مرهمی بردردهای شهر

لیلا مهداد|  دور نیست دورانی که محله‌های تهران محدود می‌شد به لاله‌زار، بهارستان و دروازه شمیران؛ محله‌هایی که میدان‌ توپخانه، بهارستان، ارگ و مشق به آنها شکل‌وشمایلی داده‌ بودند و صدای درشکه‌ها روی سنگفرش‌هایش ریتمی از زندگی بود و همه هیاهوی شهر در آن خلاصه می‌شد؛ هیاهویی که به بهانه پیشرفت تکنولوژی رنگ‌وبوی خود را از دست داد و درشکه‌های دودی جای قدیمی‌ها را گرفتند تا هیاهویی از جنس تولید و صنعت در شهرها  برپا تا شهرها را آذین کنند به نماد امروزی‌بودن تا این‌که شهرها را ما امروز به این شکل‌وشمایل نظاره‌گر باشیم؛ مملو از جمعیت و اقسام وسایل نقلیه تا هیاهوهای دیروز جای خود را به صداهای ناخواسته بدهند؛ صداهایی که جوامع از آن به‌عنوان آلودگی صوتی یاد می‌کنند؛ واژه‌ای که سازمان بهداشت جهانی آن را به‌عنوان سومین نوع آلودگی‌های خطرناک نام می‌برد و از آثار زیانبار آن بر بهداشت روانی شهروندان می‌گویند.
مسأله‌ای که برای شهرهای امروز تا جایی اهمیت یافته، هریک به فراخور حال خود به واکاوی آن پرداخته‌اند تا راهکاری برای آن بیابند، چون در عوارض ناشی از آن به اجماع رسیده‌اند؛ عوارضی که بررسی آنها نشان از اثرات جسمی و روحی دارند، البته تهران نیز که عنوان پایتخت ایران را به خود نسبت داده، با داشتن ویژگی‌هایی همچون ازدحام جمعیت و حجم بالای ترافیک و تراکم بالایی از آلودگی صوتی رنج می‌برد و گفته‌ها حاکی از این هستند که این شهر را در وضع بحران قرار داده‌اند. به‌طوری که رضا بصیری، مدیر مطالعات و برنامه‌ریزی خدمات شهری و محیط‌زیست مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران در مورد آن به ایسنا گفته است: «بدیهی است که این میزان از آلودگی می‌تواند موجب بروز بیماری‌های متعدد جسمی و روحی در میان شهروندان شود و نتیجه آن، این است که توجه به این معضل و کنترل آن را بیش از پیش ضروری می‌سازد؛ لذا لازم است در یک مطالعه جامع و تمام‌ شمول و با تأکید بر عوارض آلودگی صوتی در شهر تهران، تأثیر آن بر سلامت جسم و بهداشت روانی شهروندان به دقت مورد بررسی قرار گرفته و پس از شناسایی ابعاد مختلف آن، با آگاهی‌رسانی صحیح به آحاد جامعه، از طریق کنترل منابع انتشار و کاهش مواجهه با این منابع، در جهت کاهش این عوارض گام برداشت؛ آلودگی صوتی بر سلامت جسم ازجمله افزایش بیماری‌های قلبی- عروقی، دیابت، وِزوِز گوش، فشارخون، اختلال در مکالمه، افت شنوایی، خستگی، روند پیری، سردرد، حوادث کار و دردهای عصبی و نیز تأثیرات آلودگی صوتی بر بهداشت روحی-روانی شهروندان ازجمله افزایش اختلال خواب، آزار صوتی، استرس، سلامت عمومی، خشونت و تأثیرات اجتماعی تأثیرگذار است.» البته گویی تأمین این بُعد از بهداشت تنها به این‌جا محدود نمی‌شود و ابعاد دیگری را نیز در برمی‌گیرد؛ ابعادی که انتظار است در ادامه