رفتن همان و برنگشتن همان!

اتفاق تلخی که برای هموطنان کوهنورد خراسانی‌مان در کوه‌های اشترانکوه لرستان افتاده، همه ما را متاثر کرده است. طبق شنیده‌ها ظاهرا این گروه آشنایی چندانی با منطقه نداشته و بهمن‌گیر شده‌اند. گاه با بازکردن یک قوطی کنسرو صدا چنان در کوهستان می‌پیچد که هزاران تن برف را بر سر کوهنوردان می‌ریزد. مساله دیگری که در مورد این کوهنوردان با آن مواجهیم، این است که متاسفانه بدون اینکه به کسی یا کسانی اطلاع دهند، راهی کوه می‌شوند. اگر اینها به‌اصطلاح بپا داشتند و کسانی در ارتفاعات پایین‌تر منتظرشان بودند و مطلع می‌شدند که در بازگشت دیر کرده‌اند، نیروهای امدادی را باخبر می‌کردند تا از وقوع چنین فاجعه‌ای جلوگیری شود. این حادثه به‌دلیل عدم‌آشنایی با شرایط کوهستان در لرستان رخ داده است. در لرستان، اشترانکوه بزرگ را با قله‌های سرفرازی داریم که باید با آشنایی کافی در این مسیر قدم برداشت. ضمن اینکه باید به نیروهای خودشان زمان رفت و بازگشتشان را اطلاع می‌دادند تا به‌محض اینکه تاخیری اتفاق افتاد، اقدامات لازم را انجام دهند. موضوع دیگری که باید بدان توجه کرد، زمان حال حاضر است که شرایط جوی بسیار ناپایدار است، درحالی که اگر وسط زمستان بود شرایط به‌ این صورت عوض نمی‌شد. ولی الان در این فصل شرایط ناپایدار موجب می‌شود که صبح، آفتاب عالمتاب می‌تابد و احساس گرما می‌کنید و فکر می‌کنید که می‌روید و برمی‌گردید، ولی رفتن همان و برنگشتن همان! و بعضا به‌خیال اینکه زود برمی‌گردند، لباس یا مواد غذایی کافی همراه خود نمی‌برند و متاسفانه چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد. دوستان کوهنورد بسیاری دارم که از شریف‌ترین و پاک‌ترین مردم هستند، ولی با کمال تاسف به ‌این صورت در سنین جوانی جامعه را از وجود خود محروم می‌کنند. فراموش نکنیم کوهنورد ذاتا و از روی خصلت دنبال مسیرها و شرایط مشکل می‌رود؛ یعنی راضی به‌ این نیست که یک مسیر خیلی‌راحت را در هوای خوب بگیرد و بالا برود. درواقع به‌دلیل حس غروری که دارند، مسیرهایی را می‌روند که تند و تیز بوده و شیب، سرما و برف زیاد داشته باشد. آنها دنبال چنین شرایطی هستند که مهارت‌ها و تکنیک‌های خودشان را اثبات کنند، نه‌اینکه مثل ناشی‌ها مسیری ساده را در پیش بگیرند و بروند.
ادامه صفحه 16