روزنامه همدلی
1396/09/11
96 سال عمر مبارزاتی و تجربههای گوناگون یک فعال سیاسی طاهر احمدزاده مصداق تحمل دوگانهها بود
محمدحسین رفیعی در گفتوگو با «همدلی» ویژگیهای مرحوم احمدزاده را تشریح کردشهریور 1320 هنگامه آغاز حیات سیاسی در مملکت استبداد زده ما بود. فروریختن بنای وحشتناک استبداد رضاشاهی موجب شد بسیاری از گروههای سیاسی موقعیتی مناسب برای معرفی و انتشار افکار خود پیدا کنند. مهمترین گروه در این میان حزب توده بود که با تاسی از موج چپگرای غالب آن روز جهان به کادرسازی و توسعه بدنه حزبی و انتشار آرا و عقاید خود پرداخت. بدیهی بود در مملکتی اسلامی مانند ایران که همواره توحید و خداپرستی جزء جداناپذیر زندگی مردم محسوب میشد، فعالیت این حزب سیاسی از سوی جامعه بدون پاسخ نخواهد ماند. یکی از این واکنشها در شهر مشهد به وقوع پیوست. در سال 1323 نهادی تشکیل شد به نام «کانون نشر حقایق اسلامی». اگر بنیانگذاران این کانون در آن روزگار چهرههای شناختهشدهای محسوب نمیشدند اما امروز از مهمترین و مطرحترین فعالان تاریخ سیاسی کشور به شمار میروند. محمدتقی شریعتی (پدر دکتر علی شریعتی) از منادیان اصلی این کانون بود. کانون عملا به منظور جذب جوانان کشور به موازین اسلامی منتها با رویکردی متمایز از آنچه که روحانیان آن روزگار در پیش داشتند، دنبال شد. یکی از مهمترین یاران محمدتقی شریعتی جوانی بود به نام طاهر احمدزاده.
طاهر احمدزاده از خانوادههای ملاک شهر مشهد، یکی از جوانان دینداری بود که در مقابله با حزب توده و همچنین آنچه که آن روزها کسرویسم (دنبالهروی از اندیشههای احمد کسروی) نامیده میشد، تلاش فراوانی در این کانون از خود نشان داد. شاید مهمترین تصمیم منادیان این کانون در طول دوره فعالیتش در پیوستن به جنبش ملی شدن صنعت نفت باشد. پیوستن این طیف از فعالان مذهبی به جنبش ملی شدن صنعت نفت تنها یک ائتلاف یا همراهی ساده نبود. این اتفاق یک رویداد تاریخی در تحولات سیاسی جهان محسوب میشود. جریانی که معنای تعلق خاطر و همگرایی اجتماعی را در مفاهیم دینی میجست، به ناگاه مفهوم ملیت و استقلال را محور مباحث خود قرار میدهد. به بیان دیگر یک منظومه فکری سنتی – دینی در خاورمیانه به دنبال ترسیم نظام معنابخش نوینی است که مفاهیم مدرن در آن نقش دارند. تبیین گفتمانی که بتواند مولفههای سنتی و مدرن را یکجا در کنار یکدیگر مستقر کند، اگر مبتنی بر اندیشه و منطق صحیح و قابل تاملی نباشد، به سادگی امکان ابتذال را فراهم میکند. دین و مدرنیسم از دو منبع متفاوت به جهان پیرامون ما معنا میبخشند. اگر دین الوهیت و امر فینفسه الهی را مبنای معنابخشی به کلیه امور قرار میدهد، دیگری بر جهان عینی، حول انسان و منافعی قابل بهره از آن را مبنای معنابخشی خود قرار میدهد. اراده ازلی و محوری در دین، اراده الهی است و دومی اراده بشر را منشا کلیه امور میپندارد. حال چگونه یک جریان میتواند این دو منظومه را با یکدیگر تلفیق کند؟ تفکر تلفیقی از همان موقع تا به امروز اساسا به دو شکل این مهم را دنبال کرده است. یکی از اشکال، جدایی حوزههای زندگی بر اساس هریک از دو منظومه منسجم است. یعنی مثلا حوزه فرهنگ را با مبنای اسلامی سنجیده و بدان معنا بخشیده است و حوزه اقتصادی را با منظومه معنابخش مدرن دنبال کرده است. شکل دوم از این قرار است که برای هر پدیده در هرکدام از منظومهها مثالی در منظومه رقیب پیدا کرده است و این دو را کاملا قابل تطبیق با یکدیگر یافته است. این شکل دوم باز به دو رویه متفاوت دنبال شده است. در رویه اول منادیان دین برای اثبات ادعای خود از نمونههای علمی سود جستهاند و در رویه دوم، منادیان مدرنیسم برای اثبات و انطباق ادعای خود به نمونههای دینی اتکا کردهاند. مرحوم محمدتقی شریعتی و طاهر احمدزاده پیروان رویه اخیر بودهاند. یعنی از یک سو معتقد بر انطباق دین و مدرنیسم بودهاند و از سوی دیگر همواره برای ثبات ادعای مدرن خود از مولفههای دینی سود میجستهاند. آنها برای مفاهیم مدرنی همچون استقلال، آزادی و عدالت نمونههای دینی فراهم کردهاند.
