مانور نیمه کاره در خانه اتحادیه

دربدو ورود به ساختمان، نکته ای در چشم هر بیننده جلوه می‌کرد و‌آن، سراسیمگی کارگران بود که در حیاط خانه اتحادیه به این سو و آن سو پناه می بردند
جلو در یک نگهبان با لباس فرم و هیکل ورزیده ایستاده بود و از ورود عکاسان و خبرنگاران به داخل فضای موزه جلوگيري می کرد
از دور که به ساختمان نگاه می‌کردم و همزمان عکس‌های قدیمی آن را در اینترنت سرچ می‌کردم، می‌دیدم ساختمان بازسازی شده کمتر شباهتی به اصل آن دارد؛پنجره ها ، گچ بری ها ، رنگ سفید بدنه ساختمان و ... .
احمد مسجد جامعی وارد خانه اتحادیه شد و خواست که از فازهای دیگر خانه اتحادیه بازدید کند، همه خبرنگاران و عکاس ها تلاش کردند تا همراه او بتوانند از بخش های پنهان شده خانه اتحادیه دیدن کنند.اما حتی به احمد مسجد جامعی نیز اجازه بازدید ندادند


بعد از پایان این مراسم تنها یک سوال وجود داشت که چرا باید برای بازدید از یک پروژه نیمه‌کاره، این‌قدر هزینه کنیم
عصر سی و یکم مرداد،عکاسان،خبرنگاران وبرخی هنرمندان برای بازدید ازخانه اتحادیه وموزه مشاهیر دعوت شدند.مراسمی که قرار بودمحمد باقرقالیباف در آخرین روز کاری خود در شهرداری تهران نيز در آن حضور پیدا کند.ازهمان ساعات آغاز مراسم، مهمانان و خبرنگاران برای ورود به این خانه سرگردان بودند و برای وارد شد به محل مراسم از این در به آن درپاس داده می شدند.
دربدو ورود به ساختمان، نکته ای در چشم هر بیننده جلوه می‌کرد و‌آن، سراسیمگی کارگران بود که در حیاط خانه اتحادیه به این سو و آن سو پناه می بردند.سرکارگرها گويي برای اولین بار با آن‌ها مهربان شده بودند وآن‌ها را برای استراحتی کوتاه روانه پستوهای خانه اتحادیه می‌کردند. آن نيز برای دقایقی که قراربود شهردار تهران در این خانه حاضر شود.
20 دقیقه به ساعت رسمی آغاز این برنامه باقی مانده، عده‌ای سراسیمه تندیس‌ها و مجسمه‌های سيلیکونی بانداژ شده را بردوش گرفته،برای جانمایی در محل موزه به ساختمان های در بسته می بردند.دم هر در یک نگهبان با لباس فرم و هیکل ورزیده ایستاده بود و از ورود عکاسان و خبرنگاران به داخل فضای موزه جلوگيري می کرد.تنها یک بخش که بخش مشاهیر سیاسی بود را ، برای سرگرم شدن حضار تا آغاز مراسم باز کرده بودند که برای ورود باز هم باید از مقابل صورت اخموی نگهبانی عبور می کردی که از تماشای آن بخش از موزه پشیمانت می کرد.
از دور که به ساختمان نگاه می‌کردم و همزمان عکس‌های قدیمی آن را در اینترنت سرچ می‌کردم، می‌دیدم ساختمان بازسازی شده کمتر شباهتی به اصل آن دارد؛پنجره ها ، گچ بری ها ، رنگ سفید بدنه ساختمان و ... .
از زیرزمین عمارت که ورودی های آن با بنرهای رستوران لوکس طلایی مسدود شده بود، راهی به سالن‌های موزه پیدا کردم.آخرین مجسمه چیده شده بود و اصوات و تصاویر همراه با دکورهایی که موضوعیت آن ها با مشاهیر همخوانی داشت ، به صورت متناوب در فضا پخش می‌شد.در هم تنیدگی صدا ها موجب آشفتگی شده بود.باید برای شناختن بعضی از تندیس ها روی صورت‌شان زوم می‌کردی یا به پیرامونش چشم می انداختی تا به واسطه دکورهای حاشیه‌ای متوجه شوی که تندیس متعلق به کیست.چرا که برخی تندیس ها هیچ شباهتی به اصل شخصیت ها نداشتند.
اندکی بعد که احمد مسجد جامعی وارد خانه اتحادیه شد و خواست که از فازهای دیگر خانه اتحادیه بازدید کند، همه خبرنگاران و عکاس ها تلاش کردند تا همراه او بتوانند از بخش های پنهان شده خانه اتحادیه دیدن کنند.اما حتی به احمد مسجد جامعی نیز اجازه بازدید ندادند.
