گفت و گوی همدلی با ولی‌الله فاطمی کارشناس بانکداری الکترونیک درباره چالش‌های اجرای IFRS

شفافیت مالی؛ ضامن پیوستن به بازار جهانی
شفافیت مالی کلید واژه توسعه اقتصادی
همدلی| رضا نحوی: ایران سال هاست است تلاش
می کند تا با ایجاد استانداردهای لازم در اقتصاد خود، ‌نقش بیشتری را در فعالیت‌های بین‌المللی ایفا کند و با اتصال به اقتصاد جهانی،‌ زمینه پیشرفت و رونق اقتصادی در داخل را فراهم آورد. برای آنکه بتواند به این مهم دست پیدا کند، لازم است تا مختصات فعالیت‌های اقتصادی کشور در اندازه‌های جهانی تعریف شود. یکی از اصلی‌ترین بخش‌هایی که برای رسیدن به شرایط استاندارد جهانی باید رعایت شود، تنظیم صورت‌های مالی به شکلی است که برای دنیا قابل قبول باشد. در واقع پذیرش IFRS به معنای همسان‌سازی بین‌المللی در راهبری شرکت‌ها، حسابرسی، استاندارهای اخلاقی و سازوکارهای نظارتی و در نهایت شفافیت بیشتر است؛ اقدامی که تاکنون 147کشور در دنیا آن را انجام داده‌اند و ایران از کشورهای همسایه مانند پاکستان، ترکیه، کویت و عمان جا مانده است.


طبق گزارش های سازمان بین‌المللی شفافیت ایران در رتبه 130 ایران است از این رو علی رغم خوشبینی های پس از برجام، یکی از دلایل عدم جذب اعتماد شرکای خارجی بعد از برجام عدم شفافیت فعالیت‌های مالی بانک ها و شرکت ها بوده است. با این همه دولت یازدهم عزمش را جذم کرد تا با اجرایی کردن این طرح راه را برای ورود هر چه سریع تر اقتصاد ایران به جریان تجارت جهانی باز کند، اما واقعیت این است که با پیاده‌سازی استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی، بسیاری از شرکت ها واکنش نشان داده و مقاومت کردند.
در همین رابطه با ولی الله فاطمی به گفت و گو نشستیم که مشروح آن از نظرتان می گذرد.
درابتدا بفرمائید تا چه میزان استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) قابلیت عملیاتی شدن دارد و در کل اجرای چنین سیستمی با چه چالش های مواجه است؟
باید در نظر داشت که اثرات دوران تحریم یک‌شبه از بین نمی‌رود. اثراتی که تا همین حالا هم بر ترازنامه بانک‌ها و شرکت ها اثرگذار است. هر اندازه فضا باز شده باشد چندین سال طول می کشد تا اثرات تحریم‌ها از بین برود. بنابراین به خاطر تمایل شدید به ارتباط و هضم شدن در بازار آزاد جهانی، مجبور شده‌ایم شفافیت مالی و ارائه استانداردهای لازم نظام آزاد اقتصاد را در اولویت کار قرار دهیم، بی تردید عملیاتی کردن آن کار ساده‌ای نیست و نمی توان انتظار داشت تنها با یک قلم و کاغذ و یک بخشنامه دستوری به اهداف خود برسیم. عملکرد مالی و اقتصادی با حرف و سخنرانی درست نمی‌شود بلکه باید یک سری استانداردها عملیاتی شود. وضعیت ترازنامه‌ای در پی چندین سال فعالیت مستمر و داشتن یک برنامه هدفمند استراتژیک، قابل تحقق و بهبهود وضعیت کلان اقتصادی کشور حاصل می‌شود.
بهبود وضعیت کلان و مخصوصا بخش صنعت هم در یک هفته، یک ماه و یک سال ایجاد نمی‌شود. ما باید اقتصاد را یک کل در نظر بگیریم که همه اجزای آن بهم پیوسته و مرتبط هستند، نظام بانکی وسط این زنجیره قرار دارد و مشخصا بعد از رشد اقتصادی بخش صنعت است که وضعیت بانک‌ها بهتر می‌شود. هر جزئی از زنجیره اقتصاد معیوب شود دیگر اعضا هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند. بنابراین اجرای(IFRS) بی‌شک استانداردی مورد نیاز و ضروری است ولی اجرای آن، پروسه‌ای زمان‌بر است. چرا که بانک‌ها و شرکت‌های ما باید بتوانند خود را با اصول و شاخص‌های نظام بانکی بین‌الملل‌ وقف دهند. احتمالا اجرای (IFRS) سه سال به طول بینجامد.