فعالیت کمیته سلامت روان مورد توجه قرار بگیرد. مسأله‌ای که گویای این است، در برهه‌ای زندگی شهری و شهرنشینی توقعاتی همچون جمع‌آوری مناسب زباله، آسفالت خیابان‌ها و فعالیت‌های فیزیکی را می‌طلبید و مدیریت شهری در این مسأله خلاصه می‌شد اما حالا دیگر این خواسته‌ها نیز قدوقواره‌ دیگری به خود گرفته‌اند، به‌گونه‌ای که تأمین نیازهای روحی- روانی شهروندان نیز به خواسته‌های دیروز اضافه شده تا توجه به نماها و فضاهای شهری مورد توجه قرار بگیرد و جایگاه ویژه سیمای شهری در کالبد فیزیکی شهرها از اهمیت خاصی در رعایت بهداشت روان شهروندان برخوردار شود. واقعیت امر این است که شهروندان امروز خواسته‌های جدیدی دارند؛ شهروندانی که هنرهای شهری برایشان اهمیت یافته و جزو مطالبات جدیدشان است؛ مطالباتی که مدیریت شهری جهان امروز نیز بر آن صحه گذاشته است و به این باور رسیده که عنصر لذت و آرامش در فضاسازی شهری یکی از الزامات است. در این مسیر بهره‌بردن از تجربیات جوامع دیگر می‌تواند از هزینه‌کردهای اضافی برای بررسی و پژوهش‌ها جلوگیری کند. پیشینه طرح‌هایی برای کمک به شهر تدوین برنامه کاهش آلودگی صوتی به ‌سال 92 برمی‌گردد؛ طرحی که به تصویب هیأت وزیران نیز رسید. طرحی که شاید یکی از معضلات زندگی شهری یعنی افزایش تراکم جمعیتی را مدنظر قرار دهد؛ معضلی که مخصوص کلانشهرهاست و مشکلی به نام آلودگی صوتی را برای آنها به وجود آورده است. در این طرح بررسی نقاط همتراز و نقشه آلایندگی صوتی شهرها در آن
مدنظر قرار گرفته بود و به موجبات آن بود که استانداردهایی برای بهبود کیفی فضاهای زیستی در شهرها تدوین شد؛ استانداردهایی که برای تمامی مولدهای آلودگی صوتی همچون خودروها، موتورسیکلت‌ها و کارخانجات الزامی شد اگر چه تا به‌ امروز هنوز آلودگی صوتی بخشی از زندگی شهری است و هنوز وجود دارد. البته این شهر در حافظه خود کنترل کیفیت هوا را نیز دارد؛ مقوله‌ای که به ‌سال 1372 برمی‌گردد زمانی که شرکت کنترل کیفیت هوا توسط شهرداری تهران تأسیس شد؛ شرکتی که علاوه بر اجرای پروژه‌های متعدد تخصصی
مطالعاتی-‌پژوهشی و اندازه‌گیری‌های متعدد و گوناگون به‌ طور عمده با بهره‌گیری از 21 ایستگاه سنجش آلودگی هوای فعال در نقاط مختلف شهر تهران کار خود را شروع کرد، البته در‌ سال 91 نیز سیستم پیش‌بینی آلودگی هوای شهر تهران شروع به کار کرد. یکی دیگر از طرح‌هایی که اجرایی شد تا کیفیت زندگی شهری را بالا ببرد، طرح تحول سلامت بود؛ طرحی که در دل خود از حوزه بهداشت روانی و اجتماعی غافل نشد و بر این باور بود که یکی از مولفه‌های مهم در مراقبت‌های بهداشت اولیه در کنار واکسیناسیون، بحث سلامت روانی و اجتماعی است و به همین منظور بود که پررنگ‌تر از گذشته به این مسأله ورود کرد؛ به‌طوری که در مراکز بهداشتی، خانه‌های بهداشت و مراکز شهری برای ارایه خدمات جامع سلامت برای