طاهر احمدزاده متولد 1300 شهر مشهد بود. او در کنار مشکلات نظری میان تلفیق مفاهیم معنابخش مدرن با اصول دینی هزینههای گزافی در راه سیاست پرداخته است. از یک سو مبارزه با ماتریالیسم، از سوی دیگر تلفیق مفاهیم مدرن همچون استقلال و آزادی با منظومه دینی در کنار اعدام سه فرزند وی بهخاطر مبارزه سیاسی موضوعات سادهای نیست که بهراحتی بتوان از آن گذر کرد.
برای آنکه بیشتر با طاهر احمدزاده آشنا شویم به سراغ یکی از دوستان و یاران قدیمی وی یعنی محمدحسین رفیعی، از فعالان کهنهکار ملی – مذهبی رفتیم. رفیعی در مورد مرحوم طاهر احمدزاده چنین میگوید:
« مرحوم احمدزاده متولد 1300 بود. از مبارزان دیرپای جنبش ملی- مذهبی که در دهه 20 با محمدتقی شریعتی آشنا شده و «کانون نشر حقایق اسلام» را ایجاد میکنند. بعد از شهریور 20 که فعالیتهای حزب توده شروع میشود، ایشان و محمدتقی شریعتی در آن کانون، مبارزه با ماتریالیسم را شروع میکنند و طرح اسلام جدید یا مدرن را که با شرایط روز هماهنگی داشته باشد درمیاندازند. بعد از آن احمدزاده به جنبش ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی بعد از کودتا میپیوندد. مبارزه با استبداد شاهنشاهی که بابت آن چندینبار به زندان میافتد، در ادامه فعالیتهای سیاسی وی است. در فعالیتهای دهه 40 دو تن ازفرزندان ایشان یعنی مسعود و مجید اعدام میشوند که مسعود احمدزاده ازبنیانگذاران چریکهای فدایی خلق بوده است. این روند تا سال 1357 ادامه پیدا میکند و در این سال، پس از دولت موقت، استاندار مشهد است. معروف است با دوچرخه به استانداری میرفت. این کار را هم برای تبلیغ سادهزیستی و هم برای مبارزه با ترافیک و تخریب محیط زیست انجام میداد. ایشان با وجود آنکه فرد ثروتمندی بوده و املاک زیادی به ایشان به ارث رسیده اما بسیار سادهزیست بوده است. با توجه به امکانات ملی به مقولات مصرف و تولید مینگریسته است. بعد از انقلاب هم دو بار به زندان افتاد. یکبار در دهه 60 و یکبار هم 1380 که خیلی از ملی-مذهبیها زندانی شدند، ایشان هم با 80 سال سن به زندان افتاد. مرحوم احمدزاده همواره به دنبال استقلال و آزادی بوده است. استقلال را با معنای مصدقی آن میفهمید و آزادی را به معنایی که از علی ابن ابی طالب گرفته بود برای خود در نظر داشت.»
