زنانی که می‌خواهند شاخ غول را بشکنند

آفتاب یزد – گروه سیاسی: هجدهم مارس 2018 ، نگاه ها به سوی اروپای شرقی و مقر پهناورترین سرزمین این کره خاکی متمرکز خواهد شد. جایی که زنان و مردانش، کلاه‌های پوست‌شان را به سر کرده‌اند و در حالی که سپیدی صورت‌هایشان از سرمای منهای 27 درجه گلگون شده است، نام حاکم کاخ کرملین را بر روی برگه های رای خود می نویسند.
17 سال است که ولادمیر پوتین بر سرزمین لئو تولستوی و فئودور داستایفسکی حکمرانی می کند و تکیه بر مَسند دوک‌ها و تزار‌های عصر امپراتوری در کاخ کرملین زده است. عده ای امیدوارانه و برخی نومیدانه ، از هم اکنون برای گسستن این سلسله حکومت 17 ساله برای انتخابات 18 مارس روسیه، اعلام کاندیداتوری کرده اند.
پس از آنکه الکسی ناوالنی، رهبر حزب اپوزیسیون دولت و یکی از جدی ترین رقبای پوتین به اتهام فساد اقتصادی به زندان افتاد، زنان برای کاندیداتوری در انتخابات مارس 2018 پیشگام شده اند و تا کنون سه زن که هیچ یک پای در وادی سیاست نگذاشته اند و به دنیای رسانه و هنر تعلق دارند، خود را رقیب پوتین خوانده اند، هر چند که یکی از آن ها خود را حریفی از پیش بازنده در مقابل پوتین دانسته است.
رویای ملکه شدن


« بالاخره پوستین پوش‌ها دست از انتخاب پوتین می کشند و در سرمای زیر صفر درجه، یک زن زیبای جوان را انتخاب می کنند یا بانوی آهنینی را که در حال طی کردن دوران 50 سالگی‌اش است؟» این گزاره را نویسنده Russia Beyond در حالی آرزومندانه مطرح کرده که به معرفی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری رو سیه در مارس 2018 پرداخته است. چهره هایی که این رسانه ، اقدام به شناساندن آن ها کرده است، همگی به جامعه زنان روسیه تعلق دارند. نه کسینا سابچاک (Ksenia Sobchak)، یکاترینا گاردان(Yekaterina Gordon) و آنفیسا چخوا (Anfisa Chekhova) هیچ یک به عرصه سیاست تعلقی ندارند و درعوض چهره هایی
نام آشنا به واسطه فعالیت های فرهنگی و هنری شان در جامعه روسیه به شمار می روند. زنانی که می خواهند شاخ قول را بشکنند و به رویارویی با امپراتور روسیه بپردازند و ملکه کرملین شوند. در معرفی این سه زن به اختصار می‌پردازیم:
1) یکاترینا گرادان : روزنامه نگار و حقوقدانی است که پیش‌تر ساکن نیویورک بود. یکاترینای 37 ساله، همسر الکس گرادان مجری معروف تلویزیونی است و شهرتش را مرهون همسرش است. همکارانش او را به استعدادش در نقد و تحلیل می‌شناسند. گرادان همچنین مجری برنامه های تلویزیونی است و رمان های بسیاری را به رشته تحریر درآورده است. او هدف سیاسی خود از کاندیداتوری را دفاع از حقوق کودکان و زنان دانسته است. یکاترینا با انتشار یک ویدئو در وبسایت شخصی خود گفت: «تصمیم گرفته‌ام از حق خود استفاده کنم و برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری روسیه اقدام کنم. به احتمال زیاد من تنها کاندیدایی هستم که تصمیمش را با دفتر رئیس جمهور هماهنگ نکرده است. من تاکنون رای نداده‌ام و هم اکنون می‌خواهم از این حق استفاده کرده، تبدیل به صدای زنان شوم»
2) آنفیسا چخوا: آنفیسا به دنیای تلویزیون تعلق دارد و یک مدل روسی محسوب می شود. او می‌گوید که از سوی حزب «کارهای خوب» روسیه به او پیشنهاد کاندیداتوری داده شده است.
ادامه از صفحه اول:
چخوا این پیشنهاد را در صفحه اینستاگرامش به اشتراک می‌گذارد و می‌گوید اگر این پست بیش از 200 لایک بگیرد، کاندیدا خواهم شد!
3) کسینا سابچاک: در میان این دسته بندی، کسینا سابچاک رقیب جدی‌تری برای پوتین به حساب می‌آید و از سایرین سیاسی‌تر به نظر می‌رسد. کسینای 36 ساله با وجود آنکه یک مجری تلویزیون و مدل روسی به حساب می‌آید اما دختر آنتونی سابچاک شهردار سابق سن پطرزبورگ بوده و پدرش در زمان مدیریتش ولادمیر پوتین را به عنوان مشاور خود برمی‌گزیند. کسینا بیش از سایرین برای حضور در انتخابات جدی است و حتی برای نشان دادن عزم خود به برگزاری کنفرانس خبری نیز اقدام کرده است. با این وجود شانس پیروزی خود در برابر پوتین را ناچیز می‌داند. سابچاک معتقد است که پوتین به پدرش دِین دارد و شرایط زنده ماندن در دولت فعلی واقعا دشوار است! او می‌گوید که برای برخی از مردم، پوتین یک سیاستمدار مستبد است و برای برخی دیگر، یک رهبر قدرتمند تلقی می‌شود. اما برای من مردی که روزی نقش زیر دست را برای پدرم ایفا می‌کرد. شاید من زور بازوی پوتین را نداشته باشم اما صدایم به بلندی صدای یک سیاستمدار است.» کسینا هم چنین وعده داده است که با جمع آوری پول، به زودی الکسی ناوالنی رهبر حزب مخالف دولت روسیه را آزاد می‌کند تا همگی با هم بر ضد پوتین به پا خیزند.

