سیدعلی محقق رویای سلطان برباد رفته است؟

ارتش ترکیه و مسلحین چند ملیتی موسوم به ارتش آزاد، حدود دو ماه است که پشت دروازه‌های شهر کوچک اما استراتژیک الباب سوریه متوقف مانده و درگیر جنگی فرسایشی و پینگ پونگی اما حیثیتی با تروریست های داعش برای ورود به این شهر شده ‌است.
ترک ها و متحدین مسلح آنها در سوریه، پاییز امسال با هیاهوی تبلیغاتی حزب حاکم ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان و با شعار جنگ همزمان با داعش، کردها، ارتش عربی سوریه و دیگر متحدان دمشق وارد خاک این کشور شدند. آنها که نام فاز اول عملیات خود را سپر فرات گذاشته بودند، در روزهای اولیه بدون کمترین مقاومتی، شهر جرابلس و روستاهای اطراف را که در اختیار داعش و بعضا کردهای سوریه بود تسخیر کرده و به پیشروی خود به سمت جنوب ادامه دادند.
دستور ناگهانی اردوغان برای مداخله نیروهای نظامی ترکیه در سوریه، متعاقب سرکوب کودتای جنجالی در این کشور و احیای روابط آنکارا با مسکو و در آستانه راه اندازی کارزار جدید حزب حاکم برای تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی صورت گرفت. اواسط سال رجب طیب اردوغان درحالی خود را برای ارتقای اختیارات ریاست جمهوری آماده می کرد که ناگهان با کودتای نافرجام و پس از آن اوضاع بسیار شکننده و بی ثبات داخلی مواجه شد. او پس از فائق آمدن بر کودتا، نیازمند مجموعه اقداماتی سیاسی-امنیتی برای احیای مجدد خود و پرت کردن حواس مردم از اوضاع بی ثبات کشورش بود. دشمن‌سازی آن سوی مرز و تهییج احساسات ناسیونالیستی در داخل مرز از جمله نسخه ها و تاکتیک های نخ نمایی است که در سالهای اخیر، هرازگاهی رجب طیب اردوغان با هدف بهره برداری داخلی عملیاتی می‌کند و این بار آخرین تیر در ترکش سلطان، آرایش نظامی گرفتن در خاک همسایه جنگ‌زده جنوبی بود. او به هر ترفندی یک چراغ سبز مشروط از جانب ولادیمیر پوتین دریافت نمود و با به خط کردن جمعی از مواجب بگیران مخالف حکومت سوریه، فرمان آغاز عملیات اشتراکی سپر فرات را صادر کرد. در آن زمان، با پیشروی سریع ترک ها در خاک سوریه به نظر می رسید که یک مدعی دیگر به معادله چند مجهولی جنگ در سرزمین شام افزوده شد و سیر تحولات منطقه شرایطی جدید و پیچیده تر به خود خواهد گرفت.
در دوماه اولیه جولان ترک ها در شمال سوریه، تروریست‌های داعش چندان اصراری به مقاومت و جنگ با ترک‌ها و ارتش آزاد نداشتند و تا آن سوی نوار 20 کیلومتری مرز با ترکیه و حوالی الباب عقب نشستند. ظواهر امر نشان می داد که به هردلیل، کردها هم با چراغ سبز آمریکایی‌ها و دیگر متحدان غربی خود، از رویارویی جدی با ترک ها و ارتش آزاد احتذار دارند و ترجیح می دهند به موازات رود فرات به گونه ای مواضع خود را تعریف و تحکیم کنند که احتمال درگیری مستقیم با لشکر اردوغان حداقلی شود. جغرافیای مناطق در اختیار نظامیان و شبه نظامیان متعدد درگیر در شمال و شرق حلب هم به گونه‌ای تقسیم شده بود که در آن زمان امکان رویارویی و جنگ مستقیم ارتش ترکیه و ارتش سوریه وجود نداشت. اما شخص بشار اسد، مسئولان سیاست خارجی دمشق و فرماندهان ارتش عربی سوریه درباره این اقدام ترک‌ها بارها به آنکارا هشدار دادند.


