ادب كودک بازيگوش در كاخ سفيد

روزنامه لندني اينديپندنت روز پنج‌شنبه دوم مارس مقاله‌اي به قلم نش ريگين و با اين تيتر منتشر كرد: «همه چيز در كاخ سفيد بد به نظر مي‌رسد. اين مي‌تواند آغازي براي پايان ترامپ باشد.» اين تيتر گوياي ديدگاه نويسنده نسبت به وضع و حال اين روزهاي دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور امريكاست كه با دهها پرونده قضايي عليه او، توقف احكام اجرايي‌‌اش توسط قضات فدرال، از دست دادن ياران نزديكش و قرار گرفتن حزبش در صف بزرگ‌ترين دشمن، نمي‌تواند چندان خوب باشد. اين تازه يك وجه از حال و روز خراب ترامپ است و به نظر نويسنده اينديپندنت، مشكل مهم ترامپ در عمل نكردن به وعده اصلي است كه در زمان كارزار انتخاباتي به شهروندان امريكايي داده بود. او وعده داده بود كه با ورود به كاخ سفيد، واشنگتن را از باتلاق فاسد سياسي خشك خواهد كرد اما حالا و با گذشت شش هفته از رياست جمهوري‌اش، تنها به عرض اندام در برابر دوربين‌ها بسنده كرده است. ريگين در مقاله خود معتقد است كه اگر ترامپ اقدام فوري براي عمل به وعده خود براي خشكاندن اين باتلاق نكند، او قبل از تمام شدن مدت رياست جمهوري‌اش در 2020 مجبور به ترك كاخ سفيد خواهد شد.

اين چشم‌انداز از وضعيت ترامپ با توجه به آشوب و هرج و مرج فعلي در واشنگتن دور از واقعيت نيست. در واقع، آشوب و هرج و مرج سياسي در واشنگتن تا به‌ آن حد رسيده كه ترامپ و دستيارانش به خوبي متوجه وضعيت غيرعادي موجود شده‌اند، آن ميزان غيرعادي كه نه به صورت اتفاقي بلكه به شكل سيستماتيك و برنامه‌ريزي‌ شده‌اي به وجود آمده است. ترامپ آن قدر نسبت به اين وضعيت حساس شده كه سه‌شنبه گذشته و در يك حركت غيرمنتظره باراك اوباما، رئيس‌جمهور سابق را مسئول اصلي اعتراضات اخير و افشاگري‌هايي دانست كه با درز اطلاعات داخلي دولتش انجام مي‌شود و گفت كه اوباما هدايت كننده اين جريان است. معلوم است كه اين ادعاي ترامپ تبليغاتي و از سر استيصال او بوده و اوباما هم به همين جهت اعتناي چنداني به آن نكرد، اما يك نكته قابل توجه در‌ اين ادعاست و آن تشكيل جبهه‌اي از دموكرات‌ها در جهت عقيم‌ ساختن دولت ترامپ است تا آنجا كه زمينه سقوط او از مقام رياست جمهوري امريكا فراهم شود. تماس‌هاي تلفني و ديدار مايكل فلين با سرگئي‌ كيسلياك، سفير روسيه در واشنگتن، اولين دردسر ترامپ بود كه در نهايت، ترامپ مجبور به از دست دادن اين يار نزديك شد اما اين پايان كار نبود و بعد از افشاي تماس‌هاي پنهاني جف سشنز، وزير دادگستري امريكا با كيسلياك در دوران كارزار انتخاباتي ترامپ، نوبت به افشاگري‌ها در مورد استفاده مايك پنس، معاون ترامپ از ايميل شخصي براي كارهاي اداري در زمان فرمانداري ايالت اينديانا و مشاركت جرد كوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ در تماس‌هاي فلين با كيسلياك رسيد.



روشن است كه اين سلسله افشاگري‌هاي مرتب و برنامه‌ريزي شده كار فرد يا افرادي خارج از سيستم اطلاعاتي و امنيتي امريكا نيست چراكه برخي از اطلاعات و اسناد آن تنها به واسطه اين سيستم به دست مي‌آيد و بي‌جهت نيست كه درست بعد از افشاگري‌ها موج هماهنگ رسانه‌اي و شخصيت‌هاي برجسته از دموكرات‌ها عليه ترامپ به راه مي‌افتد. در هر صورت، روند تخريب ترامپ و هرج و مرج ناشي از آن بسيار بيشتر از رقابت سنتي بين دموكرات‌ها و جمهوريخواهان است تا آنجا كه‌ مي‌توان پيش‌بيني نويسنده اينديپندنت در مورد آينده ترامپ را جدي گرفت چنان كه جان كري، وزير خارجه سابق امريكا هم قبل از شروع رياست جمهوري ترامپ همين پيش‌بيني را (البته در لفافه)كرده بود. با وجود اين، سقوط ترامپ از مقام رياست جمهوري تا قبل از 2020 تنها گزينه محتمل در پيش روي او نيست، بلكه گزينه ديگر در روند اين افشاگري‌ها را مي‌توان در حذف افراد و ياران كليدي او دانست تا‌ اينكه ترامپ با از دست دادن اين افراد در عمل مبدل به شخص دست بسته‌اي در كاخ سفيد شود. طرح نام‌ پنس و كوشنر اين معنا از افشاگري‌ها در كاخ سفيد را تأييد مي‌كند كه ديگر تنها از سوي دموكرات‌ها طراحي و اجرا نمي‌شود بلكه مي‌توان دست كم بخشي از جمهوريخواهان را هم دخيل در اين روند دانست. هدف اصلي در اين روند تاديب ترامپ است كه در نظر سياستمداران كهنه‌كار در واشنگتن بيشتر بچه‌اي بازيگوش است و بايد با تنها گذاشتن او ادب بشود. در اين صورت، ترامپ درگير باتلاقي مي‌شود كه او با رفتن از نيويورك به واشنگتن قصد خشكاندن آن را داشت اما اين باتلاق سياسي واشنگتن است كه او را اسير خود كرده و آرام آرام به درون خود فرو مي‌برد.