محمد صادق جنان صفت بازار ریاست جمهوری ایران

رییس جمهور، رییس دولت یا رییس قوه مجریه در دنیای امروز به ویژه در کشورهای دارای نهادهای دموکراتیک یک شغل به حساب می آید و البته بالاترین شغل سیاسی است که در جامعه های امروزی وجود دارد.
این شغل به دلیل مطلوبیت بالایی که دارد و تامین کننده آینده ای مناسب برای دارنده آن است متقاضیان پرشماری دارد. اما از آنجایی که سمت تقاضای منصب رییس جمهوری گروه‌های گوناگون اجتماعی و سیاسی هستند به دست آوردن این شغل کار دشواری است. تجربه جامعه های گوناگون نشان می دهد به ویژه دوره های تازه سپری شده احزاب دارای کارنامه در انتخاب و معرفی افراد دارای صلاحیت کاری برای اداره کشور هستند که سمت عرضه را به خود اختصاص داده اند. این احزاب که دارای شناسنامه شناخته شده اند، کادرهای ورزیده و نامدار دارند ، شاخه های گوناگون تاسیس کرده و هواداران وفادار برای خود تهیه کرده اند. در میان کادرهای خود نیرومندترین کادر ورزیده و نامدار و دارای مقبولیت اجتماعی را به عنوان متقاضی منصب ریاست جمهوری به شهروندان معرفی می کنند. در دوره های اخیر کمتر دیده شده است فردی که کارنامه ای قابل اعتنا ندارد و در هیچ حزب و گروه سیاسی عضو نیست هوس کند که در این بازار حاضر شود. این گونه افراد که علاقمندند بالاترین منصب و شغل را به دست آورند کارآموزی می کنند و پله–پله بالا می آیند. در سمت تقاضای بازار ریاست جمهوری نیز گروه‌های اجتماعی با هوشیاری و زیرکی تمام کسانی را برمی گزینند که در جریان فعالیت خود پس از انتخابات بیشترین منفعت را به آنها برسانند. در چنین وضعی است که احزاب برای به دست آوردن این شغل از طرف یکی از اعضای خود از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی کرده و واجدان شرایط رای دادن را با برنامه‌های فرد موردنظر خود از راه‌های گوناگون آشنا می‌کنند. به طور مثال اکنون بیش از چند ماه است که متقاضیان شغل ریاست‌جمهوری در فرانسه از طرف احزاب شناسنامه‌دار این کشور معرفی شده و همه اطلاعات زشت و زیبای کار و زندگی این متقاضیان در یک فضای شفاف در دسترس واجدان شرایط رای دادن قرار گرفته است. در فرانسه رقبا از هر ترفند قانونی برای شناساندن نقاط ضعف رقیب و برجسته کردن توانایی‌های خود استفاده می‌کنند. ورود افراد بدون توانایی‌های کافی و ناشناس به این بازار در کشورهای گوناگون سخت و دشوار شده است. بازار سیاست در ایران به ویژه بازار ریاست‌جمهوری متاسفانه به دلایل گوناگون در هر دوره به لحاظ شفافیت پسرفت دارد. شرایط این بازار ‌گونه‌ای شده است که طیف‌های پرشماری از دو جناح خواستار به دست آوردن این مقام شده‌اند. نمایش جبهه تازه‌تاسیس شده برای انتخاب 10 کاندیدای احتمالی از میان علاقمندان به ریاست جمهوری واقعیت تلخ این بازار را نشان می دهند. دقت در کارنامه و برنامه متقاضیان به دست آوردن مقام ریاست‌جمهوری در بازار ایران نشان‌دهنده ارزیابی غیردقیق از قیمت این شغل و به قول کاسب‌های بازاری «زدن بر سر مال است». این داستان با کمی تفاوت در جبهه اصلاح‌طلبان نیز دیده می‌شود. بازار ریاست‌جمهوری در ایران چرا در هر دوره ناشفاف‌تر و پیچیده‌تر می‌شود؟ واقعیت این است که این بازار، بازار عجیبی شده است و از وقتی محمود احمدی‌نژاد توانست به آخرین پله مقام اجرایی با ارزان‌ترین قیمت دست یابد، این بازار ارج و قرب قدیم را از دست داد. همه دوستان احمدی‌نژاد اکنون با خود می‌گویند وقتی او توانست هشت سال بالاترین مقام اجرایی را در دست داشته باشد و کسی هم از او هیچ نپرسید، چرا ما نتوانیم بازار ریاست‌جمهوری ایران را آنقدر کم‌ارزش کنیم که صاحب این شغل ارج و قربی در داخل و خارج نداشته باشد..