دومینوی زلزله

مرکز هدایت عملیات بحران آخرین آمار تلفات و مصدومان زلزله چهارشنبه شب تهران و البرز را دو کشته و ۱۱۵ مجروح اعلام کرد. بر اساس این اطلاعیه بر اثر زمین‌لرزه 2/5 ریشتری در تهران و البرز یک زن ۷۰‌ساله در تهران بر اثر حمله قلبی و یک دختربچه ۱۰‌ساله در البرز بر اثر استرس ناشی از زلزله جان خود را از دست دادند. همچنین گزارش مرکز هدایت عملیات بحران حاکی از آن است که علاوه بر دو فوتی ۱۱۵ نفر مصدوم به مراکز درمانی دو استان مراجعه کرده‌اند که از این تعداد ۶۷ نفر مرخص و ۴۸ نفر بستری شده‌اند. از سوی دیگر، زمین‌لرزه به شدت 2/5 ریشتر هم در ساعت 20 و 34 دقیقه و 44 ثانیه چهارشنبه کوهبنان در استان کرمان را لرزاند. این در حالی است که با توجه به وقوع زلزله‌های اخیر در اقصی نقاط ایران اینک پای حواشی مبنی بر تفاوت قدرت زلزله تهران به میان آمده است، آن چنان که گوگل به نقل از منابع آمریکایی مرکز زلزله چهارشنبه شب تهران را دو کیلومتری ملارد و شدت آن را 9/4 ریشتر اعلام کرد. حال سوالاتی که اینجا پیش می‌آید این است که چرا باید قدرت زلزله تهران متفاوت اعلام شود؟ چرا باید یک نوع بازی آماری با داده‌های زلزله‌ای رخ دهد؟ مساله‌ای که راستی‌آزمایی را زیر سوال می‌برد و موجب سلب اعتماد می‌شود!
فرار را بر قرار ترجیح دادیم
آرزو درباره شب زلزله به خبرنگار «آرمان» این چنین می‌گوید: چهارشنبه شب خوابیده بودم که یک لحظه دیدم لوستر اتاقم تکان می‌خورد. بلافاصله بیرون آمدم و دیدم پدر، مادر و خواهرم نیز سرگردان می‌دوند. بی‌درنگ از ساختمان بیرون آمدیم و دیدیم که اهالی محل نیز به کوچه آمده‌اند. شرایط بسیار دلهره‌آور بود. مدتی در کوچه ماندیم و تصمیم گرفتیم برای امنیت بیشتر به پارک محل برویم. دوباره به خانه آمدیم و با سرعت هرچه تمام وسایل مورد نیاز را جمع‌آوری کردیم و سرانجام به پارک رفتیم. حدود یک ساعت آنجا ماندیم و دوباره به خانه بازگشتیم. شب شلوغ و پر استرسی بود. مردم به کوچه و خیابان پناه آورده بودند و از آنجا که خانه ما نزدیک بزرگراه امام علی(ع) است، با هجوم مردم ترافیک سنگینی ایجاد شد و آنچه در این میان به چشم آمد این بود که ما حتی در خانه خود نیز نمی‌توانستیم مدیریت بحران کنیم.مساله‌ای بغرنج که شرایط را اسفناک‌تر می‌کرد، چرا که یکی پناه بردن به چارچوب در را پیشنهاد می‌داد و دیگری بیرون رفتن از خانه را. از سوی دیگر، آن‌قدر ساختمان‌های بلندمرتبه در کوچه پس کوچه‌های تهران زیاد است که وقتی برای نجات خود به بیرون از خانه آمدیم هر لحظه پیش‌بینی می‌کردیم که امکان ریزش ساختمان‌ها وجود دارد. در واقع باید بگویم که در چنین شرایط استرس‌زایی فرار را بر قرار ترجیح دادیم، در حالی که می‌توانستیم به نقاط امن خانه پناه ببریم.
بیم زلزله


مینا درباره زلزله چهارشنبه شب تهران در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: زمان وقوع زلزله در خانه بودم و از آنجا که برای مراسم شب یلدا مهمان داشتیم سخت مشغول کار خانه بودم. یک لحظه احساس کردم که در حال تکان خوردن هستم. برای اطمینان به وسایل خانه نگاه کردم که دیدم گلدان روی میز و لوستر هم تکان می‌خورند. با صدای بلند فریاد زدم: زلزله، زلزله. همسر و دخترم هم حرفم را تایید کرده و سریع از خانه بیرون زدیم. تمام کوچه از اهالی محل پر بود. همسایه‌ها یکی یکی با خودرو خود محل را ترک می‌کردند. همه بیم داشتیم که مبادا دوباره زلزله دیگری رخ بدهد. از این رو ما هم سریع به خانه رفته و چندین پتو برداشتیم. سوار خودرو شده و به خیابان آمدیم. ترافیک سنگین بود. از قضا بنزین هم نداشتیم. به اولین پمپ بنزین محل رفتیم. یک صف طویل شکل گرفته بود که انتهای آن نامشخص بود. از این رو به پمپ بنزین دیگری مراجعه کردیم و در نهایت خودرومان را بنزین زدیم. در مسیر هم شاهد خودروهای پارک شده در کنار خیابان‌ها بودیم که پر از سرنشین بودند. در پارک‌ها هم مردم چادر زده بودند. شب پراسترسی بود، آن‌چنان که ما هم تا ساعت شش صبح در خودرومان ماندیم و چندین مرتبه پس‌لرزه‌ها را احساس کردیم.
استرس ناشی از سازه‌های ناپایدار
علی در ارتباط با زلزله تهران به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: زمانی که زلزله رخ داد، در حال پایین آمدن از پله‌های داخل خانه بودم که ناگهان مادرم فریادکنان وقوع زلزله را هشدار داد. بلافاصله از پنجره بیرون را نگاه کردم و دیدم همسایه‌ها به کوچه آمده‌اند. در واقع همگی شوک‌زده بودیم. از سوی دیگر، اخبارهای منتشرشده در فضای مجازی نیز بر شدت استرسمان می‌افزود، به‌گونه‌ای که آن شب پدرم دائما اخبار را رصد می‌کرد و همه تا صبح هشیار خوابیدیم، خوابی ناآرام که توام با دلهره و توهم بود. البته باید بگویم که استرس مردم ناشی از سازه‌های ناپایدار است و اگر شدت زلزله کمی بیشتر بود، معلوم نبود که چه بر سر تهران می‌آمد. گرچه تاکنون بارها و بارها صاحب‌نظران از ناتوانی تهران در مقابل زلزله سخن گفته‌اند، اما تاکنون اقدامات راهبردی و موثری آن‌چنان که باید و شاید عملیاتی نشده است.