تدبیر برای آینده عراق

تحولات اخیر در کردستان عراق به مرحله‌ای رسیده است که ابعادی ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی یافته است. تحولات جنگ دوم خاورمیانه و شکل‌گیری فضای ممنوعه پروازی در شمال و جنوب عراق توسط آمریکا و متحدانش در آن جنگ، موقعیتی بسیار ویژه را برای دو گروه کرد و شیعیان عراق فراهم کرد تا در مقابل ضربات مهلک و ویرانگر رژیم بعث عراق به رهبری صدام‌حسین تا حدودی خود را در ایمنی بیابند و از آن زمان ما شاهد شکل‌گیری و تولد واژه اقلیم در کنار نام کردستان عراق در ادبیات و محاورات سیاسی هستیم؛ فرصتی که شیعیان عراق از آن در جهت احقاق موقعیت تاریخی خودشان متناسب با 65‌درصد جمعیتی که از آن خودشان می‌دانند، استفاده کردند و این موضوع به شکل‌گیری قانون اساسی جدید عراق انجامید که نوعی فدرالیسم را برای عراق به ارمغان می‌آورد و عملا مهر پایانی بود بر حکومت مستبدانه‌ای که توسط حزب بعث عراق ساختاردهی شده بود، اما در واقع، ریشه آن به سیاست‌های استعماری انگلستان در پایان جنگ جهانی اول برمی‌گشت که با فروپاشی امپراطوری عثمانی و شکل‌گیری کشورهای جدید در حوزه خاورمیانه رقم می‌خورد و عراق در کنار کشورهای جدیدالتاسیسی همچون اردن، سوریه، لبنان و فلسطین که بعدها زادگاه اسرائیل غاصب شد، نتیجه این سیاست استعماری و هم‌پیمانی بین انگلستان و فرانسه در قرارداد سایکس-پیکو به حساب می‌آید و بعد از جنگ دوم و پایان دوره قیمومیت انگلستان و فرانسه بر کشورهای جدیدالتاسیس شاهد استقلال فرمایشی این کشورها بوده و عملا خاورمیانه جدید در راستای این سیاست‌ها بر نقشه جغرافیا شکل گرفت و مسئولان وزارت مستعمرات انگلیس تصمیم گرفتند در ازای خدماتی که شریف مکه در حجاز به آنها نموده بود، ولی به خاطر اینکه عبدالعزیز از خاندان سعودی در حجاز ظهور کرده بود و سیاست‌های انگلستان را گردن ننهاده بود، به گونه دیگر قدردانی نمود و در این میان دو فرزند شریف مکه را برای پادشاهی در عراق و اردن انتخاب کرد و آنها را بر تخت سلطنت نشاند. ملک فیصل را برای عراق و ملک عبدا... را برای اردن نامزد کرد و بر تخت سلطنت نشاند و تا امروز نیز کشور اردن توسط فرزند و نواده عبدا... اداره می‌شود و پسوند هاشمی نیز نشان از آن سیاست استعماری دارد.
ادامه در صفحه 16