نخستین‌بار پستی به نام روانشناسی بالینی تعریف شد. پستی که چندین فعالیت در حوزه سلامت روان، اعتیاد و سلامت اجتماعی را مورد توجه قرار داد تا مراقبان سلامت با غربالگری از میان افراد، بیماران این حوزه را شناسایی کنند. نگاه مخالف نظارت و هماهنگی نه سلامت روان مهدی چمران- عضو شورای چهارم| شورای شهر یکی از نهادهایی است که در ذات خود وظایفی را دارد که موظف است آنها را دنبال کند؛ شورای شهر کار قانونگذاری یا نظارتی انجام می‌دهد، اگرچه یکی دیگر از کارهای آن هماهنگ‌کردن مدیریت‌هاست. مهدی چمران، عضو شورای چهارم در ادامه صحبت‌هایش می‌افزاید: کار شورای شهر این نیست که به سلامت روان ورود کند و خواهان پیاده‌کردن سلامت روان در شهر باشد؛ این کار شورا نیست، درحالی ‌که یکی از وظایف تعریف‌شده برای شوراها این است که هماهنگی کند بین دستگاه‌ها. دستگاه‌هایی که زمانی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، بازده افزون‌تری پیدا می‌کنند برای اجرایی‌کردن وظایف. چمران دنبال‌کردن وظایف را برای شورای شهر ضروری‌تر دانسته و می‌گوید: بهترین کار این است که شورای شهر وظایف محوله خود را دنبال کند، نه این‌که به سلامت روان ورود کند.


این عضو شورای شهر در ادامه می‌افزاید: مگر شورای شهر بیمارستان و درمانگاه دارد؟ درحالی‌ که می‌تواند هماهنگی مورد نیاز در این عرصه را در میان دستگاه‌ها ایجاد کند تا درنهایت نتیجه کار دلخواه‌تر و مثمرثمرتر باشد. چمران با تأکید بر این مسأله که کار شورای شهر کاری اجرایی است، می‌افزاید: شورا هرقدر هم که تشکیل کمیته بدهد، تغییری در اصل ماجرا و این‌که کار شورا کاری اجرایی است، تغییری ایجاد نمی‌کند. کارشان سلامت نیست، کارشان هماهنگی است، کارشان بکارگیری سایر مدیریت‌هایی است که چنین مسئولیت‌هایی به ‌عهده دارند، البته در این میان نباید غافل شد که مسأله‌ای همچون سلامت روان پیچیدگی‌های مختص به خود را دارد و تنها با تشکیل یک کمیته یا چند کارگروه حل‌شدنی نیست اما می‌تواند در نقش هماهنگ‌کننده ظاهر شود. این عضو شورای چهارم به مسأله‌ای آلودگی صوتی که بر آن تأکید شده، اشاره داشته و اذعان می‌کند. مسأله آلودگی صوتی حوزه‌ای است که شورای چهارم نیز به دلیل اهمیت بالای آن به آن ورود کرد و به موجب آن دو یا سه مصوب را به خود دید؛ مصوبه‌هایی که حتی به هیأت دولت فرستاده شدند. در این مسأله شورای چهارم تا جایی پیش رفت که میزان تولید صوتی که هر موتورسیکلت یا خودرو داشته باشد را تعیین شده- اندازه‌گیری و تأیید شد- و درنهایت به تصویب دولت نیز رسید. آلودگی صوتی یکی از مسائل و مشکلات شهری است که برای حل آن باید از مسیر قانونی ورود کرد. این مسیر را شورای چهارم رفته و این شورا نیز می‌تواند آن را دنبال کند؛ به‌عنوان مثال اگر میزان آلودگی 75 دسیبل بود، آن را به فراخور موجود شهر کاهش بدهند.
