانی ندارد، نشانی از چرخه ناتوان تولید فکر و برنامه با عرصه کاربرد علوم انسانی در روند پیشرفت است. اینکه کیفیت تولیدات صنعتی و تجاری ما با بازار خرید و رفتار مصرف کنندگان مطابقت ندارد؛ اینکه تاسیس کارخانه ها، بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ تولیدی با تجارت بین‌الملل ایران همخوانی ندارد، گویای عدم استفاده نظری و کاربردی از استادان رشته‌های علوم انسانی است. اینکه مراجع و مراکز تصمیم‌گیرنده و مسئول برنامه‌ریزی کلان کشور به ندرت به متخصصان دانشگاهی علوم انسانی مراجعه می‌کنند و یا ماه‌ها تصویب طرح‌های کاربردی متخصصان علوم انسانی را معطل می‌کنند؛ نشان از عدم شناخت از توان و ظرفیت این علوم و نیز افول جایگاه علوم انسانی در کشور است. ما به وزیر علومی از قاطبه دانشمندان علوم انسانی، جوان، مدیری توانمند و آگاه از روندهایی جهانی ارتباط علوم انسانی با صنعت و فن آوری نیاز داریم. به امید تحقق آن از سوی رئیس‌جمهور محبوب.
* عضو هیات علمی دانشگاه تهران