به هرحال ترک ها که در روزهای اولیه با سرعت حرکت یک تانک های لئوپارد و ام 60 در دشت، درحال درنوردیدن شمال سرزمین شام بودند و در اندیشه فتح همزمان حلب، رقه و منبج وشاید دمشق پیش می‌رفتند، از میانه راه و در ماه سوم پیشروی‌ها، ناگهان به زمین سفت جنگ و گریزهای پارتیزانی مخصوص داعشی ها برخوردند. رجزخوانی های اولیه جای خود را به استیصال داد و ناگهان توان نظامی ارتش مجهز ترکیه در یک آزمون واقعی مشخص شد. آنها اکنون بیش از دوماه است که پشت دروازه های الباب و شهرک‌ها و روستاهای شمال این شهر متوقف شده اند. پیشقراولان سپرفرات که معمولا ترکیبی از مسلحین چندملیتی ارتش آزاد و یگان‌های زرهی ارتش ترکیه هستند، هرازگاهی در حوالی الباب دو گام به جلو برمی‌دارند و با پاتک سنگین و حرفه‌ای داعشی‌ها، ضمن دادن تلفات بسیار، چند گام عقب می نشیند و هرچند روز یک بار، این دور و تسلسل باطل تکرار و ضعف‌های ارتش نوعثمانی عیان‌تر می شود.
آینده برای تحرکات نظامیان ترک و تروریست های ارتش آزاد وقتی مجهول تر و امکان بهره برداری سیاسی داخلی اردوغان از این لشکرکشی وقتی کم رنگ‌تر می شود که بدانیم ارتش سوریه با پشتیبانی متحدان خود، مماس با سرزمین های اشغالی توسط ترکیه و ارتش آزاد به سرعت در حال عقب راندن تروریست‌های داعش و بازپس گیری تدریجی مناطق شمال شرق حلب است. به عبارت بهتر ارتش سوریه از جنوب الباب و در خط تماس دو گروه درگیر، بدون اینکه به نبرد پینگ پونگی داعشی‌ها و سپرفراتی‌ها ورود کند، در حال پیشروی به سمت رود فرات، ملحق شدن به مناطق در اختیار کردها و بستن راه پیشروی ترک‌ها و عقب نشاندن داعش است. این یعنی محاصره سازو برگ نظامی آنکارا در یک بن بست و محدوده 20 کیلومتری آسیب‌پذیر در شمال شرقی حلب و برباد رفتن رویای اردوغان برای فتوحات بعدی ارتش ترکیه در شمال سوریه و عراق.
هفته های متمادی است که پروپاگاندای حزب حاکم در ترکیه خود را برای فتح الباب و بدل نمودن آن به فتح الفتوح ترکیه در جنگ تبلیغاتی با تروریست های داعش آماده کرده است اما نشد که نشد. راهبران سیاسی آنکارا از افزایش بیش از پیش تلفات انسانی ارتش در مصاف با داعش و دیگر اضلاع جنگ و بازخورد داخلی کشته شدن نظامیانشان در سوریه به شدت هراس دارند. از سویی با وجود روزآمدی تجهیزات و اداوت ماشین جنگی این کشور شواهد نشان می دهد که اعتماد و اراده چندانی در بین فرماندهان و نیروی نظامی ترکیه برای مواجه بیشتر در جنگ پیچیده سوریه وجود ندارد. از این رو است که رویای اولین فتح قابل توجه ترک ها در سرزمین شام آنقدر تاخیر شد که ارتش سوریه و مقاومت هم از راه رسید تا الباب دیگر بابی برای رفتن تا منبج و رقه و حلب نباشد و هم برای داعش و هم برای ترک ها به یک بن بست بدون آینده بدل شود.
حالا دیگر ارتش ترکیه برای تحرک نظامی در شمال سوریه و اردوغان برای استفاده سیاسی از این لشکرکشی در مرکز ترکیه به خصوص در آستانه رفراندوم قریب الوقوع این کشور برای تغییرنظام سیاسی نه راه پس دارند و نه راه پیش. شاید در این شرایط خاص بهترین تصمیم هم برای اردوغان و سیاستمداران حاکم ترکیه و فرماندهان ارتش این کشور و بهترین ترجیح برای ارتش و حکومت سوریه و روس ها و حتی کردها درجا زدن ترک‌ها و ارتش آزاد در حدفاصل جرابلس تا دابق و الباب و زمان خریدن و انتظار و سپردن تعیین تکلیف داعش به ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در یک جبهه و کردها در جبهه دیگر باشد و این یعنی که لشکرکشی اردوغان تاکنون و به تمامی هیاهو برای هیچ بود و در شمال سوریه، نه سلطانی آمد و نه سلطانی رفت...!