زنان مقهور
رقابت زنانه با پوتین در پهناورترین و سردترین کشور جهان بی سابقه نبوده است. در سال 2000 الا پامفیلوا ( Ella Pamfilova) اولین زنی بود که اقدام به شرکت در انتخابات روسیه کرد که در آن زمان بنابر پیش‌بینی‌های سیاست‌پیشگان روس، الا تنها توانست یک درصد از آراب رای دهندگان را به خود اختصاص دهد، با وجود برخورداری از حمایت‌ها‌ی حزب لیبرال روسیه. درسال 2004 اما یک زن کاریزماتیک دورگه روسی – ژاپنی به اسم ایرینا خاکامادا
(Irina Khakamada) در انتخابات روسیه شرکت کرد. ایرینا، یک سیاستمدار با تجربه با زبانی قدرتمند و جسور بود و با وجود تلاش‌ها‌ی بسیارش تنها توانست چهار درصد از آرای روس‌ها‌ را از آن خود کند. تحلیلگران روس بر این باورند که جامعه‌شان اعتقادی به مدیریت زنان ندارد و مردم در روسیه کاندیداهای زن را به چشم حامیان بانوان، سالمندان و حیوانات خانگی می‌بینند از همین رو هم اقبالی به آن‌ها‌ نشان نمی‌دهند. با این حال یکی از نظرسنجی‌های اخیر انجام شده در این کشور نشان داده است که بیش از 50 درصد مردم خواهان رای دادن به کاندیداهای زن هستند.