چمران البته به این مسأله نیز اشاره دارد که اگرچه این دو، سه ‌مصوب ذکرشده به تصویب دولت رسیدند اما اجرایی‌شدن را به خود ندیدند و ادامه می‌دهد: چنین مصوبه‌ای به دولت دهم برمی‌گردد تا جایی که در خاطر دارم، اجرایی نشد. با این تفاسیر، به ‌نظر می‌رسد شورای پنجم باید این هماهنگی‌ها را انجام بدهد. شورا باید تصمیمات عمومی را اخذ کند و سایر سازمان‌های مربوطه را هماهنگ کنند. ما از هماهنگی سازمان‌ها و نهادها توسط شورای شهر می‌گوییم اما نباید از یاد ببریم که با توجه به قوانین موجود نمی‌توان گفت شورای شهر قدرت هماهنگی سازمان‌ها را دارد ولی توان هماهنگی را دارد. سازمان‌های مسئول در این حوزه که مخالف سلامت روح و روان مردم نیستند، زمانی که متوجه شوند مسیر موثری وجود دارد، قطعا حمایت می‌کنند. در واقع براساس قانون اساسی، این ظرفیت برای شورای شهر وجود دارد؛ ماده 103 قانون اساسی می‌گوید؛ فرمانداران، بخشداران، استانداران و سایر منصوبین دولت باید مصوبات شورای شهر را که مخالف قانون نباشد را عملیاتی و اجرایی کنند. نگاه کارشناسی با منابع موجود هم می‌توان گام‌هایی برداشت امیرحسین جلالی‌‌ندوشن، روانپزشک| شورای شهر وظیفه‌ای نظارتی و تدوینی دارد. رویکرد این‌که شورای شهر به مسأله سلامت روان ورود کند، رویکرد مناسبی است. امیرحسین جلالی‌ندوشن، روانپزشک در ادامه صحبت‌هایش می‌افزاید: به اعتقاد من هر نوع پروژه‌ای که در کشور اجرا می‌شود، و با زندگی مردم سر و کار دارد، به ‌عنوان مثال اتوبانی که کشیده می‌شود، کار عمرانی جدی‌ای اجرایی می‌شود یا اصولا شهرسازی‌ها باید پیوست سلامت روان را داشته باشند؛ همان‌گونه که در جهان به همین شیوه است، البته این در حالی است که باید پیوست‌های فرهنگی، زیست‌محیطی و... را نیز داشته باشند. به این معنا که آیا این ساختمانی که ساخته می‌شود یا این اتوبانی که کشیده می‌شود ضوابط و اصول آن آیا به‌گونه‌ای در نظر گرفته شده که سلامت روان مردم را در نظر بگیرد یا خیر. اگر قرار باشد در محیط زندگی مردم آلودگی صوتی و تراکم بیش از اندازه ایجاد شود و... می‌تواند تنش و مزاحمت را در زندگی روزمره ایجاد کند اگرچه این جمع‌بندی ساده‌ای است در حالی‌ که موضوع می‌تواند ضوابط بیشتری داشته باشد؛ به عبارتی ورود شورای شهر از جنبه نمادی این‌که نهادی که در ارتباط با شهر است و اهمیت دارد به چنین مسأله‌ای ورود پیدا کند، بسیار مثمرثمر است اما این سوال که آیا تشکیل این کمیته‌ها و کمیسیون‌ها کمکی می‌کند،  باید مسأله را اینگونه ببینیم که در نظام اداری کشور نه ‌تنها در حوزه سلامت و سلامت روان به‌ طور خاص شاهد موازی‌کاری، دوباره‌کاری و در حقیقت نبود هم‌افزایی و کار اشتراکی هستیم. سوال این است که نهادهای متولی چقدر توان کار با یکدیگر را دارند، این‌که موازی‌کاری نکنند. خیلی ‌وقت‌ها شاهدیم که نهادهای مختلف به یک موضوع ورود می‌کنند و بخش کوچکی از کار را انجام می‌دهند اما درنهایت اصل داستان همچنان باقی است. جلالی‌ندوشن اشاره‌ای به دوران شهرداری قبل می‌کند و می‌افزاید: از دوران شهرداری سابق زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری زیادی در ارتباط با سلامت و سلامت روان وجود دارد که برخی از آنها کارهای مثبتی هستند که می‌توانند ادامه یابند؛
