روزنامه همدلی
1396/06/22
درد و دلهای یک راننده اتوبوس با «همدلی» شوفر ها را کردهاند یک مشت ربات
بعد از حادثه واژگونی اتوبوس در هرمزگان ،روز گذشته اتوبوس دیگری در جاجرود به دره سقوط کردآساره کیانی: چشمهایش به جلو خیره مانده؛ احساس میکند حق ندارد بهجز مسیر مستقیم، جای دیگری را نگاه کند؛ دانههای عرق روی پیشانیاش نشسته؛ گرسنهاست، تشنهاش شده، دلش یک نخ سیگار میخواهد؛ تخمهشکستن به کنار؛ دستهایش میلرزند، پاهایش دردگرفته؛ خمیازه میکشد چشمها را به زور باز میکند؛ دلدل میکند، کنار جاده بایستد و اما ده دقیقه یک ربع، به ایستادنش نمیارزد؛ مسافرها هم شاکی میشوند؛ کمکاش را هم نمیتواند جای خودش بگذارد؛ خلاف قوانین است؛ چشمهایش را باز میکند؛ عرق میریزد؛ دستها؛ پاها، چشمهایش؛ پلکاش می افتد؛ بازش میکند؛ سیگار هم نمیتواند بکشد؛ چشمهایش را باز میکند؛ باز میکند؛ باز می کند و اینبار؛ خودش را میبیند که با همه مسافرها وسط یک عالمه صندلی و اسباب و پارچه و تکههای آهن، یکجا افتادهاند ته دره...
درهاش مهم نیست کجاست؛ میتواند در جاجرود باشد؛ همین آبعلی جاده دماوند و مسافرانش خواسته باشند از کرج به ساری بروند یا در محور داراب باشد وقتی قرار است دانشآموزان فرزانهای را برای اردو از هرمرگان به فارس ببرند.
دره میتواند پر از مُرده شود و در جاجرورد به 11 نفر برسد یا 9 نفر را در داراب در اعماق خود دفن کند. تفاوتی ندارد که راننده هم بمیرد یا زنده بماند؛ او «خسته» است و وجودش پر از استرس؛ تمام طول مسیر یک «دوربین» وحشتناک ریزترین حرکاتش را میپایید...
مثل همیشه؛ در دست بررسی
در حالیکه می گویند، شمار کشتههای تصادف اتوبوس در جاجرود به 11 تن رسیده، این خبر هم در رسانهها میچرخد که علت سقوط اتوبوس در جاجرود، تخطی از سرعت مطمئنه بوده اما سردار حمیدی، رییس پلیس راه راهور ناجا گفته «هر دو راننده اتوبوس مذکور زنده هستند و برابر گزارش سامانه سپهتن سرعت اتوبوس ۲۰ ثانیه قبل از سقوط ۵۹ کیلومتر بر ساعت و مجاز بوده است.» سرهنگ محبی، رئیس پلیس راه شرق استان تهران هم در مورد علت بروز این حادثه توضیح داده که «بررسیهای اولیه نقص فنی خودرو را تایید میکند» و جملهای را مطرح می کند که در مورد همه حوادث تکرار میشود:«علت دقیق این حادثه تاسف بار متعاقبا با بررسی دقیق کارشناسی مشخص خواهد شد.»
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران هم در صحنه حادثه سقوط اتوبوس به دره آبعلی، حاضر میشود. ماحصل این سقوط 27 زخمی هم بوده که راهی بیمارستان شدهاند؛ حادثه ساعت 2:30 دقیقه بامداد، اتفاق افتاد.
قوانین مقصرند!
اسمش آقای کابلی است، 51 ساله است و راننده اتوبوس از تهران به چهارمحال و از چهارمحال به تهران. سردبیر روزنامه همدلی را در یک مسیر دیده، فهمیده که روزنامهنگار است و درد دلش تازه شده؛ صحبت با او ترس آدمی را نشان می دهد که ریزترین حرکاتش توسط یک دوربین کنترل میشود.
با او راجع به قوانین سختگیرانهای حرف میزنی که به نظر میرسد تاثیر زیادی در معذببودن و خطاکردن راننده دارد. از او میپرسی که چهقدر دشواریهای وضعشده توسط «راهنمایی رانندگی» در بروز تصادف اتوبوسها موثر هستند.