زنان بی اقبال در برابر پوتین
با این حال این سه زن به اعلام کاندیداتوری پرداخته اند در شرایطی که در مقابل یک مرد پولادین قرار خواهند گرفت. برای پی بردن به اینکه آیا این زنان واقعا شانس پیروزی را در برابر ولادمیر پوتین دارند یا خیر، آفتاب یزد به سراغ بهزاد اخلاقی کارشناس مسائل روسیه رفته. بهزادی در مورد شانس پیروزی این زنان، به آفتاب یزد گفت:« در روسیه امروز امکان برگزاری انتخابات براساس استانداردهایی که رسانه‌ها‌ی غربی به تبلیغ آن می‌پردازند، بسیار بعید است. مسئله بعدی ساختار سیاسی روسیه و ساختاری است که آقای پوتین از سال 2001 که بر مسند قدرت نشست، مقدمات یک الیگارشی دولتی را ایجاد کرد. این مقدمات الیگارشی دولتی شامل شرکت‌ها‌ی تجاری، حضور در رسانه‌ها‌ و مسائلی که در روسیه عامه پسند به نظر می‌رسد، بوده است. در چنین شرایطی بسیار بعید به نظر می‌رسد که این سه زن در مقابل ولادمیر پوتین از اقبالی برخوردار باشند.» وی افزود:« با توجه به پیروزی‌ها‌ی اخیری که او در سوریه به دست آورد و موجب پیوستن کریمه به خاک روسیه شد و از سال 2008 به بعد و پس از ماجرای اوستیا و آبخزیا محبوبیت عمومی اش به صورت روزافزون رشد یافت، از همین روی امکان اینکه کسی بتواند در مقابل پوتین به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دست یابد، دور از ذهن به نظر می‌رسد. نکته‌ای که در این میان وجود دارد این است که وقتی بر طبل انتخابات زده شود، قاعدتا رسانه‌ها‌ی غربی، دموکراسی روسی را زیر سوال می‌برند. دموکراسی روسی با دموکراسی غربی در وهله اول متفاوت است. جامعه روسی یک جامعه ارتدکس است و چنین جامعه‌ای المان‌ها‌یی را که برای انتخاب در نظر می‌گیرد با یک جامعه کاتولیک متمایز است به همین دلیل هم دموکراسی روسی از دموکراسی غربی مجزاست. اگر به تاریخ روسیه هم نگاهی بیندازید در می‌یابید که روس‌ها‌ همواره در جهت مخالف غرب حرکت کرده‌اند. وقتی که نظام پادشاهی در اروپا در حال سقوط بود، تزارها در روسیه بسیار قدرت گرفتند. پس از سقوط دیکتاتوری‌ها‌ در جریان جنگ جهانی دوم، یک نظام توتالیتر و نظامی بر روسیه حاکم شد. اکنون که دموکراسی چند حزبی در اروپا در حال شکل‌گیری است روسیه به سمت فرد گرایی و دموکراسی تک نفره پیش می‌رود. از همین رو، نحوه برگزاری انتخابات در روسیه با کشورهای غربی بسیار متفاوت است.»

اقبال زنان تنها در دوشهر
این تحلیلگر مسائل روسیه در پاسخ به این سوال که با توجه به قطعی بودن پیروزی پوتین چرا این زنان اقدام به اعلام کاندیداتوری کرده اند، اظهار داشت:
« درباره کسینا سابچاک باید بگویم پدرش کسی بوده که پوتین را وارد عرصه سیاست کرده است. سابچاک هنگامی که در سن‌پطرزبورگ مستقر بود، پوتین را به عنوان مشاور و معاون خود معرفی کرد و او را از عرصه امنیتی وارد وادی سیاست کرد. یعنی آقای پوتین یک دینی به پدر کسینا سابچاک دارد. شما جامعه روسی را تنها محدود به مسکو و سن پطرزبورگ نکنید. جامعه روسی جامعه‌ای است که 7 ساعت رسمی دارد. یعنی در سویی که در کنار مرزهای کره و ژاپن قرار گرفته است، مردم به خواب می‌روند اما در کنار مرزهای استونی مردم در حال بیدار شدن از خواب هستند! یعنی یک جامعه بسیار بسیار بزرگ وجود دارد. »
اخلاقی ادامه داد: «کسی که توانسته این همبستگی را در جامعه روسی ایجاد کند، حقوقی برای بیکاران تعریف نماید، افزایش حقوق3 تا 4 برابری برای بازنشستگان فراهم کند و همینطور باعث خروج ارتش از آن شمایلی که یلتسین ایجاد کرده بود، بشود، پوتین است. »