مقاومت شرکت‌ها در مقابل اجرای (IFRS) برای این نیست که نمی‌خوانند صورت های مالی خود را ارائه کنند بلکه ترازنامه‌های مالی آنها در وضعیت موجود قابل ارائه نیست و حتی اگر ارائه شود قابل قبول برای نظام بانکی بین‌الملل نیست. باید چند سالی را در محیطی آزمایشگاهی و ایزوله کارها را پیش ببریم تا بتوانیم به شاخص های استاندارد مورد تائید نظام بین الملل نزدیک شویم. مشخص است که تا به استانداردهای قابل قبول نرسیم آنها با ما همکاری نخواهند کرد و ما هم تا با آنها کار نکنیم به طور قطع نمی‌توانیم بهبود عملکرد داشته باشیم. از سویی نمی‌توان با یک آئین‌نامه دستوری و بخشنامه بانک مرکزی به سطح استانداردهای جهانی برسیم.
در برنامه ششم مقرر شده که ایران سالانه باید 750 هزار میلیارد تومان در کشور سرمایه‌گذاری کند و بخش زیادی از این مقدار از طریق سرمایه‌گذاری خارجی محقق خواهد شد. این در حالی است بعد از برجام نگاهی خوشبینانه برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی ایجاد شد ولی حالا مشخص شده که سرمایه‌گذاران خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران دچار تردیدند، سوال من این است که تا چه اندازه می توان از طریق اجرایی کردن (IFRS) اعتماد سازی کنیم؟
بانک‌های جهانی در صورتی با بانک‌های ما همکاری می‌کنند که دست به شفافیت مالی و شفافیت نسبت‌های مالی بزنیم. ما باید شاخص‌های مالی خود را ارتقا دهیم. مثلا نسبت اقتصاد و سرمایه، نسبت بازدهی و داریی‌ها و بسیاری از نسبت‌ها که در سمینارهای مختلف تحت عنوان پازل یک، پازل دو و پازل سه مطرح می‌شود را تامین کنیم. این در حالی است که ما هنوز که هنوز است از تامین برخی نیازمندی‌های پازل یک عاجزیم.ما نباید از یاد ببریم که تا همین دو سال پیش با یک شرایط تحریمی سخت مواجه بودیم که تمام درآمد ارزی بانک‌های ما را از بین برد، خیلی از تسهیلات بانک‌ها معلق شد و سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در صنایع به دلیل ورشکست شدن آنها، منجمدشدند؛ و همه این‌ها در یک نظام اقتصادی شاید 10 سال طول بکشد تا اثراتش از بین برود. از طرفی مثلا برای اجرای موفق(IFRS)یک یا دو برنامه پنج‌ساله لازم است مصوب شود.
تجربه نشان داده پیاده‌سازی استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی در راستای ایجاد شفافیت مالی در کشور با سیاست برخی از نهادها منافات دارد. نظام بانکی ما برای همگرایی با نظام بانکی
بین الملل چگونه می تواند از چنین چالش‌هایی عبور کند؟ به عبارتی چگونه می توان این تناقض را حل کرد؟
این مساله بخشی از واقعیت اقتصاد ماست. اقتصاد در کشور ما به شدت متاثر از تصمیمات سیاسی است. ما برای کار با نظام بین الملل با چالش‌های داخلی زیادی مواجهیم. وقتی تصمیم‌گیرهایی اقتصادی متاثر از سیاست روز باشد، دیگر امکان اندکی برای راهکارهای فنی و عملی و کار کارشناسی باقی می‌ماند. بله کاملا درست است بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی ما نه در درون آن، که از حوزهای دیگر ناشی می‌شود. این در حالی است که بسیاری از این مشکلات را می‌توان با راهکارهای فنی حل کرد.
واقعیت این است که هنوز هم بخشی از صنایع و شرکت های ما در لیست تحریمی هستند و نظام بانکی ما اگر بخواهد با نظام بین الملل مراوده داشته باشد برای مراوده با این شرکت ها به مشکل بر می‌خورد. اساسا یا ما (برای ورود به تجارت جهانی) قواعد نظام بازار آزاد را می‌پذیریم و خود را ملزم به برخی از اصول می‌کنیم یا نمی‌پذیریم و راه خودمان را ادامه می‌دهیم، ولی مساله این است که ما ‌دیر زمانی است اصول بازار آزاد را پذیرفته‌ایم و پیوستن به نظام بازار آزاد یکی از ارزش های ما در حوزه اقتصاد شده است. وقتی ما قواعد این بازی را پذیرفته‌ایم، باید مصائب آن را هم پذیریم، باید کاری کنیم که دیگر شرکت‌هایمان در لیست تحریمی وارد نشوند. اگر همان‌طور که در برنامه ششم توسعه به صراحت تحقق رشد 8درصدی را در گرو جذب سرمایه خارجی
می داند باید بسیاری از مسائل را بپذیریم. این مسائل را می‌شود بدون هیاهو و غوغاسالاری مدیریت کرد.
