سوختن و ساختن!

علي بابازاده
«ما نمي‌توانستيم متوجه شويم كه آنها چگونه بدون زير پا گذاشتن قوانين فيرپلي مالي مي‌توانند چنين انتقالي را انجام دهند!»
واديم واسيليف، مدير باشگاه موناكو، در كمال تعجب و ناباوري در برابر ميكروفن‌هاي خبرنگاران فرانسوي ايستاد و در خصوص انتقال كليان ام‌باپه، سخنان ذكر شده را بر زبان آورد.
نقشه‌هاي پاري‌سن ژرمن براي تبديل شدن به يكي از بزرگ‌ترين‌باشگاه‌هاي اروپايي به قيمت خالي شدن ساير تيم‌ها از ستاره‌هاست؛ دو تيم پاري‌سن ژرمن و منچسترسيتي بدون هيچ‌گونه محدوديت مالي، به سراغ جذب فوتباليست‌هاي درجه يك مي‌روند و در اغلب اين پروژه‌ها نيز به پيروزي مي‌رسند. حدودا 10 سال از حضور شيخ منصور در جمع سيتيزن‌ها مي‌گذرد و آبي‌هاي شهر منچستر توانستند با جهشي فوق‌العاده، پپ گوارديولا را بر روي نيمكت خود بياورند و از ستاره‌هايي چون كوين‌دي بروين، داويد سيلوا، سرخيو آگوئرو و رحيم استرلينگ بهره بجويند. در فاز تدافعي، پپ يكي از گرانترين دروازه‌بان‌هاي جهان يعني ادرسون، و سه نفر از با ارزش‌ترين مدافعان جهان به‌نام‌هاي استونز، كايل‌واكر و بنجامين مندي را در اختيار دارد و اين درحالي است كه سيتيزن‌ها هيچ تلاشي براي پرورش اين استعداد‌ها نكرده‌اند.
در آن سوي ميدان نيز پاري‌سن ژرمن به همت دلارهاي نفتي ناصر الخليفي، مي‌كوشد تا جايگاه رئال مادريد و بارسلونا را به دست بياورد و قهرماني در چمپيونز ليگ را به‌خود اختصاص بدهد. آنها بدون دور زدن قوانين فيفا و فيرپلي مالي، اقدام به جذب نيمار و ام‌باپه كردند و مالك قطري اين تيم در خصوص دور زدن قوانين فيفا توسط‌شان اعلام داشت كه نه‌تنها از سرمايه باشگاه كم نشده، بلكه با جذب نيمار به آن اضافه نيز شده است؛ «تا قبل از نيمار باشگاه يك ميليارد يورو ارزش داشت و پس از جذب آن، يك و نيم ميليارد يورو!»


تابستان ۲۰۱۱ نخستين مقطع براي خودنمايي دلارهاي نفتي الخليفي بود؛ پاريسي‌ها براي ايجاد تغييرات گسترده در باشگاه هزينه‌هاي سنگيني را متحمل شدند و براي ۱۰ بازيكن، مبلغي در حدود ۱۰۷ ميليون يورو هزينه كردند. در فصل بعد هزينه‌ خريدها به ۱۴۹ ميليون يورو رسيد و هواداران مي‌توانستند ابراهيمويچ، تياگو سيلوا، لاوتزي و ماركو وراتي را در پارك دوپرنس ببينند. تا سال ۲۰۱۵ مديريت نياز چنداني به استخدام مهره‌هاي جديد حس نمي‌كرد اما در همان شرايط نيز ۶۴ ميليون براي كاواني، ۵۰ ميليون براي داويد لوييز و ۶۵ ميليون يورو براي آنخل دي‌ماريا از جيب هزينه كرد. حالا الخليفي خريد‌هاي كمتري را انجام مي‌داد اما مجبور بود براي بهبود تركيبش هزينه بسيار زيادي را براي هر بازيكن بپردازد. پس از روي كار آمدن اوناي امري، جوليان دراكسلر، كريچووياك و خسه رودريگز به فرانسه آمدند و كيست كه نداند هيچ‌كدام از آنها توان به اجرا گذاشتن درخشش‌هاي سابق خود را نداشتند.
تاوان نداري
تاوان بزرگ شدن پي‌اس‌جي را، باشگاه‌هاي كوچك‌تر همچون وولفسبورگ، سويا، ناپولي و موناكو پرداخت كردند و ديگر نتوانستند از ستاره‌هاي جوان‌شان در تركيب خود بهره ببرند.
حالا از تمام خاطرات خوب و بد كليان ام‌باپه در ورزشگاه لويي‌دوم، تنها يك مصاحبه باقي‌مانده؛ جوان ۱۸ ساله پس از جدايي دم از عشق و تعصب به هواداران مي‌زد ولي يقينا دوستداران موناكو نخستين‌نفراتي بودند كه متوجه شدند تيم‌شان هنوز براي نگه‌داشتن استعداد‌هاي برتر كوچك است؛ «شما هواداران موناكو مي‌توانيد عصباني باشيد. از من متنفر باشيد و حتي مرا هو كنيد اما نمي‌توانيد از عشق من به خودتان جلوگيري كنيد چرا كه واقعيت اين است كه من عاشق شما هستم!»