اگر چه برخی نیز نیازمند اصلاح هستند اما چیزی که اهمیت دارد این است که ما با یک ساختار بسیار متورم روبه‌رو هستیم؛ فوق‌العاده برنامه، نهاد، پروژه و... تعریف شده، موازی هم نیروی انسانی بسیاری جذب شده برنامه‌های زیادی برایشان تعریف شده اما آنچه نیست سازمان است، آنچه نیست هماهنگی است و اصولا همه اینها سبب می‌شود با همه این حجم فعالیتی که می‌شود ما عملا در زندگی مردم و وضع عمومی تفاوتی را شاهد نباشیم. این روانپزشک بر این باور است که بعید است خودمحوری سازمانی این اجازه را به شورای شهر بدهد که در این مسأله محوریت را به عهده بگیرد اما شورای شهر می‌تواند خود شهرداری و منابع شهرداری را سروسامان بدهد. در همین شهر تهران اگر هیچ دستگاهی هم به کمک شهرداری نیاید با همین منابع موجود ساختمان‌ها، آدم‌ها و برنامه‌ها با برنامه و در حوزه وظایف، اختیارات و مسئولیت‌های شهرداری و شورای شهر اقداماتی را در حوزه سلامت روان و اجتماعی مردم انجام بدهند یا ندهند- چون برخی کارها را در این حوزه باید انجام داد و از انجام‌دادن‌ برخی از کارها پیشگیری کرد- می‌تواند به تنهایی بسیار موثر باشد. ما در شرایطی هستیم که منابع محدود و مشکلات بسیار است و سلامت روان در مسائل اجتماعی مغفول مانده و به آن عنایت نشده است؛ اما طی سال‌های اخیر به این مسأله پرداخته شده و سهم آن در مشکلات به خوبی دیده می‌شود ولي باید گفت تشکیل کمیته‌ای برای آن تنها گام کوچکی است و بر این ضرورت تأکید دارد که باید گام‌های بعدی را در جاهای دیگر برداشت. نگاه موافق با کار علمی، شدنی است محمدعلی پورنیا- کارشناس مدیریت شهری| شهر تهران موجود جانداری است با کالبد جسمانی کوچه‌ها و خیابان‌ها و... و بُعد درونی را نیز دارد همان روح شهر. دو بعدی که بی‌شک باید همزمان به آن توجه داشت چون تک‌بعدی نگاه‌کردن به این شهر ضربه‌هایی می‌زند که تا امروز برخی از آنها را تجربه کرده‌ایم. محمدعلی پورنیا، کارشناس مدیریت شهری در ادامه صحبت‌هایش اشاره‌ای به کمیته سلامت روان می‌کند و ادامه می‌دهد: اصل موضوع پسندیده است ولی باید در نحوه اجرای آن دقت لازم را داشت. این‌که بُعد روانی شهر مورد توجه قرار بگیرد خیلی خوب است، اما این‌که آیا آن را درست انجام بدهیم یا نه نکته بسیار مهمتری است. به گمان من چنین طرحی باید با همکاری آموزش‌وپرورش اجرایی شود. خارج از این‌که باید در سطح شهر برای همه اقشار در مورد آن فرهنگسازی شود. اما چنین مقوله‌هایی باید در روح این شهر نهادینه شود برای همین آموزش‌وپرورش می‌تواند کارگشا باشد. در چنین شرایطی است که شهر را از پایه می‌سازیم. پورنیا بر این باور است که شهر باید یک مدیر داشته باشد؛ مدیریت یکپارچه. مشکل بزرگ ما این است که این مدیریت یکپارچه شهری را نداریم. اگر مدیریت یکپارچه اجرایی شود، نتیجه زودتر و مناسب‌تر به دست خواهد آمد.
