5000 بار تیتر زدیم!

آفتاب‌یزد – گروه سیاسی: «نمی‌دانم چرا و چگونه اما در آسمان‌ها در حال پرواز بودم... در حالی در یک دستم روزنامه قرار داشت و با دست دیگرم بال می‌زدم... حالم خوب بود....» هنگامی که یکی از خبرنگاران از رویایی برایم سخن می‌گفت که هنگام فرورفتن در کمایی چندساعته دیده بود، تعجب کرده بودم و برایم باورپذیر نبود، اما تورق تقویم و گذشت روزها خواب آن خبرنگار را برایم ملموس و محسوس ساخت، چراکه در گذر زمان به جاری بودن «عشق» در شریان‌های آفتاب‌یزد ایمان آوردم، همان کیمیایی که به‌واسطه آن، چهره‌هایی 19 سال است که در این سامانِ کوچک، در نیمروز حضور می‌یابند و تا پاسی از شب به خلق واژه می‌پردازند. عشق و ایمان به اینکه آفتاب از یزد می‌تابد، توامان جنگ‌ها را به صلح و دلخوری‌ها را به مهر بدل کرده است که جز این، آفتاب‌یزدی‌ها قریب به 19 سال نمی‌توانستند در تحریریه کوچک خیابان‌های فلسطین و قائم مقام روزگار بگذرانند. آنچه امروز تحت‌عنوان روزنامه آفتاب‌یزد روی دکه‌های روزنامه‌فروشی قرارگرفته ماحصل زحمات قدیمی‌هایی است که مانا و پایا همچنان هنر می آفرینند و تازه‌واردهای جوان‌تری که به آثار مخلوق، پویایی و نشاط می‌بخشند...
از اواخر دهه هفتاد به مثابه دوران طلایی مطبوعات و توسعه فضای ژورنالیسم و تربیت نسل طلایی روزنامه‌نگاری ایران، تا اواخر دهه هشتاد با تمام فشارهایی که جامعه مطبوعاتی با آن روبه‌رو شد و حالا رفته رفته در شرایطی که از میانه دهه نود عبور کرده‌ایم، آفتاب‌یزد فضای رسانه‌ای و مطبوعاتی کشور را نفس کشیده و در آن سهیم بوده است. بدون شک برای تمام روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران در نوزده سال گذشته پیش آمده که روزهای خوش و فضای امن و اقبال روزگار و کار حرفه‌ای قابل گسترش را چشیده‌اند و البته بنا به گردش ایام و رسم زمانه، پیش‌آمد کرده است رویارویی با روزگار قهر و تمام آنچه گذشته است و در تاریخ ثبت شده است. با این همه، در تمام روزهای توفانی، در تمام دوران آرامش، در روزهایی که وعده‌ها محقق شد یا روزهایی که چشم‌ها به انتظار تحقق مطالبات منتظر ماند، آفتاب‌یزد تلاش کرد رسالت روزنامه‌نگاری در این آب و خاک را ادامه دهد. برای 5000 روز و بیشتر از آن، رسالت و دغدغه و آفتابی که از خاک یزد طلوع کرد و در سراسر ایران ریشه دواند، با اعتقاد به شرافت و قداست روزنامه‌نگاری به تلاش در عرصه مطبوعاتی ادامه داد و حالا با انتشار پنج هزارمین شماره، هم می‌شود به گذشته نگاه کرد و روزهای طلایی یا روزگار مشقت و تلخکامی را نظاره کرد یا به آینده امیدوار بود و باور داشت که مطبوعات، سند هویت جامعه است و هنوز می‌شود امید داشت که یک روز و یک زمان تمام تلاش‌ها ثمر دهد. آفتاب‌یزد راه دوم را انتخاب کرده است و البته همیشه و توامان یاد گذشته و امید به آینده در جان مطبوعات ایران زنده است؛ که گاهی زخمی از روزگار دور تا به ابد تازه است و از سوی دیگر امید،
بذر هویت ماست...
گروه سیاسی روزنامه آفتاب‌یزد به مناسبت انتشار 5 هزارمین شماره، پرونده‌ای با مشارکت جمعی از کسانی‌که دغدغه رسانه را در سینه دارند تهیه کرده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.