بعد از 40 دقیقه تاخیر از زمان آغاز مراسم، محمد باقر قالیباف از انتهای باغ وارد شد وبا لبخندی روی لب بدون توجه به حضار به تماشای سالن‌های موزه رفت.بعد از تقریبا یک ساعت تاخیر مراسم با نواخته شدن سرود جمهوری اسلامی آغاز شد.مجری برنامه از همان ابتدا با تاکید اعلام کرد:«این سوءتفاهم پیش نیاید که ما امروز برای افتتاح موزه مشاهیر اینجا هستیم.در حقیقت این برنامه برای بازدید از روند پیشرفت مرمت و بازسازی خانه اتحادیه و موزه مشاهیر و ارائه گزارش عملکرد سازمان زیباسازی در نظر گرفته شده است».
يادآوري این نکته نه تنها در فاصله میان هر سخنرانی تكرار می‌شد بلکه شهردار سابق تهران نیز در ابتدای سخنانش خطاب به خبرنگاران و اصحاب رسانه بر این نکته تاکید داشت که این مراسم، تنها براي یک بازدید بوده است.
محمد باقر قالیباف که دقیقا چند روز قبل در افتتاحیه موزه خوشنویسی در خانه فولادوند با انتقاد از منتقدانش عملکرد خود در شهرداری تهران را عملکردی برنامه محور و سازنده خوانده بود، به تکرار همان سخن ها پرداخت و احیای منطقه 12 تهران را بزرگ‌ترین اقدام شهرداری در ادوار مختلف خواند.
او گفت:« ما با هدفي بسیار روشن تحت عنوان ارتقای کیفیت زندگی در بعد مادی و معنوی، کار را شروع کردیم و بعد بر اساس این هدف با رویکرد فرهنگی و اجتماعی حرکت کردیم. البته این تصمیم خیلی سختی بود چرا که امروز هر کار فرهنگی که می‌خواهیم انجام دهیم، می‌گوییم کار فرهنگی پول می خواهد و همه باید به آن کمک مالی کنند. این در حالی است که فرهنگ در ذات خودش به حدی ظرفیت مادی و معنوی دارد که نیاز به هیچ چیز دیگری ندارد. علت هم آن است که منابع عظیم انسانی در این حوزه وجود دارد و خلاقیت این افراد است که سایر ظرفیت‌ها را در کنار خودش به وجود می آورد.شاید تفاوت برنامه ما در شهرداری تهران با بعضی برنامه‌های دیگر آن بود که من سعی کردم بر مدار برنامه حرکت کنیم و در این مسیر گاهی اوقات، سختی‌ها و ریسک‌های بسیار بزرگی هم داشتیم. روزی که در شهر تصمیم گرفته شد خیابان ۱۵ خرداد بسته شود ، همه به صورت یکپارچه با این تصمیم مخالف بودند. حتی مسئولان دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، وزارت کشور، خود بازاریان و مردم هم مخالف اجرای این تصمیم بودند و تنها ما در شهرداری تهران با نیروی انتظامی به این نتیجه رسیده بودیم که باید این اتفاق بیفتد. چرا که بحث‌های منطقی در حوزه آسیب های اجتماعی داشتیم و به این نتیجه رسیده بودیم که ارتقای کیفیت زندگی باید از منطقه ۱۲ شروع شود چرا که در 6دهه گذشته این منطقه دايم تخریب شده است.همه به حد کفایت حرف زده‌ایم و روی کاغذ نوشته ایم اما بالاخره از یک جایی باید بایستیم و عمل به این حرف‌ها را شروع کنیم. آغاز کار ما برای اجرای جدی و مصمم طرح در بستر خیابان ۱۵ خرداد بود. در نهایت پس از اجرای این طرح شاهد بودیم که کمتر از ۱۵روز همان هایی که پلاکارد زدند و تجمع کردند و بعضا با زبان ما را نواختند، دوباره جمع شدند و پلاکارد آن‌ها به پلاکارد تشویق تبدیل شد که ای کاش این کار زودتر صورت می گرفت».
قالیباف برای تبیین این صحبت‌ها ، نگرش کسبه خیابان پانزده خرداد را نيز واکاوی کرد:« این به معنی تغییر نگرش از یک عادت غلط چند دهه ای است و آثار فراوانی هم به دنبال داشت. به عنوان نمونه امروز نرخ رشد ساخت و ساز مسکن در سراسر کشور و حتی مناطق برخوردار تهران منفی است اما بعد از هفت سال تلاش در منطقه ۱۲ به نقطه ای رسیده‌ایم که بر اساس شاخص های بانک مرکزی در سال ۹۴ و ۹۵ تنها جایی که در حوزه ساخت و ساز، رشد دو رقمی داشته همین منطقه بوده است».
