اصولگرايان به دنبال تطهير در ناآرامي‌ها

اصلاح‌طلبان پس از نا آرامی‌های اخیر چه تدبیری برای تحکیم جایگاه خود و دولت در بین مردم اندیشیده‌اند؟ این نا آرامی‌ها چه پیامدهایی برای جریان اصلاحات داشت؟
اصلاح‌طلبان همواره منافع ملی را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند و در این باره نیز همین اتفاق رخ خواهد داد. به همین دلیل نیز اصلاح‌طلبان تلاش خواهند کرد دولت را در جهت تحقق مطالبات مردم ترغیب کنند تا مشکلات مردم کم شود. این در حالی است که به نظر می‌رسد برخی به صورت آگاهانه تلاش می‌کنند بین مردم و دولت فاصله بیندازند و به شکل‌های مختلف شرایط را برای دولت آقای روحانی سخت‌تر کنند. اگر ما به منشأ این نا آرامی نیز توجه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که شکست‌خوردگان انتخابات ریاست‌جمهوری که از ابتدا با دولت آقای روحانی مخالف بودند یکی از آغاز‌کنندگان این ناآرامی‌ها بودند. البته از این مساله مهم نباید غافل شویم که در شرایط کنونی مردم کشور با مشکلات زیادی در زندگی خود مواجه هستند. بدون شک گرانی و بیکاری از جمله مهم‌ترین مشکلاتی است که در اغلب خانواده‌های کشور وجود دارد. به همین دلیل نیز دولت آقای روحانی باید تلاش خود را نسبت به گذشته افزایش دهد تا بتواند به وعده‌هایی که به مردم داده عمل کند. در مسائل اجتماعی نباید صورت مساله را پاک کرد و بلکه باید به فکر راه درمان بود. اگر صورت مساله پاک شود ممکن است این اتفاقات در آینده‌ای نزدیک با شدت بیشتری رخ بدهد. به همین دلیل مسئولان باید از اتفاقات اخیر درس عبرت بگیرند و تلاش کنند توجه بیشتری به مطالبات مردم نشان بدهند. دولت آقای روحانی نیز باید ارتباط خود را با اقشار مختلف مردم نزدیک‌تر و عمیق‌تر کند و صدای اقشار مختلف مردم را بشنود.
برخی از اصلاح‌طلبان پس از اتفاقات اخیر با اشاره به ناکارآمدی گفتمان اصلاحات در برخی زمینه‌ها و به خصوص شکاف بین نسل‌ها از ضرورت تغییر در گفتمان اصلاحات سخن گفته‌اند. به نظر شما تغییر در گفتمان اصلاحات در شرایط کنونی به چه میزان ضروری است؟
در مرحله نخست ما باید به این قضیه به صورت نسبی نگاه کنیم. این مساله به خصوص درباره شکاف نسل‌ها در درون گفتمان اصلاحات وجود خواهد داشت. در شرایط کنونی جوانان تحصیلکرده و خوش فکر زیادی در جریان اصلاحات وجود دارند که می‌توانند بار گفتمان اصلاحات را برای نسل‌های آینده به دوش بکشند. به همین دلیل مهم‌ترین دغدغه جریان اصلاحات باید انتقال تجربه به نسل جدید باشد. نسل جدید نیز باید بتواند گفتمان اصلاحات را که با تلاش‌ها و زحمات بسیار زیادی به دست آنها رسیده محافظت کرده و در جهت اعتلا و بالندگی آن تلاش کند. نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات باید رابطه خود را با مردم نزدیک‌تر و صمیمی‌تر کنند و بدون هیچ‌واسطه‌ای با مردم درباره دغدغه‌ها و مشکلات آنها گفت‌وگو کنند و دیالوگ برقرار کنند. من معتقدم بن مایه و شالوده گفتمان اصلاحات دارای اشکال نیست و بلکه گفتمان اصلاحات در برخی کارکردها با مشکل مواجه شده است. این در حالی است که نمی‌توان نقش دولت آقای روحانی را نیز در این مقطع زمانی نادیده گرفت. به هر حال دولت آقای روحانی با حمایت اصلاح‌طلبان روی کار آمده و باید بتواند به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهد. اصلاح‌طلبان باید رابطه خود را با مردم نزدیک‌تر کنند و هنگامی که دغدغه‌های آنها را شنیدند به دولت منتقل کرده و از دولت بخواهند که مشکلات مرد را حل کند. مردم از دولت و جریان اصلاحات که از دولت حمایت کرده انتظار پاسخگویی دارند و به نظر من هم جریان اصلاحات و هم مردم باید به مردم پاسخگو باشند.


آیا این سعه صدر در دولت برای شنیدن سخنان اصلاح‌طلبان به وجود آمده است؟
تقریبا به وجود آمده است. با این همه، انتظار ما این است که شرایط بهتری در این زمینه فراهم شود و دولت با سعه صدر بیشتری با این مساله برخورد کند. پس از اتفاقات اخیر وزارت کشور از همه احزاب دعوت کرد که برای چاره‌اندیشی و پیدا کردن راه حل دور هم جمع شوند و این اتفاق نیز رخ داد و به نظر من نتیجه مطلوبی نیز به همراه داشت. من معتقدم این رویکرد باید در همه بخش‌های دولت وجود داشته باشد و دولت زمینه را برای نقد و انتقال پیام گروه‌های سیاسی و احزاب و مردم را در خود به وجود بیاورد. هر چه مسئولان سعه صدر بیشتری در شنیدن سخنان مردم داشته باشند به همان اندازه نیز اعتماد و احترام مردم نسبت به مسئولان افزایش پیدا خواهد کرد.
