محیط زیست مسئله ما نیست

این روز ها تلنگر باران و برف در شمال و مرکز و جنوب کشور و آوار ریزگرد ها در خوزستان همگی یک پیام مشترک را در دل خود دارد: «باید نگاهی دوباره به محیط زیستمان و مدیریت بحران در حوزه حوادث طبیعی داشته باشیم» .طی یک هفته گذشته برف بی سابقه و باران سیل آسا در بخش های گسترده ای از کشور نه تنها مردم بلکه مسئولان را هم غافلگیر کرده است اما آن چه به رغم شادی حاصل از نزولات آسمانی- که البته دشواری هایی را نیز در برخی مناطق پدید آورد -طی این روز ها بیشتر به چشم آمد و دل های بسیاری را نیز به درد آورد بحران گرد وخاک و ریزگرد ها در استان خوزستان بود. بحرانی که قطع شدن گسترده برق و آب و تلفن ودیگر امکانات ضروری زندگی را از یک سو و تنگ تر شدن مجال تنفس برای مردم این خطه را از سوی دیگر در پی داشت.بدیهی است در مواجهه با این پدیده هم باید از راهکار های فوری و مدیریت بحران بهره جست و هم نگاهی دراز مدت به حل ریشه ای این مسئله داشت.ایمن کردن تجهیزات انتقال برق با استفاده از مواد سیلیکونی، مالچ پاشی بیولوژیک و...در کوتاه مدت و کاشت درخت و درختچه در کانون های ایجاد ریزگرد، احیای تالاب های خشکیده، رفع تنگنا های بودجه ای برای سازمان های مسئول در این حوزه و...نیز در بلند مدت باید مدنظر قرار گیرد.جدای از این که درباره برخی موارد مانند کانون های ریزگرد در عراق که به واسطه وضعیت سیاسی و ناآرامی در این کشور چندان نمی توان انتظار زیادی از طرف عراقی یا امیدی به اقدامات مستقیم مسئولان کشورمان برای احیای این کانون ها در این کشور داشت اما مسئولان باید پاسخگوی این سوال باشند که تاکنون تا چه حد ازاین اقدامات انجام شده و چرا با توجه به این که از چند سال قبل این منطقه به نوعی درگیر این مسئله بوده وضعیت کنونی اسفبارتر از گذشته است؟ اما آیا در صورت انجام این موارد این پایان قهر طبیعت با ما خواهد بود؟ به نظر نمی رسد بتوان پاسخی قاطع به این سوال داد چرا که متاسفانه طی دهه های اخیر دیدگاه غلطی بر ذهنیت بسیاری از مسئولان حاکم بوده که تخریب محیط زیست جزئی اجتناب ناپذیر از فرآیند توسعه است وبر اساس این نگرش ابتدا باید به توسعه رسید و سپس با رسیدن به شرایط ثبات اقتصادی به رفع معضلات این حوزه و حل آن پرداخت.جالب آن که این تز آزمون خود را دربسیاری از کشور هایی که قبل از مااین راه را پیموده اند پس داده و غلط بودن آن به اثبات رسیده است ضمن این که نه تنها عقل اجازه آزمودن این مسیر طی شده را به ما نمی دهد بلکه آموزه های دینی ما نیز به وضوح بر حفظ محیط زیست تاکید دارد. نمونه اخیر این دیدگاه به وضوح در اظهارات نعمت زاده وزیر محترم صنعت درباره معادن منطقه «بهرام گور» به خوبی مشهود است یا توسعه فعالیت های اکتشاف نفت درتالاب هورالعظیم(به عنوان یکی از اصلی ترین کانون های داخلی ریزگرد ها ) در دولت گذشته با مجوز سازمان محیط زیست به شکلی که همراه با خشک کردن جان بی رمق باقی مانده تالاب بوده است نمونه دیگری است که از غلبه بی چون وچرای این تفکر در ذهنیت مدیران و سیاست گذاران حکایت می کند .سیاهه این نگاه بس بالا و بلند است و از تولید خودرو و بنزین غیر استاندارد در خصوص آلودگی هوا تا جانمایی غیر کارشناسی صنایع در حریم شهر های بزرگ صرفا با نگاه اقتصادی -چنان که بر اساس گزارش اخیر یک مقام مسئول به تعدادی از مدیران ارشد دولتی، اعلام شده است علی رغم مصوبه 30 سال پیش هیئت وزیران مبنی بر عدم امکان ایجاد صنایع جدید التاسیس در محدوده شعاع 120 کیلومتری تهران، بررسی ها نشان می دهد از مجموع 17 شهرک و ناحیه صنعتی فعال استان تهران، فقط یک شهرک صنعتی خارج از این شعاع قانونی اطراف پایتخت واقع شده چند نمونه از ثمرات این رویکرد می باشد. نگاهی به آمار های مراکز معتبر بین المللی درباره وضعیت محیط زیست اعم از وضعیت آب، فرسایش خاک، آلودگی هوا، جنگل زدایی و...در ایران نیز نشان می دهد زنگ ها از مدت ها قبل برای ما به صدا در آمده است و ایران به عنوان یکی از 10 کشور تخریب کننده محیط زیست شناخته می شود چیزی که حس کردن آن در زندگی روزمره ما چندان دشوار نیست. اما این همه ماجرا نیست. باابلاغ سیاست های کلی محیط زیست از سوی رهبر انقلاب درآبان ماه سال گذشته و تاکید بر « ایجاد نظام یکپارچه ملی محیط زیست»، « اصلاح شرایط زیستی»، «جرم انگاری تخریب محیط زیست» «پایش مستمر و کنترل منابع و عوامل آلاینده هوا، آب، خاک، آلودگی های صوتی، امواج و اشعه های مخرب و تغییرات نامساعد اقلیم» «گسترش اقتصاد سبز» «تقویت دیپلماسی محیط زیست» و... زمینه های نگاه کلان مبتنی بر توسعه متوازن و پایدار به موضوع محیط زیست فراهم شده اما اجرایی شدن این سیاست ها نیازمند یک تغییر در نگرش ملی است. انداختن توپ تقصیر در زمین مسئولان اگر چه به جا ست و قطعا باید پاسخگو باشند اما نباید فراموش کرد که بخشی از راهکار و کمک برای حفظ محیط زیست در دستان کسانی است که در آن محیط، زیست می کنند.علاوه بر ضرورت ایجاد تغییر در نگاه اقتصادی و سود محور به محیط زیست در بین سیاست گذاران و مدیران، نیاز مند ایجاد باور و گفتمانی عمومی در بین مردم در باب اهمیت و ضرورت نگاه تازه به مقوله محیط زیست و حفظ آن هستیم.این گفتمان و باور باید درقالب مطالبه ای جدی از سوی مردم، رسانه ها، نخبگان و...دنبال شده و مسئولان را نسبت به این مطالبه پاسخگو کند.فراموش نکنیم هر اقدام اصلاحی در زمینه محیط زیست زودبازده نیست و نیاز مند پایمردی بر اصول و مقررات ، پیگیری و مطالبه است.یادمان نرود هر سال بحث آلودگی هوا در کلان شهر ها و چشم به راه وزیدن باد برای نفس کشیدن قصه تکراری و آشنایی برای همه ماست.یکی ازاین سال ها و روز ها دیگر ممکن است بادی نوزد...