بعد از این بود که شهردار سابق تهران به موضوع اصلی این برنامه پرداخت و درباره روند بازسازی خانه‌باغ اتحادیه در قلب تاریخی تهران سخن گفت:« ما اینجا تنها یک ساختمان را احیا نکردیم بلکه این، پایه‌گذار حرکتی است که دوباره حیات و زندگی را به منطقه ۱۲ بر می گرداند. راه‌حل آسیب های اجتماعی در دراز مدت و رویکرد انسان‌محوری نیز همین است.این همه حرف می‌زدیم که پیاده‌ها بر ماشین ارجحیت دارند اما حاضر نبودیم در خیابانی که روزی یک و نیم میلیون نفر حرکت می کنند، ۴۰ – ۵۰ هزار ماشین را جمع کنیم . آن روز به بعضی عزیزان که صاحب‌نظر بودند گفتم نیازمند حمایت شما هستم که قلم بزنید اما واقعا مردد بودند. چون نمی دانستند سرنوشت این طرح چه خواهد شد».
قالیباف اگرچه بی مقدمه از امضای تفاهم نامه مربوط به تئاتر نصر در خیابان لاله زار در حاشیه این مراسم برای تبدیل شدن آن به موزه تئاتر سخن گفت اما بلافاصله به مدیران دیگر تاخت و ناهماهنگی آن‌ها با یکدیگر را برای مردم هزینه‌آفرین تلقی کرد.او گفت:«به عزیزان در میراث فرهنگی می‌گفتیم که چرا اين‌قدر با هم بحث می‌کنیم؟ فلان موزه را در حاشیه میدان امام‌خمینی(س) درست می‌کنیم اما بعد می‌مانيم که چگونه از آن استفاده کنیم. این قهر خداوند را می‌آورد و نعمت را از ما می‌گیرد. ما باید بت‌پرستی قرن بیست و یکی را کنار بگذاریم. چرا همکاری نمی‌کنیم و از ظرفیت‌های يگديگر استفاده نمی‌کنیم؟ تا کی مردم باید هزینه نا هماهنگی‌ و ضعف ما مدیران را تحمل کنند؟ روزی که طرح تحول منطقه ۱۲ را به شورا آوردیم، بعضی دوستان خیلی مخالفت کردند و گاهی با القابی حرف زده می شد که با این روش ها نمی شود کار را حل کرد. با کدام روش می‌شود کار را حل کرد؟ کجای زندگی انسان‌ها اگر انضباط نداشته باشد، می‌شود کار را پیش برد؟ امروز شاهد هستیم که بعد از 6سال تلاش در منطقه ۱۲ توانستیم به این نقطه برسیم و امیدواریم این شتاب بیشتر شود».او برای ثابت کردن دغدغه‌مند بودنش به خاطراتش رجوع کرد و آغاز پروژه احیای منطقه 12 را این‌گونه روایت کرد:«برای شروع این کار لازم شد تا گاهی شب و روزهایی از زندگی خود را به منطقه ۱۲ منتقل کنم به نحوی که در روزهای چهارشنبه، پنج‌شنبه وجمعه، زن و بچه را به منطقه ۱۲ آوردم. در این مدت شب ها در محل راه رفتم و زندگی کردم که حس اینجا را بگیرم. یک شب سرزده به مسجدی رفتم و خانم های مسجد از پشت پرده بر من تاختند؛ من هم اجازه گرفتم و در بخش خانم ها با آن‌ها صحبت کردم اما دو سال بعد دوباره به آن مسجد رفتم و دیدم نگاه و رفتار مردم متحول شده است».
قالیباف درباره اهمیت موضوع گردشگری این منطقه نیز سخن گفت و تاکید کرد که با رویکرد اجتماعی و فرهنگی و با حضور اصحاب فرهنگ، هنر و اندیشمندان می توانیم اتفاقات بزرگی برای شهر و کشور رقم بزنیم».
قالیباف در صحبت‌های پایانی خود وظایفش را به شهردار بعدی محول کرد و گفت:« بحث تنها افتتاح این موزه نیست.من امروز اینجا هستم تا مطمئن شوم کار در مسیر درست خودش قرار گرفته و ادامه پیدا می کند».
بعد از پایان این مراسم تنها یک سوال وجود داشت که چرا باید برای بازدید از یک پروژه نیمه‌کاره، این‌قدر هزینه کنیم؟اتفاقی که روز قبلش نيز در باغ پرندگان رخ داده بود و هیچ مرسوم نیست؛هزینه برای آنکه به انجام وظیفه‌مان ببالیم.