مستند ي بر اي انجمن مستند سازان

انجمن فرهنگی مستندسازان، دارای 340 عضو از سراسر ایران است
خانه سینما همواره با حضور مستندسازان مخالفت کرده و این دو تا امروز مجادلات بسياري باهم داشته‌اند
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، خانه سینما دوباره بازگشایی شد
وزارت کار برای کارگر، تعریف مشخصی دارد که این تعریف شامل مستندسازان نمی‌شود


تکلیف انجمن‌های فرهنگی چیست؟ چرا وزارت ارشاد نمی‌تواند از انجمن‌های خود حمایت کند
انجمن‌های صنفی و سندیکاها در ایران، با توجه به قوانین کار کشور ما که به هیچ جای دیگری شباهت ندارد، بیشتر جنبه سمبولیک دارند تا انجمني کارآمد که بتواند از حقوق اعضای خود دفاع و حتی در مواردی دولت‌ها را وادار به تغییر قوانین و مقررات خود کند. در این بین، وضعیت انجمن‌های فرهنگی و هنری اسفبارتر است. تاکنون شاهد منحل شدن انجمن‌های فرهنگی و هنری متعددی مانند كانون نويسندگان بوده‌ايم که سال‌هاست به تعطیلی کشانده شده است و در همان دوران که سرپا بود نیز با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کرد.
یکی از نشانه‌های بارز کشورهای دموکراتیک، فعالیت و قدرت داشتن انجمن‌های صنفی و سندیکاهاست؛ این موضوع در ایران به محاق رفته است. اگرچه به ظاهر انجمن‌های زیادی مشغول به‌كار هستند اما این فعالیت‌ها در ساختار و چارچوبی که در آن قرار داریم، جای نمی‌گیرد و دست این انجمن های به دلایل مختلفي مانند ضعف قوانین مقررات کار، زیر سنگ مانده است.
فرهنگ و هنر در کشور مابا سنگ‌هایی که از هر سو براین راه پیچاپیچ افتاده، مسیر دشواری را طی کرده و هرزماني که توانسته خود را تا سطحی بالا بکشد، با بهانه‌های مختلف زمین خورده است. انجمن فرهنگی مستندسازان پس از سال‌ها فعالیت مستمر، در حال حاضر با بی‌تدبیری مسئولان خانه سینما و همین‌طور شانه خالی کردن وزارت فرهنگ و ارشاد از حمایت انجمن‌های فرهنگی مجموعه خود، منحل و انجمن صنفی مستندسازان (که موافق با خواسته‌های خانه سینماست) به سادگی جایگزین آن شده است.
ماجرای ایجاد دو انجمن صنفی مستندسازان چه بود؟
بعد از انقلاب اسلامی شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان بالاترین مرجع، می‌توانست به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دهد که انجمن‌های فرهنگی را به رسمیت بشناسد. در سال‌های 68 تا 70، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، مصوبه‌ای را تنظیم می‌کند که به موجب آن موسسات و انجمن‌های فرهنگی وزارت ارشاد به رسمیت شناخته شوند. در همین زمان تعدادی از مدیران وقت ارشاد، از جمله محمدحیدریان(رییس فعلی سازمان سینمایی کنونی) و سیدمحمد بهشتی، موسسه فرهنگی هنری خانه سینما را در وزارت دادگستری به ثبت می رسانند.
در این بین، باید نگاهی هم به وضعیت انجمن‌های عضو محور داشته باشیم. این انجمن‌ها مدیرعامل ندارند اما دارای اعضای هیات مدیره ثابت هستند که هر دوسال یک‌بار تغییر می‌کنند. این در حالی‌است که به‌طور مثال شرکتي مدیر عامل ثابت دارد و به محض تغییر آن باید به وزارت کار و همچنین دادگستری اطلاع داده شود. به همین ‌دليل بود که خانه سینما به عنوان یک موسسه فرهنگی به ثبت رسید. اما همین ایراد قانونی سال‌ها بعد، باعث تعطیلی خانه سینما شد.
خانه سینما از سال 72 کار خود را به‌طور رسمي به عنوان یک موسسه فرهنگی آغاز کرد. در آن دوره قراربود دو درصد از فروش بلیت‌های سینما، به خانه سینما تعلق گیرد تا این پول برای اصنافی که زیر مجموعه آن فعالیت می‌کردند، خرج شود. با گذشت زمان، انجمن‌هایی که زیرمجموعه خانه سینمامشغول بودند، توانستند خود را تثبیت کنند. در همان دوره انجمن مستندسازان تلاش کرد خود را در وزارت کشور یا وزارت کار به ثبت برساند اما همواره با ممانعت ها و مشکلاتی از سوی خانه سینما، وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت کار روبه رو می‌شد.
انجمن فرهنگی مستندسازان، دارای 340 عضو از سراسر ایران است و با توجه به برگزاری ورک شاپ‌ها، اکران و نقد فیلم‌های متعدد و...مي‌توان آن را فعال‌ترین انجمن خانه سینما دانست. این انجمن، دو سال به عنوان صنف برتر انتخاب شده است اما با تمام این فعالیت‌ها هرگز نتوانست خود را به عنوان یک صنف فعال در وزارت کار و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت برساند.
