نوبت شفاف سازی آنلاین مقامات

آفتاب یزد- گروه سیاسی: شفافیت مطلق و خط ارتباط ملموس و مستمر میان مسئولین و به طور خاص دولت با مردم، اگر گفته نشود که هرگز وجود نداشته است، می توان گفت که این روزها
کم رنگ تر از همیشه است. جرقه های ارتباط نزدیک و در جریان گذاشتن مردم به صورت آنلاین و لحظه نگاری های سیاسی به عنوان یکی از
بدیهی ترین اقتضائات زمان حاضر، همان قدر شگفت انگیز که با دولت یازدهم شروع و به خصوص در روزهای لوزان و ژنو موجب دلگرمی مردم شد، رفته رفته از یادها رفت. فراز و فرودهای کم رونق چنین رویکردی هرگز نتوانست این مطالبه قطعی و این ضرورت غیر قابل کتمان، یعنی ارتباط نزدیک با مردم و شفاف سازی را پاسخ دهد. ارتباط مستمر، آنلاین و نزدیک با مردم ایران، به موازات آن که می تواند در بسیاری مواقع پاسخ گوی پرسش های مردم باشد، بدون شک عصای دست حسن روحانی و دولت
خواهد بود.


هنوز که هنوز است این وجه جذاب روزهای آغازین دولت یازدهم و البته پیشروی چنین اقداماتی یعنی محمدجواد ظریف، در ذهن مردم به روشنی باقی مانده است. فیسبوک نگاری ها و توئیت های ظریف در روزهای نخست مسیر تدبیر و امید، زمانی که حتی جواب غیرایرانی ها را به روشنی می داد که «آن مرد که چنان
می گفت رفت»، یکی از گمشده‌های این روزهای دولت است.

ایستادگی های حقیقی بر سر مجازی
ایستادگی روحانی و وزرای مربوطه اش برای مقابله با فیلترینگ در پرونده هایی مانند مشکل عجیب و غریب نرم افزار واتس آپ و باقی موارد مشابه که در نهایت با جلب نظر دولت
خاتمه یافت، موید همین نکته است. از سوی دیگر تابو شکنی علنی حضور به عنوان رئیس جمهوری یا وزیر یکی از مهم ترین ارکان قوه مجریه کشور، یعنی وزارت امور خارجه در محیط وب،
چه فیسبوک باشد و چه توئیتر، نشان داد که حسن روحانی فارغ از هر بحث دیگری اهمیت این نیاز بدیهی جامعه را درک کرده است. حضور مستمر و با سربلندی و اقتدار این افراد موجب شد تا خیلی های دیگر هم شرم حضور را کنار بگذارند و به توئیتر نقل مکان کنند یا لااقل بتوانند از حساب کاربریشان بیشتر و به روزتر استفاده کنند!

دغدغه های انتخاباتی
از سوی دیگر مشخصا چنین دغدغه ای را روحانی در بحبوحه انتخابات نیز مورد توجه قرار داد و حتی بعدتر در ماجرای معرفی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات سخنانی به زبان آورد که نشان از اهمیت او به فضای مجازی داشت. فضای مجازی اما به عنوان ابزار شفافیت و
پاسخ گویی به پرسش های مردم، اهمیت به مراتب بیشتری دارد تا سرگرمی با نرم افزارهای تحت
وب. مسئله ای که انتظار می رود روحانی و باقی سیاستمداران به آن توجه ویژه تری نشان دهند.
برای مثال حسن روحانی در بخشی از مستند تبلیغاتی اش برای اردیبهشت 96 که نشان داده تبحر خاصی در ساخت این گونه فیلم ها دارد، به اهمیت فضای مجازی اشاره می‌کند. این بار اما نکته نه در فیلترینگ، که در اهمیت این راهبرد شفاف سازی و چرخه آزاد اطلاعات است. در این مستند زمانی که روحانی از تطبیق با شرایط جهانی و پرهیز از انزوا صحبت می کند،‌تصاویری از اینستاگرام خودش را به نمایش می گذارد. اینستاگرامی که به طور مستمر و در هفته های پرفشار کاری نیز با یک مدیریت درست به انتشار اخبار و مواضع رئیس جمهوری می پردازد و البته به هیچ عنوان بنایی برای پاسخ گویی به کامنت ها و نظرات مردم در آن دیده نمی شود.
رویه ای که نه تنها حسن روحانی،‌که هیچ سیاستمدار
و مسئول دیگری نیز برای آن برنامه ای ندارد. جواد ظریف اما همچنان استثناست. البته او هم پیشتر، بیشتر و حالا مدت هاست که کمتر اقدام به پاسخ گویی می کند. اما واکنش های جسته و گریخته او به مسائل حساس برای مردم در حوزه دیپلماسی و غیر از آن، می تواند ادامه پیدا کند.
این مبحث در شرایطی در ایران مورد تردید و عدم مسبوق به سابقه است که چنین پرسش و پاسخ هایی در فضای مجازی در میان سیاستمداران دنیا نسبتا رایج به حساب می آید. روحانی با هوشمندی تمام در مستند انتخاباتی خود با نشان دادن تصاویر حساب کاربری توئیتر خود به این نکته می پردازد که باید نشان داد که چه استفاده‌های خوبی می شود از این محیط داشت. بدون شک بهترین استفاده از چنین محیطی برای یک مقام مسئول پاسخ گویی به پرسش های مردمی است که برای آن ها سوگند ادای وظیفه یاد می کند.