مرحوم طاهر احمدزاده بسیار روی مفهوم عدالت تاکید داشت و عدالت اجتماعی را جزو اهداف کنش سیاسی خود قرار داده بود. تفاوت عدالتی که مرحوم احمدزاده و بسیاری از همفکران ایشان مطرح میکنند با آنچه که امروز محمود احمدینژاد و یارانش به دنبال آن هستند چیست؟
«عدالتی که احمد زاده و باقی ملی-مذهبیها دنبالش هستند از آزادی جدا نیست. یعنی اگر عدالت بدون آزادی باشد مطمئن باشید عدالت نیست. خودش نوعی ظلم است. عدالتی که موجب تحدید فعالیت عدهای شود به هیچ عنوان عدالت نیست. آنچه که آقای احمدزاده بر روی آن تاکید داشت رفتار حکمرانی پنج ساله علیبنابیطالب است. در آن پنج سال علی (ع) هم بهعنوان یک آدم دموکرات و آزادیخواه از حقوق مردم دفاع میکرد و هم بهعنوان یک حاکم عادل حکم میراند. مرحوم احمدزاده به عدالت پوپولیسمی اعتقادی نداشت. آن چیزی که بعدها در سالهای پیش در ایران مطرح شد، عدالتی پوپولیسمی بود که با توزیع پول شکل عینی به خود مییافت. عدالتی که مرحوم احمدزاده به دنبالش بود در کنار آزادی به تعبیر دکتر شریعتی همراه با عرفان است. عرفانی که الگوی تمثیلی آن علی ابن ابی طالب است.»
سیاست، سه فرزند مرحوم احمدزاده را از ایشان گرفت در حالی که به نظر میرسد تعلق خاطر ایشان به سیاست تا آخرین روز از حیات حفظ شده بود. دلیل این امر چه بود؟
«ایشان سیاست را همواره یک فریضه میشمرد. یک فریضهای که هیچوقت ترک نمیشود. موقعی که آدم احساس میکند در جامعه یک نابسامانی است باید نقد کند. این یک فریضه است که نزد ایشان وجود داشت. همان چیزی که بهعنوان امر به معروف و نهی از منکر میشناسیم، نزد ایشان فریضه سیاست بود. منتها در جامعه ما خیلی خوب تبیین نشده است. بهخصوص در مورد حاکمان چیزی بوده که جزو واجبات محسوب میشود. همیشه هم در این 1400 سال مطرح بوده است و خیلی از کسانی که این موضوع را طرح کردند صدمه دیدند. یکی از این افراد مرحوم احمدزاده بود. تا موقعی که ایشان سرحال بود و هوش و حواسش سر جا بود بر این موضوع تاکید میکرد. برای همین هم قبل و هم بعد از انقلاب از سیاست، آسیبهای جبرانناپذیری دید. سیاست را هم بهعنوان تعاملات قدرت میتوان دید و هم بهعنوان یک فریضه.»
آخرین باری که شما با ایشان دیدار داشتید که میتوانست در مورد سیاست و وضعیت کشور اظهار نظر کند به چه زمانی باز میگشت و نظرشان در این مورد چه بود؟
«این موضوع به چهار یا پنج سال پیش بازمیگشت که هنوز سالم بود. آن موقع همواره نگران کشور بود ولی بعد از آن دیگر ذهن ایشان فعالیت چندانی در حوزه سیاست نداشت. مسئله محوری ایشان همواره استقلال و آزادی کشور بود که تا آخر عمر به همراه داشتند. همانطور که عدالت و آزادی همزمان باید درنظر گرفته شود، ایشان استقلال و آزادی را هم دو محور موازی هم میدانست.»
سایر اخبار این روزنامه
ایران در قرعهکشی جام جهانی با اسپانیا، پرتغال و مراکش در گروه مرگ قرار گرفت بخشکی شانس
ظریف در کنفرانس گفتوگوهای مدیترانهای: میخواهیم روی خلیج فارس تمرکز کنیم که محل بسیاری از نزاعهای دهههای اخیر بوده است؛
یک کارتون سورئال به افتخار جلال
مصباح یزدی: در احمدینژاد حالت انحرافی میبینم
گفتوگوی «همدلی» با پروفسور سامان حیدری درباره روند «پروژه ردیابی ورود انساننخستین به درون فلات قاره ایران» که هم اکنون در حال اجرا است
96 سال عمر مبارزاتی و تجربههای گوناگون یک فعال سیاسی طاهر احمدزاده مصداق تحمل دوگانهها بود
هنوز به آوارگان کرمانشاهی کاملا رسیدگی نشده که برخی مردم کرمان خانهخراب شدند لرز کرمانشاه؛ تب کرمان
ایران در قرعهکشی جام جهانی با اسپانیا، پرتغال و مراکش در گروه مرگ قرار گرفت بخشکی شانس