چرا‌ دانشجوی ستاره‌دار؟

حق‌‌‌ برآموزش ‌یکی از بنیادی‌ترین‌حق‌‌های بشری است و آزادی‌های به‌رسمیت ‌‌شناخته‌شده همه ‌انسان‌هاست. این‌ حق بدون درنظر گرفتن هیچ‌شرطی به همه انسان‌ها صرف نظر از نژاد، زبان، عقیده و غیره تعلق می‌گیرد. مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه اصول 19 و20، همه شهروندان به‌طور مقرر از حقوق برخوردارند و در برابر قانون نیز همگان یکسان هستند. با توجه به این موارد و عنایت به اینکه مساله نامعقول و غیرقابل‌توجیهی به نام دانشجویان ستاره‌دار در فرهنگ دانشگاهی کشور ناخواسته باعث تولید احساس نا‌برابری و بی‌عدالتی درجامعه می‌شود و به‌تدریج زمینه بدبینی جوانان و فرار نخبگان را فراهم می‌سازد و از سویی وجود این تبعیض ناروا در بین جوانان مملک منتهی به مهاجرت نخبگان و دلسردی جوانان از ادامه تحصیل درکشور می‌شود، ضروری است تمام مقامات از ریاست‌جمهوری تا وزیر علوم و سایر مقامات دست به دست هم دهند و مشکل را حل کنند. بدون تردید هیچ مبنای قانونی نه در قانون اساسی و نه در قوانین عادی و آیین‌نامه‌ها و مقررات مختلف نمی‌توان برای این عمل پیدا کرد. متاسفانه در طول سالیان گذشته برخی اقدامات از جمله ستاره‌دار کردن دانشجویان افزایش یافته و با کمال مشکل آنها حل نشده است. همچنان که می‌دانیم اصل 30ام قانون اساسی از تکلیف و وظیفه دولت برای آماده کرده آموزش و پرورش رایگان و توسعه تحصیلات‌عالی برای همه شهروندان ایران سخن می‌گوید. در این اصل و در اصول مختلف قانون اساسی هیچ‌ اشاره‌ای به اعمال محدودیت علیه برخی دانشجویان وجود ندارد. در جایی که پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی(ص)، همه مومنان را توصیه به آموزش بردگان می‌نمود و هم‌اکنون نیز در زندان‌ها به مساله آمورش مجرمان و زندانیان پرداخته می‌شود، جای بس شگفتی است که امکان تحصیل و برخورداری از حق آموزش از تعدادی از فرزندان همین آب‌وخاک دریغ شود. بر اساس قانون اساسی در بند 15 اصل سوم، نظام جمهوری اسلامی ایران مکلف به توسعه و تحکیم برادری است. در اینجا قصه پرغصه استاد دانشگاه دکتر قاسم اکسیری‌فرد را به یاد می‌آورم که درعین برخورداری از سوابق درخشان در حوزه دانش فیزیک و مدال‌های طلا و تحصیلات عالیه در ایتالیا صرفا و صرفا به خاطر داشتن صدایی نازک از خدمت به جوانان وطن محروم گشته و هم‌اکنون برای امرار معاش خود با دشواری‌های مغایر با شئون و کرامت انسانی دست و پنجه نرم می‌کند و متاسفانه سالیان سال است که اعتراضات او در محاکم و مراجع مختلف به جایی نرسیده است. می‌توان گفت برخی سختگیری‌ها نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه ممکن است بر شقاق و تفرقه بیفزاید. درحالی که مردم شریف ایران با صد‌ها مشکل داخلی و خارجی اقتصادی اجتماعی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، چرا باید مشکل‌های دیگری از قبیل ستاره‌دار شدن هم بر مشکلات آنان افزوده شود. پس همه دلسوزان باید بکوشند تا این موارد از سر راه شهروندان برداشته شود. به نظر می‌رسد در این زمینه مسئولیت اصلی برای احقاق حقوق شهروندی دانشجویان ستاره‌دار و عالمان برجسته‌ای مانند دکتر اکسیری‌فرد بر عهده دولت است و پیگیری آن به صورت خاص در اختیار دستیار محترم رئیس‌جمهور درامور شهروندی است. دولت جناب آقای حسن روحانی لازم نیست و شاید هم نتواند برای تحقق جامعه شهروندمدار گام‌های بزرگ تاریخی و درخشانی بردارد، اما می‌تواند با ورود به برخی از مسائل ساده و قابل حل مانند پرونده دانشجویان ستاره‌دار و حل‌وفصل مدبرانه پرونده دکتر اکسیری‌فرد به‌صورت ملموس، شفاف و علنی و صادقانه به جامعه و مخاطبان خود نشان دهد که دل در گرو چه چیزی دارد. تنها در چنین صورتی، یعنی در صورت برداشتن گام‌ خرد اما واقعی در زمینه حقوق شهروندی است که انتخاب‌کنندگان هوشمند ایرانی هرگز از رأی خود به جناب آقای روحانی پشیمان نخواهند شد و توطئه بدخواهانی که کمپین «من پشیمانم» راه انداخته‌اند، نقش برآب می‌شود. پیشنهاد می‌کم رئیس‌جمهور محترم که شخصا در صداقت او پیرامون حقوق شهروندی تردیدی ندارم در برخی از موارد صراحتا وارد شود و دستورات علنی و آشکاری را خطاب به مقامات اداری صادر کند تا موجی از شادی و امید نسبت به ایشان و نظام مظلوم جمهوری اسلامی به وجود آید.
* حقوقدان و استاد دانشگاه