اشرافی‌گری با فرار مالیاتی

آلبرت بغزیان در گفت‌و‌گو با «آرمان» تشریح کرد
اشرافی‌گری با فرار مالیاتی
آرمان- نوشین ایزدپناه: دبیرکل اتاق تعاون ایران معتقد است اشتغال‌زایی در بخش تعاون کمترین هزینه و بار مالی را برای دولت دارد. او توسعه اشتغال در کشور را نیازمند نگاه صادراتی می‌داند و تاکید دارد که هرچه فضای کسب‌و‌کار بهتر شود به همان نسبت اشتغال مولد و پایدار به وجود می‌آید. از طرفی یک مقام مسئول کارگری گفته است کار نکردن نیمی از مردم ایران نشان از اختلاف طبقاتی بسیار و عدم توزیع عادلانه درآمدها در سطح جامعه دارد. هادی ابوی اظهار کرده است: اینکه عده‌ای در جامعه نیاز به شغل ندارند و در مقابل تمام اعضای یک خانواده ناچارند کار کنند تا چرخ زندگی بچرخد، حکایت از واقعیت تلخ بی‌عدالتی و عدم توزیع عادلانه ثروت و درآمد در کشور دارد. در همین رابطه آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصاد، در گفت‌و‌گو با «آرمان» می‌‌گوید: «زمانی که فردی مالیات خود را به‌موقع پرداخت می‌کند و از طرفی شاهد معافیت‌های مالیاتی برخی افراد است همین امر یا عدم‌پرداخت به‌موقع حقوق افراد زمینه‌ساز نبود انگیزه در افراد برای کار می‌شود. فرارهای مالیاتی و ثروت‌هایی که از این طریق به دست آمده، قطعا موجب ایجاد زندگی‌های اشرافی و خیلی تجملاتی می‌شود. مسلما این بی‌‌‌عدالتی‌ها انگیزه افراد را برای کار کردن از بین می‌‌برد.»
پیش‌بینی شده بود در سال‌های آینده بالای 900‌هزار نفر اشتغال‌زایی ایجاد می‌شود. این در حالی است که دبیرکل اتاق تعاون ایران معتقد است ایجاد یک‌میلیون شغل 70‌درصد از بودجه کشور را از بین می‌برد. نظر شما در این رابطه چیست؟


بحث اشتغال‌زایی و ایجاد فرصت شغلی دو موضوع متفاوت هستند. ما به‌دلیل سرمایه‌گذاری‌های بسیاری که صورت می‌گیرد، امکان فراهم کردن فرصت‌های شغلی را داریم که می‌تواند این کار را امکانپذیر کند. همچنین پروانه‌هایی که برای فعالیت افراد صادر می‌شود، می‌تواند فرصت ایجاد شغل را فراهم کند، ولی مساله مهم این است که این فرصت‌ها به اشتغال منتهی شوند و درواقع ظرفیت‌های موجود به کار گرفته شوند و شاغلان قبلی نیز به کار خود بازگردند. این موضوع به شرایط بازار بازمی‌گردد که خود دولت هم شاید نتواند در این مورد مدیریت لازم و کافی داشته باشد و نقش موثری ایفا کند. بنابراین با توجه به عددهای بالای سرمایه‌گذاری فرصت ایجاد شغل برای یک‌میلیون نفر وجود دارد، ولی اینکه تولید را آغاز کنند و اشتغال ایجاد شود، به همت سرمایه‌گذاران بستگی دارد.