 این‌که شورای شهر با قبول هزینه‌هایی نظر یا طرحی را ارایه می‌دهد و بعد از مدتی وزارتی آن را متضاد با طرح خود می‌داند یا نهادی دیگر آن را موازی با طرح خود می‌داند و همه اینها در کنار این است که پاسکاری‌هایی برای ارجاع به دولت یا مجلس دیده می‌شود؛ پروسه‌ای که اجرایی‌شدن طرحی را طولانی می‌کند. این کارشناس مدیریت شهری بر این باور است که شهر تهران پتانسیل بدل شدن به تک‌رقمی‌های دنیا را دارد، چه از لحاظ زیبایی، چه از لحاظ وسعت و چه ویژگی‌‌ها و فاکتورهای دیگر. نگاهی جناحی به مسائلی از این دست سبب می‌شود گروهی بر این باور باشند که برنامه‌هایی از این دست برای شهر تهران کارگشا نباشد و در مقابل عده‌ای آنها را موثر قلمداد کنند.
 اما واقعیت این است که جدا از نگاه‌های جناحی باید در مورد این نوع طرح‌ها گفت که با پشتوانه کار کارشناسی حتما نتیجه‌بخش خواهد بود؛ به‌عنوان مثال در کمیته‌ای همچون کمیته سلامت روان حضور کارشناس مدیریت شهری، روانشناس، جامعه‌شناس، کارشناس کودک و... الزامی است تا شهر از نتایج مثبت آن بهره ببرد و تنها هزینه‌ای مضاعف بر شهر نخواهد بود. درواقع علمی پیش رفتن در مسائلی از این دست حتما نتیجه دلخواه را رقم خواهد زد. پورنیا معتقد است بعد روانی شهر تهران از اهمیت بالایی برخوردار است و بی‌شک توجه به آن از الزاماتی است که باید دیده شود. پرداختن به بُعد روانی کلانشهرها می‌طلبد کار کارشناسی برای آنها صورت بگیرد و همین‌طور از نظر اجرایی سیستم اجرایی قوی را در کنار خود ببیند. در چنین شرایطی است که می‌توان به‌طور قطع اذعان کرد که رفع مشکلات روانی شهر کمک چشمگیری در رفع سایر مشکلات خواهد داشت. تجربه دیگران بهترین‌های جهان در جهان امروز گریزی از زندگی شهری نیست؛ زندگی‌اي که آمیخته با دردسرهایی است که اغلب شهرها را با خود درگیر کرده است؛ اگرچه هنوز هستند شهرهایی که در میان شهرهای دیگر به عنوان بهترین شهرها خود را مطرح می‌کنند. ونکوور یکی از این شهرهاست؛ سومین شهر بزرگ کانادا که در غرب این کشور واقع شده است و توانسته با مهیا‌کردن بهترین شرایط توسعه پایدار در میان شهرهای انگلیس‌زبان، خود را مطرح کند. شهری که با داشتن شرایط مناسب زندگی و پیشرفته‌بودن اماکن عمومی مانند کلوب‌های ورزشی و ورزشگاه‌ها در ‌سال 2010 نام خود را در میان شهرهای محل برگزاری المپیک زمستانی دید.
البته در میان نام بهترین شهرها تورنتو دوباره از کانادا دیده می‌شود؛ شهری که جمعیت بالایی را در خود جای داده است اما در کنار آن توانسته مناسب‌ترین فضای شهری و معماری مدرن را نیز داشته باشد، البته تورنتو از فعالیت‌های اقتصادی نیز غافل نبوده است؛ چون در میان فعال‌ترین شهرهای دنیا می‌توان نام این شهر را نیز دید به‌گونه‌ای که یکی از مراکز اصلی ارتباطات ماهواره‌ای و مخابراتی، رسانه، هنر، فیلمسازی، توریسم و صنایع هوا-‌فضا در دنیاست.