نمایش دموکراسی
وی افزود:« باید توجه داشت که جامعه روسی در مسکو و سن پطرزبورگ احتیاج به یک نمایش دموکراتیک نیز دارد. این نمایش دموکراتیک از طرف کاندیداهای متنوع و متفاوت در روسیه شکل می‌گیرد به همین دلیل باید فارغ از بایسته‌ها‌ی رسانه‌ای به این موضوع نگاه کنیم که چقدر این کاندیداها به واقعیت نزدیک هستند. یعنی این افرادی که در مقابل آقای پوتین قد علم می‌کنند آیا می‌توانند الیگارشی نفتی روسیه که شامل کاستروم و روس نفت است را مدیریت کنند، آیا قادر به این هستند که همبستگی‌ای بین کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز ایجاد کنند. چون روسیه تنها محدود به همین 147 میلیون جمعیتش نیست، روسیه کشوری است که از هر 4 روس یک نفر آن مسلمان است. خانمی که ارتدکس است آیا می‌تواند در جامعه مسلمان روسیه به ایجاد همبستگی بپردازد؟ من بعید می‌دانم که این خانم‌ها‌ در جامعه روسی رای بالایی به دست آورند. اگر یک نگاهی به انتخابات‌ها‌ی گذشته این کشور داشته باشیم، درمی‌یابیم که حتی نماینده حزب کمونیست روسیه که رقیب پوتین بود در دو دوره قبل و با اینکه در دومای روسیه نقش پررنگی را ایفا می‌کند اما در انتخابات ریاست جمهوری رای بسیار کمی به دست آورد. من فکر می‌کنم رقبای آقای پوتین کمتر از 10 درصد رای بیاورند. »
اخلاقی خاطرنشان کرد: «برای اینکه جامعه روسیه به برنامه رای نمی‌دهد بلکه به واقعیت‌ها‌ رای می‌دهد؛ واقعیت‌ها‌ی موجود در روسیه امروز مقایسه مسکو و برلین است، مقایسه مسکو و پاریس است. یعنی یک روس امروز در مسکو وقتی قدم بر می‌دارد سطح زندگی و استانداردهایش را براساس استانداردهای زندگی در برلین یا پاریس می‌سنجد، خودش را با یک شهروند در پکن مقایسه نمی‌کند. فردی که توانسته این سطح از زندگی را فراهم آورد، پوتین است. در مقابل باید ببینیم که این ساختار پیچیده و امنیتی که برروسیه حاکم است آیا یک فرد جدید می‌تواند این ساختار را حفظ نماید؟ روسیه در خطر است چرا که دارای جمعیت رو به کاهشی است. روسیه هنوز با خطر چندپاره شدن مواجه است و هنوز هم می‌تواند بر اثر وجود قومیت‌ها‌ی مختلف و متفاوت تقسیم شود. روس‌ها‌ دارای کشوری هستند که یک بار بر اساس قومیت و مذهب در سال 1991 چند تکه شده اند و حاضر به تجربه دوباره این اتفاق نیستند؛ کسی که این امنیت را تضمین می‌کند پوتین است.»

زنان در روسیه دیده می‌شوند
این کارشناس مسائل روسیه همچنین درباره پیشگام شدن زنان برای کاندیداتوری خاطرنشان کرد: «ببینید اگر به روزنامه نگارانی چون خانم آناپوسکایا نگاه کنیم که چندی پیش در مخالفت از پوتین اعتراض کرد و گفته می‌شد که سیستم «اف اس ب» یا همان «کی جی بی» سابق ایشان را به قتل رسانده؛ در می‌یابیم که زنان در روسیه نقش فعالی دارند. امروز در دومای دولتی روسیه درصد قابل توجهی از زنان حضور دارند رئیس شورای مشورتی روسیه که قدرتمندترین نهاد در کنار دولت در روسیه است یک خانم است که می‌گویند ورژن زنانه پوتین است. زنان در روسیه از جایگاه قدرتمند و قابل توجهی برخوردار هستند و حضور این خانم‌ها‌ در انتخابات را نمی‌توان یک نشانه جدید دانست. خانم‌ها پیش از این هم در عرصه سیاست روسیه نقش فعالی را ایفا می‌کردند.

بازار گرمی پوتین
همچنین چندی پیش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت اعلام کرد که ولادمیر پوتین به علت خستگی قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارد. بهزاد اخلاقی در اینباره نیز اظهار داشت:««به تازگی مستندی پیرامون ولادمیر پوتین ساخته شده و کافی است برای پی بردن به حقایق، به این مستند آمریکایی نگاهی بیفکنیم. آقای پوتین اگر که درصدد کناره گیری از قدرت بود، حتما طی سال‌ها‌ی گذشته شاهد تربیت شخصیت‌ها‌ و افراد جدیدی بودیم برای اینکه کنار پوتین قرار بگیرند و جایگزین او بشوند، در واقع خیلی بعید است که حتی مدودف هم جای پوتین را بگیرد؛ ایشان همین پست نخست وزیری را خواهد داشت. او این صحبت‌ها‌ را می‌کند برای اینکه تنور انتخابات کمی داغ تر شود و از آن فشارهایی که بر روسیه وارد می‌شود مبنی براینکه دموکراسی روسیه یک دموکراسی دستوری است جلوگیری کند. برای همین من فکر نمی‌کنم این اظهار نظر‌ها‌ جدی باشد مخصوصا در شرایطی که پوتین در زمان نخست وزیری اش قانون انتخابات را تغییر داد و زمان ریاست جمهوری را از 4 سال به 6 سال تغییر داد. »