اشتغال‌زایی در بخش تعاون چه نقشی می‌تواند در توسعه اشتغال کشور داشته باشد؟
زمانی که از اشتغال‌زایی صحبت می‌شود، یعنی چند تولید‌کننده یا مصرف‌کننده با مشارکت یکدیگر کاری را آغاز کنند. این موضوعی است که در تعالیم مذهبی و احادیث نیز در مورد آن بسیار توصیه شده است؛ اینکه افراد با مشارکت افراد، پذیرش ریسک، کاهش هزینه‌های مالی ناشی از سرمایه‌گذاری، با توانایی‌های مختلف تولیدی را شروع کنند و سرمایه‌های کوچک به کار گرفته شوند. مسلما انجام این کار خیلی به‌صرفه‌تر است و از نظر اقتصادی توجیه بالایی دارد، ولی این موضوع مهم است که تعاونی‌ها برای انجام این کار با چه مشکلاتی مواجه هستند؟ آیا آنها در مسیر به‌کارگیری سرمایه‌های کوچک حرکت می‌کنند؟ و آیا انتظاراتی دارند که باید توسط دولت برآورده شود و آیا به درخواست‌های آنها پاسخ گفته‌اند؟ اینها موضوعاتی است که باز به خود بخش تعاون و تعاونی‌ها مربوط می‌شود. به عنوان مثال چون بانک نداشتند، خودشان تعاونی اعتباری ایجاد کردند یا بخش ساختمان، تعاونی مسکن راه انداختند. تمام این موارد انجام‌شده اقدامات خوبی هستند که نشان‌دهنده به‌کارگیری سرمایه‌های کوچک است و می‌تواند برای انجام سرمایه‌گذاری‌های بزرگ‌تر مبلغ هنگفتی شود. این سرمایه‌ها باید سریع‌تر به اشتغال برسند، همان‌طور که تعاونی مصرف برای مصرف‌کنندگان خود اشتراک ایجاد کرده و همین موضوع باعث می‌شود بخش تولید سفارش بالاتری داشته باشد. همچنین موجب می‌شود در یک تعاونی بخش‌های مختلف تولید با کمک یکدیگر بازاریابی خوبی برای محصولاتشان داشته باشند. این موضوع نیز به توان مدیریت تعاونی‌ها بازمی‌گردد که این زمینه نیاز به آموزش لازم دارد و باید به‌نوعی تعلیمات لازم را ببینند. نباید با روش‌های سنتی وارد بازار شوند، ریسک‌ها را بررسی کنند و محصولی که تولید می‌کنند، محصولی خیلی ساده نباشد که از طرفی هم به صادرات آسیب برساند. اینها مواردی است که دولت نمی‌تواند در آن دخیل باشد و باید از صاحب‌نظران مشورت بگیرند. معمولا تعاونی‌ها این کار را انجام نمی‌دهند و به آینده خود لطمه وارد می‌کنند.
بر اساس گفته‌های یک مقام مسئول کارگری کار نکردن نیمی از مردم ایران به‌دلیل اختلاف طبقاتی و عدم توزیع عادلانه درآمدها در سطح جامعه است. نظر شما در این مورد چیست؟
یکی از مسائل مربوط به توزیع ناعادلانه می‌تواند همین بی‌‌‌انگیزگی‌ها در انجام کار باشد. زمانی که فردی مالیات خود را به‌موقع پرداخت می‌کند و از طرفی شاهد معافیت‌های مالیاتی برخی افراد است یا عدم پرداخت به‌موقع حقوق افراد زمینه‌ساز عدم وجود انگیزه در افراد برای کار می‌شود. فرارهای مالیاتی و ثروت‌هایی که از این طریق به دست آمده قطعا موجب ایجاد زندگی‌های اشرافی و خیلی تجملاتی می‌شود. مسلما این بی‌‌‌عدالتی‌ها انگیزه افراد را برای کار کردن از بین می‌برد یا باعث می‌شود به‌دنبال راه‌های کوتاه تر برای پولدار شدن باشند، رفتارهای اشرافی‌گری در جامعه که بسیار علنی دیده می‌شود،، موجب ایجاد تردید در زحمتکشان نسبت به آینده می‌شود. بنابراین می‌توان گفت ناعدالتی‌ها در جامعه می‌تواند در بیکاری افراد تاثیرگذار باشد.