قصه فصل نقل و انتقالات هميشه با خريد‌هاي گران‌قيمت همراه نبوده. در اين بين هستند تيم‌هايي كه به جرم كوچك بودن، بازيكنان اصلي خود را از دست مي‌دهند و هرساله مجبورند تا نفرات جديدي را جايگزين بكنند. به نظر اين چرخه همواره براي باشگاه‌هايي چون موناكو يا حتي آژاكس ادامه‌خواهد داشت.
آنها توان پرورش ستاره را دارند اما، بيش از يك يا دو سال توان استفاده از آنها را ندارند و در نهايت محكوم به فروش استعداد‌هاي‌شان مي‌شوند؛ موناكو امسال ركورد بي‌نظيري را از خود به‌جاي گذاشت و با فروش هفت بازيكن اصلي خود به غول‌هاي اروپايي، درآمد چشم‌گيري را كسب كرد. عبدو ديايو، برناردو سيلوا، بنجامين مندي، باكايوكو، ام‌باپه، نبيل ديرار و والير ژرمن در مجموع ۳۵۰ ميليون يورو براي موناكو سودآوري داشتند. اما نكته اصلي اينجاست كه اينگونه خريد و فروش‌ها براي نخستين بار اتفاق نيفتاده و اين‌چرخه همواره براي باشگاه‌هاي اينچنيني ادامه داشته؛ براي سال ۲۰۱۵ با فروش يانيك كاراسكو، جفري كوندوگبيا، مارسيال، كورزووا و عبدالنور ۱۶۰ ميليون يورو به حساب موناكويي‌ها واريز شد و سياست‌هاي باشگاه را به‌خوبي براي همگان آشكار كرد؛ سياستي كه ابتدا به شناسايي استعداد، پرورش آن و سپس فروش با بالاترين قيمت پيشنهادي كمك مي‌كند. حالا سوال اساسي اين است كه چنين باشگاه‌هايي چگونه مي‌توانند سرپا بمانند و مجددا افرادي همچون ام‌باپه را به دنياي فوتبال معرفي بكنند؟
گفته مي‌شود استعدادياب‌هاي سفيد و قرمزها، حتي ليگ‌هاي زير ۱۴ سال و نونهالان اروپا و امريكاي جنوبي را نيز پيگيري مي‌كنند و درصدد بستن قرارداد با فوتباليست‌هاي آينده‌دار هستند. هانيبال ۱۴ ساله يكي از آخرين استعداد‌هاي شناسايي شده به‌حساب مي‌آيد كه باوجود داشتن پيشنهاد از سوي من‌يونايتد و چلسي، موناكو را انتخاب كرد و به اين تيم پيوست. اما چرا لوشامپيونه؟
برخي مي‌گويند در لوشامپيونه فشار كمتري از طرف رسانه، كارشناسان و هواداران به بازيكن وارد مي‌شود و همين نكته باعث پيشرفت مضاعف جوانان شده و آنها را در مسير درست قرار مي‌دهد.
تمام اين مسائل دست به دست هم داد تا در تابستان امسال ستاره‌هاي موناكو جزو پرمخاطب‌ترين بازيكنان باشند؛ بنجامين مندي براي خط دفاع تمامي بزرگان اروپا يك گزينه به حساب مي‌آمد و برناردو سيلوا پس از كش‌و قوس‌هاي فراوان كار زيرنظر گوارديولا را ترجيح‌داد. باكايوكو به چلسي رفت تا مكمل انگولو كانته شود و كليان ام‌باپه به صيد پاريسي‌ها درآمد تا شايد در كنار نيمار به اول شدن در ليگ‌قهرمانان اروپا بينديشد. توماس لمار نيز تا همين دوسال گذشته ۴ ميليون يورو قيمت‌گذاري شده بود ولي امسال مي‌توانست با قيمتي در حدود ۱۰۰ ميليون يورو به آنفيلد يا ورزشگاه امارات برود كه نشان از جهش بي‌نظير بازيكنان در ورزشگاه لويي دوم دارد.
حالا موناكو مجددا از قانون نانوشته در فوتبال ضربه‌ مي‌خورد؛ قانوني كه مي‌گويد باشگاه‌هاي ضعيف‌تر كه از شانس قهرماني‌هاي كمتري برخوردار هستند، براي تيم‌هاي قوي‌تر و بزرگ‌تر زحمت مي‌كشند و در نهايت ستاره‌هايشان را در اختيار غول‌هاي متمول قرار مي‌دهند.
موناكو مجددا بايد تلاش كند و در راه ساختن استعداد‌هاي جديد قدم بردارد؛ استعداد‌هايي كه شايد بيشتر از ۲ سال نتواند از آنها بهره ببرد اما بدون شك فروش‌ آنها سودآوري مناسبي به باشگاه، چرخه و هدف‌‌هاي آن مي‌رساند.