ما در زمان تحریم هم خیلی از قواعد نظام بین الملل را نادیده می‌گرفتیم و به اصطلاح برای چرخیدن چرخ اقتصاد، تحریم ها را دور می‌زدیم ولی چون همه نظام و مردم به این اعتقاد داشتند کسی اعتراض نمی‌‌کرد و واقعا بدون ایجاد هیاهو جلوی بسیاری از فجایع گرفته شد. اکنون هم باید نسبت به مسائل کلان نگاه ملی داشت و نه جناحی، چرا که ما برای عبور از بحران نیازمند اتحاد هستیم.
باید بدانیم که بحران ایجاد شده در سال‌های قبل هنوز تمام نشده و ادامه دارد، هنوز تحریم‌ها برای بخشی از اقتصاد ما وجود دارد، هنوز بین بانک‌های ما و بانک‌های جهانی ارتباطی که باید شکل نگرفته، هرچند که تمایل ما و نظام اقتصاد بین‌الملل برای همکاری بیش از پیش شده است.
بنابراین وقتی پذیرفته‌ایم استانداردهای IFRS را رعایت کنیم باید این کار تمام و کمال انجام داد. نیازی به غوغا سالاری نیست، اجرای این طرح به شکل‌گیری یک زبان مشترک مالی منجر می شود و هویت شرکت‌های ایرانی را در جامعه جهانی احراز کرده و فضای تردید موجود نسبت به اقتصاد ایران را تعدیل می‌کند. اما وقتی اجرای این طرح به ضرر برخی از ما باشد و شروع کنیم به ایجاد هیاهوی رسانه‌ای، خوب مشخص است که فضای مثبت ایجاد شده از بین می‌رود. واقعیت این است که بحران در روابط تجاری‌مان ادامه دارد و ما به جای اینکه از یاد نبریم که در چه شرایط دشواری بوده ایم تنها یک دیگر را متهم می کنیم.
عملکرد دولت یازدهم را در راستای بستر سازی برای ایجاد شفافیت چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من فکر می کنم حداکثر کاری که در این حوزه می توانسته صورت بگیرد، یعنی هماهنگی بین همه واحدهای صنعتی، بانکی و دیگر ارکان انجام شده است. تنها می ماند حمایت قوای سه گانه و دیگر نهادها.
از حرف شما این چنین برداشت کردم که دولت به تنهایی نمی‌تواند بار اجرایی شدن چنین طرحی را به دوش بکشد
بله دقیقا همین طور است. می دانیم که بخش های از اقتصاد ما در دست ایالات خودمختار است! شرکت هایی هستند که به قواعد رایج و متعارف داخلی تن نمی‌دهند چه برسد به اجرای طرحIFRS.
در ابتدای صحبت‌تان فرمودید برخی از شرکت‌ها در مقابل
اجرایIFRS از خود مقاومت نشان می دهند دلیل این امر چیست؟
پذیرفتن این شفافیت برای بسیاری از شرکت‌ها که در سال‌های گذشته، شرایط تحریمی سختی را از سر گذرانده‌اند، معادل اعلام ورشکستگی است. قطعاً همه بنگاه‌ها تلاش می کنند در هر شرایطی به فعالیت‌ خود ادامه بدهند، علی رغم اینکه برخی از شاخص‌های اقتصادی‌شان مثبت نباشد، خیلی منطقی است. در این جا نهادهای ناظر می‌توانند نقش بسزایی داشته باشند مثلا به شرکت‌ها مهلتی داده شود تا شاخص هایش را بهبود
بخشند.
reza64nahvi@gmail.com
سایر اخبار این روزنامه
روایت علی مطهری از انتخابات 88 طرحی که هاشمی وخاتمی پذیرفتند، اصول‌گرایان نپذیرفتند انتقاد معصومه ابتکار از سیاسی بازی با محیط زیست مسائل خانواده من به چه درد یک خبرگزاری می‌خورد؟ وزیر اطلاعات در گفت‌وگو با همدلی: در مسائل سیاسی و رسانه‌ای با بگیر و ببند مخالفیم ‌علیرضا محجوب نماینده تهران در گفت‌‌وگو با همدلی به برخی نامزدهای ثابت انتخاباتی کنایه زد؛ گفت و گوی همدلی با ولی‌الله فاطمی کارشناس بانکداری الکترونیک درباره چالش‌های اجرای IFRS گفت و گوی همدلی با « سیامک صفری» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون زجر کشیدن در بازیگری را دوست دارم کمال‌الدین پیرموذن شنیدن صدای تحولات ایران برای همسایگان سخت است حسین مرعشی از پیشنهاد‌هاشمی برای حضور نامزد سایه در کنار روحانی خبر داد طرح ‌هاشمی برای انتخابات 96 تحقق اهداف خط لوله هفتم گازی در سفر رئیس‌جمهوری به سیستان و بلوچستان گاز به خانه‌های زاهدان رسید جمنا ؛ نامی برای انکار اصول‌گرایی در همایش «حماسه امید» مطرح شد پیش به سوی گام سوم جای خالی کمیته‌های تخصصی احزاب در انتخابات شوراها