خانه سینما همواره با حضور مستندسازان مخالفت کرده و این دو تا امروز مجادلات بسياري باهم داشته‌اند. 14 دی 1390، خانه سینما تعطیل شد و بعدها مشخص شد که مشکلات قانونی و انجمن‌های آن، باعث تعطیلی خانه سينما شده است.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، خانه سینما دوباره بازگشایی شد. در این دوره مشخص شد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نمی تواند به‌طور مستقل انجمن‌های فرهنگی خود را به رسمیت بشناسد. همین موضوع باعث شد ماده‌ای برای شورای عالی انقلاب فرهنگی تنظیم شود که این وزارتخانه بتواند در خصوص انجمن‌های فرهنگی، مستقل برخورد کند. انجمن‌هاي فرهنگي براي دريافت بودجه از سوي وزارت ارشاد، بايد داراي شماره ثبت رسمي باشند. در این هنگام، توافقی بین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی(علی جنتی) و وزیرکار (علی ربیعی) صورت گرفت که براساس آن، اصناف سینمایی خودشان را به ثبت برسانند. اما مساله این است که وزارت کار برای کارگر، تعریف مشخصی دارد که این تعریف شامل مستندسازان نمی‌شود. کارگران دارای ساعت کاری مشخص، حقوق ثابت، قرارداد و... هستند و مستندسازان چنین شرایطی ندارند. انجمن‌های سینمایی خانه سینما به ثبت نيازداشتند اما وزارت کار، انجمنی را که در وزارت فرهنگ و ارشاد تشکیل شده بود، معتبر نمی‌دانست و معتقد بود که باید دوباره انجمن جدیدی از روی اساسنامه وزارت کار شکل بگیرد. وزارت‌کار برای دفاع از حقوق کارگران است که این مربوط به دستمزد، بازنشستگی، دعاوی کارفرما، قرادادها و... می‌شود. در این شرایط تکلیف انجمن‌های فرهنگی چیست؟ چرا وزارت ارشاد نمی‌تواند از انجمن‌های خود حمایت کند؟
ارشاد پاسخگو نیست
در حال حاضر با روی کار آمدن انجمن صنفی ثبت شده مستندسازان در وزارت کار، انجمن فرهنگی مستندسازان منحل شده است و به نظر می رسد هردوی این انجمن‌ها، بنا به دلایلی راضی به همکاری و یا گفت‌وگو با یکدیگر نیستند.آيا وجود دو انجمن صنفی می‌تواند کاری از پیش ببرد؟ اگر بحث صنف و کارهای صنفی دغدغه باشد، مدیران هر دوی این انجمن‌ها باید کاری کنند که ابتدا این مشکلات مرتفع شوند و اگر لجاجی هست، پایان پذیرد تا کار صنفی معنای واقعی خود را به دست آورد. این دو انجمن تاکنون با هم گفت‌وگویی نداشته‌اند و همین مساله مشکلات را روز به روز بیشتر می‌کند. دفتری که انجمن فرهنگی مستندسازان در وزارت ارشاد داشت، از آن‌ها گرفته شده است اما این انجمن همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد. مساله این است که انجمن‌فرهنگی مستندسازان در جایی ثبت نشده و همین ثبت نشدن و رسمی نبودن، اجازه نمی‌دهد اين انجمن کاری از پیش ببرد. در این شرایط که خانه سینما به طور کلی انجمن فرهنگی مستندسازان را کنار گذاشته و انجمن صنفی را جایگزین آن کرده است، نمی‌توان از وزارتخانه انتظار داشت که به این وضعیت سروسامانی دهد. اما انجمن‌ها خود باید به منظور رفع مشکلات مستندسازان با یکدیگر کنار بیایند. انجمن صنفی به طور رسمی فعالیت می کند و ارتباطات و جایگاه آن به‌دليل رسمی بودن، با انجمن فرهنگی مستندسازان متفاوت است.
البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه سینما، باید پاسخگوی برخورد خود با انجمن فرهنگی مستندسازاني که دارای سابقه و فعالیت درخشان هستند، باشد. اما مساله مهم ضعف در قوانین کار است، وزارت کار هنوز کار سینمایی را نمی‌شناسد و همچنان می‌خواهد آن را با قوانین کارگری وفق دهد؛ این امکان‌پذیر نیست و انجمن صنفی نيز با توجه به قوانینی مانند عضو نبودن فردی از شهرستان، یا تنظیم و قراردادها و... با اعضای خود به مشکل می‌خورد و نمی‌تواند کاری از پیش ببرد. به نظر می‌رسد تنها کاری مهمی که در این شرایط می‌توان انجام داد، این است که هر دوی این انجمن‌ها به گونه‌ای باهم ارتباط برقرار کنند و برای تغییر قوانین حرکتي صنفی انجام دهند. آن زمان است که شاید بتوان امیدی به شکل گیری یک انجمن صنفی داشت که به راستی بتواند گرهی از کار مستندسازان بگشاید. کارِ سینمایی برای وزارت کار شناخته شده نیست و البته این وظیفه وزارت ارشاد است که بتواند با تعامل و گفت‌وگو با وزارت کار، این شناخت را ایجاد کند. اما در حال حاضر که به نظر نمی‌رسداين وزارتخانه اراده‌ای برای این کار داشته باشد،بايد خودمستند‌سازان و هر دو انجمن برای این کار با هم به گفت‌وگو بنشينند.