 با دیدن نام کالگری در میان بهترین‌ها این نتیجه حاصل می‌شود که کانادا توانسته بهترین‌ها را یک‌جا در خود داشته باشد؛ چون این شهر شاهد فعالیت بسیاری از کمپانی‌های نفت ‌و گازی دنیا در خود است و یکی از بهترین آمار شاغلان در دنیا را به خود اختصاص داده است؛ اگرچه به همین واسطه مقصد مهاجران زیادی است. کالگری را باید به ‌عنوان یکی از مراکز ورزش‌های زمستانی دنیا و یکی از بهترین مکان‌های دنیا برای اکوتوریسم شناخت. یکی از چشم‌اندازهای زندگی در این شهر آینده روبه‌رشد و ظرفیت بالای اقتصادی این شهر است؛ اما در میان شهرها این وین است که به دلیل امنیت پایدار و وضع مناسب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی توانسته خود را در میان بهترین شهرها جا کند؛ شهری که به پشتوانه همین ویژگی‌ها میزبان بسیاری از سازمان‌های مهم بین‌المللی مانند سازمان ملل، اوپک و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای است.
در واقع نهمین ایالت اتریش بارها به‌ عنوان بهترین شهر برای زندگی کاندیدا شده است. شهر بعدی به شهر بازرگانی، هنر، آموزش، تفریح و توریسم شهره است؛ ملبورن استرالیا. شهری که بسیاری از مراکز مهم فرهنگی دنیا را در خود جای داده است و به‌ عنوان پایتخت فرهنگی استرالیا شناخته می‌شود، البته به‌جز ملبورن سه شهر دیگر از استرالیا در لیست بهترین شهرها دیده می‌شود.
 آدلاید شهری است که بسیاری از فستیوال‌های هنری و ورزشي دنیا در آن برگزار می‌شود؛ البته بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر استرالیا نیز به ‌عنوان یکی از بهترین مناطق دنیا برای کسب‌وکار جزو بهترین‌هاست. شهری که به ‌دلیل بهترین فرصت سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی شغل‌های جدید و امنیت پایدار شناخته می‌شود در حالی ‌که سیدنی نام خود را به ‌عنوان یکی از زیباترین شهرهای جهان از منظر معماری شهری و یکی از بزرگترین مراکز هنری دنیا سر زبان‌ها انداخته است اگر چه آوکلاند یکی از شهرهای نیوزیلند نیز در این لیست دیده می‌شود؛ یکی از بهترین و سالم‌ترین مناطق آب‌وهوایی جهان را دارد و یکی از مناطق بسیار مطلوب برای زندگی سالم است. منابع دیگر سلامت روان؛ مسأله‌ای است که چند سالی می‌شود جایگاه خود را در میان مباحث مختلف یافته است. مسأله‌ای که اهمیت آن بی‌شک کمتر از مباحث مربوط به زندگی شهرنشینی امروزی نیست. در چنین شرایطی است که شورای شهر تهران از تشکیل کمیته سلامت روان خبر می‌دهد. خبری که در این شماره به آن پرداخته شده و لینک‌های زیر نیز از ابعاد دیگر به آن نگاه داشته‌اند.
http: //www.mehrnews.com/news/4106562/
خبرگزاری  مهر
http: //www.farsnews.com/13960703000462
خبرگزاری  فارس
http: //www.isna.ir/news/96041306716
خبرگزاری   ایسنا
http: //health.bpums.ac.ir/ %D9%86__7d1563d9.pdf
مقاله  شهرنشینی و سلامت روان
http: //ammi.ir
انجمن مفاخر معماری  ایران
http: //irancso.com//676
حامیان جامعه  مدنی
http: //www.khabaronline.ir/detail/160270/science/medical
خبرآنلاین
http: //www.irna.ir/fa/News/80456276
ایرنا