آقای کابلی میگوید«قبلا راننده آزاد بود و خودش رعایت میکرد و برای سلامتیاش کمربندش را هم میبست؛ الان مقرراتی گذاشتهاند که راننده نباید با تلفن صحبت کند؛ چای نباید بخورد؛ سیگار نباید بکشد و...؛ «من را به خاطر سه کیلومتر سرعت اضافه گرفتند؛ هرچه التماس کردم نپذیرفتند و گواهینامهام را گرفتند و پشت سواری هم نمیتوانم بنشینم و نمیدانم که خرجی زن و بچهام را چهکسی باید بدهد؛ حالا برای من 10 روز است؛ یکی از رانندهها می گفت موبایلش زنگ خورده؛ برداشته و یکهو یاد دوربین افتاده و سریع قطع کرده؛ اما جریمهاش کردهاند و 45 روز بایگانی شده و جزو خلافکارها به حساب میآید.»
این قوانین رانندهها را به سمت شیشه و کراک کشانده!
می گوید وقتی پشت فرمان مینشیند، استرس دارد و فکر می کند به یک رباط تبدیل شده؛ حق خوردن و آشامیدن ندارد؛ تخمه شکستن ممنوع؛ سیگارکشیدن ممنوع؛ حرفزدن با موبایل ممنوع.
آقای کابلی توضیح میدهد که با این قوانین، رانندهها اکثرا به سمت شیشه و کراک روی آوردهاند چون استعمالش کوتاه مدت و راحت است، پنج دقیقهای در دستشویی یا محل خواب اتوبوس میشود استعمال کرد!
او میگوید که راننده تریلیها آزادند و این قوانین سختگیرانه تنها در مورد اتوبوسها اجرا میشود. کابلی میگوید حتی حق خوردن یک قرص با یک لیوان آب را ندارد و هرچه توضیح بدهی که یک قرص بالا انداختهای باور نمیکنند؛ او از خوابآلودگیای حرف میزند که قبلا با چهارتا تخمهشکستن و یا یک نخ سیگار کشیدن از سرش میپرید و حالا همینطور توی سرش جاخوش کرده است.
از او میپرسی این قوانین چهقدر در تصادفات تاثیر دارد و او میگوید که استرسی که به راننده وارد میشود و خوابآلودگی او عامل اصلی تصادفات است.
محکوم به رانندگی
می گوید کمک «راننده من 8 ساعت رانندگی خود را کرده و نباید بنشیند پشت فرمان تا 16 ساعت استراحت کند؛ الان نوبت من میشود؛ من ممکن است سه چهار ساعت برانم و خسته بشوم یا سرم درد بگیرد؛ یا مشکلی برای من پیش بیاید؛ آن راننده نمیتواند جای من بنشیند؛ این چه قانونی است؟»
او توضیح میدهد که «قبلا اینطور نبود؛ شوفر حالش به هم می خورد و مشکلی برایش پیش میآمد؛ می گفتم که بلند شود تا من بنشینم؛ الان نمیشود.»
کابلی یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در تصادفات
اتوبوس ها را همین محکومیت به رانندگی در شرایط سخت میداند.
درههای مرگ
رانندههای اتوبوس خیلی استرس دارند؛ آنها نه باید چای بخورند نه، سیگار بکشند و اگر خسته شدند، کمکشان را جای خود بگذارند؛ آنها محکوم شدهاند که در خستگی مفرط کسالتبار رانندگی کنند. اتوبوسها یکییکی میافتند و درهها پر از مرده میشوند؛ و یک دوربین در تمام طول مسیر رانندهها را
میپاید.
سایر اخبار این روزنامه
درد و دلهای یک راننده اتوبوس با «همدلی» شوفر ها را کردهاند یک مشت ربات
انتقاد شدید رهبر انقلاب از بیعملی مجامع جهانی و مدعیان حقوقبشر در قبال فجایع میانمار
رییس دانشگاه علامه خبر داد؛ بازگشت تمامی دانشجویان ستارهدار به دانشگاه
داستان کوتاه منتشر نشدهای از زنده یاد «سیمین بهبهانی» یک دل نه، صد دل
گفتوگوی «همدلی» با «شیوا اردویی» درباره« ماتئیویسنی یک» و نمایشنامه قصه خرسهای پاندا
درباب ضرورت تنوع بخشی به سبد تامین مالی شهرداری و جذب سرمایهگذار (داخلی و خارجی) در پروژههای شهری
بلیتفروشی بازی سرخابیها به استقلال و پرسپولیس واگذار شد تاج: پاداش فوتسالیستها یک سکه نبود
غلط ننویسیم یا چطوری بنویسیم؟
به همت بسیج ورزشکاران هیات همگانی استان تهران برگزار شد تجلیل ازسادات ورزش همگانی استان تهران با حضور مسئولین ورزش همگانی
فاجعه صندوق ذخیره فرهنگیان در نامه سرگشاده به وزیر آموزش و پرورش ارائه بیش از 9 هزار میلیارد تسهیلات به 31 نفر
«مولاوردی» به «آنگ سان سوچی» نامه نوشت نسلکشی را تمام کنید