خارج از پاستور
در میان غیر دولتی ها البته اوضاع کمی بهتر است. کم نیستند نمایندگان مجلس و شوراهای شهر و روستا که شخصا یا با استخدام نیروهای رسانه ای به انتشار اخبار و دیدگاه ها و مواضع حتی انتقادی خود می پردازند. البته حتی
آن ها نیز چندان مایل به روشنگری بیشتر و پاسخ گویی در چارچوب مشخص و قابل کنترل نیستند. این در حالی است که برای نمونه صادق خان، شهردار لندن، به صورت مستمر اقدام به ارتباط با شهروندان انگلیسی از طریق
نرم افزار اسنپ چت کرده و حتی با بهره گیری از
استیکرهای این برنامه مانند جارو به عنوان نماد خدمات شهری ملموس، به گرم تر شدن فضای ارتباطی نیز کمک می کند. برگزاری جلسات و نشست های خبری آنلاین هم رویه مرسومی میان سیاستمداران دنیاست که در ایران ظاهرا یا تمایلی برای آن نیست و یا شاید محدودیتی وجود داشته باشد. با این حال تنها نمونه مشابه چنین اقدامی شاید شهیندخت مولاوردی در دولت گذشته باشد که با استفاده از امکانات برنامه تلگرام اقدام به برگزاری نشست های خبری می‌کرد؛ اتفاق مثبت و پیشرویی که البته ادامه نیافت و مانند خود مولاوردی خیلی زود کنار گذاشته شد.

ضعف ادامه دار در تیم رسانه ای دولت
اگر پذیرفته شود که همچنان یکی از بزرگ ترین ضعف های دولت یازدهم و حالا دوازدهم فقدان یک تیم رسانه‌ای درخور و کارآمد است که نمی‌تواند خدمات دولت را به روشنی بازگو کند، به موازات آن باید این نکته را هم مورد توجه
قرار داد که یک تیم رسانه ای معتمد و البته آنلاین از جانب رئیس جمهوری، دولت و باقی دستگاه های قانون گذار یا مجری که اقدام به پاسخ گویی به سوالات حداقل طبقه بندی شده مردم و جامعه کند، به شدت موردنیاز است. مسئله ای که تا به حال سابقه ای نداشته و شاید باید برای آن تدبیری جدی‌تر اندیشیده شود. بدون شک فضای مجازی، برای چنین چالشی بسیار کارآمد و در دسترس به نظر می‌رسد.
چنین رویکردی جدای از ضرورتش برای مردم ایران، می تواند در دستور کار دولت برای مواجهه با جامعه جهانی نیز قرار گیرد. در شرایطی که به طرز عجیبی برخی نمونه ها از شناسایی و اعلام مواضع کشورهای دیگر به زبان فارسی و برای ایرانیان صورت می گیرد و البته رویکرد جهت دار خود را دنبال می کند، چنین اقدامی با هدف تعامل گسترده و سازنده با دنیا به
زبان های مختلف می تواند به صورت رسمی از سوی جمهوری اسلامی ایران ابراز شده و مورد
بهره برداری بی پرده قرار گیرد.
در سال‌های گذشته اقداماتی محدود با هدف تغییر تصور جامعه جهانی از ایران با ساخت هشتگ های اینترنتی مانند هشتگ مشهور باید ایران را ببینید، تلاش کرد جذابیت های فرهنگی، اجتماعی و حتی طبیعی ایران را به جهانیان نشان دهد. حالا اگر در دنیای سیاست نیز چنین رویکردی اتخاذ شود بدون شک راهگشای ارتباطات بهتر با دنیا به عنوان بخشی از سیاست «تعامل گسترده و سازنده با جهان» خواهد بود.
با این همه اما، نیاز اصلی پاسخ گویی به
پرسش های مردمی است که ساعت ها در صفوف رای ایستادند. می شود ارتباط با مردم را شفاف‌تر کرد تا آن ها خودشان جواب جامعه جهانی را بدهند. آیا دولت روحانی می تواند در اتخاذ چنین رویکرد بی سابقه ای در ایران پیش قدم باشد؟ تطبیق با شرایط جهانی که در مستند انتخاباتی روحانی آمده بود، یک نمونه اش می تواند همین مسئله باشد.