آیا جریان اصولگرایی از اتفاقات اخیر به صورت غیرمحسوس برای تطهیر و بازپروری خود استفاده نکرد؟ چرا اصولگرایان در اتفاقات اخیر تلاش می‌کردند دولت حسن روحانی را عامل اصلی مشکلات مردم معرفی کنند؟ آیا نگاه اصولگرایان در این زمینه معطوف به دو انتخابات آینده خواهد بود؟
این اتفاق رخ داد و اصولگرایان تلاش کردند از اتفاقات اخیر به سود خود استفاده کنند و به نوعی به دنبال تطهیر و بازپروری خود بودند. با این همه، این ظرفیت در جریان اصولگرایی وجود ندارد و چالش‌های درونی این جریان به‌اندازه‌ای است که اجازه چنین کاری را به آنها نخواهد داد. بلاهایی که دولت اصولگرای احمدی‌نژاد بر سر مردم آورده است تا مدت‌ها از ذهن مردم پاک نخواهد شد. هنگامی که رئیس‌جمهور کشور عنوان می‌کند: «ما روش‌های دور زدن را بلد هستیم» باید به این مساله نیز فکر می‌کرد که با همین روش‌های دور زدن فساد‌های اقتصادی و امثال بابک زنجانی به وجود می‌آید. بدون شک بابک زنجانی‌ها ثمره گفتمان «دور زدن» بودند. این در حالی است که مجلس اصولگرا نیز از چنین دولتی حمایت می‌کرد و به شکل‌های مختلف زمینه را برای قانون گریزی‌های دولت فراهم می‌کرد. در نتیجه مردم هنوز عملکرد اصولگرایان را به خاطر دارند ووضعیت به شکلی نیست که به راحتی آن را فراموش کنند. به نظر می‌رسد برخی از اصولگرایان در حال عملیاتی کردن سناریوی «گرانی» علیه دولت حسن روحانی هستند تا به این وسیله دولت را مقصر اصلی مشکلات کشور نشان بدهند. از سوی دیگر اصولگرایان تلاش خواهند کرد جریان اصلاحات را به دلیل حمایت از دولت حسن روحانی زیر سوال ببرند. بدون شک مطرح کردن مساله گرانی در شرایط موجود برای زمین زدن دولت است. این در حالی است که مردم ما دارای درک و بینش عمیق سیاسی هستند و به خوبی سره را از ناسره تمیز می‌دهند. اصلاح‌طلبان نیز موضع دقیق و منطقی نسبت به اتفاقات اخیر گرفتند و عنوان کردند. سخن اصلی اصلاح‌طلبان این بود که اعتراض و انتقاد حق مردم است و کسی نباید این حق را از مردم بگیرد. با این همه، جریان اصلاحات به صورت صریح و آشکار عنوان کرد که با هرگونه آشوب، اغتشاش و برهم‌زدن نظم عمومی جامعه مخالف است و همه اعتراضات باید از راه‌های مدنی و دموکراتیک صورت بگیرد. در شرایط کنونی نیز جریان اصلاحات با رصد اعتراضات و دغدغه‌های مردم پروسه پیگیری مطالبات بحق مردم را به صورت جدی آغاز کرده و در آینده نتایج آن را به مردم اعلام خواهد کرد. نباید اجازه داد برخی از آبی که گل‌آلود شده به سود خود استفاده کنند و هم خود را تطهیر کنند و هم دیگران را مقصر وضعیت موجود نشان بدهند. این در حالی است که افکار عمومی به خوبی نسبت به ریشه‌های نابسامانی‌های وضع موجود آگاهی دارد و متوجه است که سیاست‌های اشتباه دولت اصولگرای احمدی‌نژاد زمینه نابسامانی‌های موجود جامعه را به وجود آورده است.
برخی در بدنه جریان اصلاحات با توجه به برخی اتفاقات و رویکردهایی که در پیش گرفته شده نسبت به دولت، فراکسیون امید و حتی شوراهای شهر با واخوردگی و ناامیدی برخورد می‌کنند و تا حدودی نسبت به آینده جریان اصلاحات ناامید شده‌اند. دلیل این یأس نامحسوس ولی واقعی در بدنه جریان اصلاحات چیست؟
بنده هم با این دیدگاه که شرایط برای عملکرد بهتر اصلاح‌طلبان در دولت، مجلس و شوراهای شهر وجود داشت موافق هستم و معتقدم باید به صورت جدی‌تری به فرصت به وجود آمده نگاه می‌شد. برای مثال هنگامی که در کشور نیروهای اهل تسنن متعهد و دلسوز وجود دارد چرا نباید از آنها استفاده کرد. از سوی دیگر بیش از پنجاه‌درصد جامعه را زنان تشکیل می‌دهند در حالی که سهم بسیار اندکی در قدرت سیاسی و مدیریت اجرایی کشور دارند. این مسائل ضعف‌های جدی رویکرد کنونی مسئولان است که باید توجه بیشتری به آن شود. اصلاح‌طلبان علاوه براینکه از دولت آقای روحانی حمایت کرده و در آینده نیز خواهند کرد در مقاطعی که لازم باشد نسبت به رویکردهای اشتباه دولت انتقاد نیز خواهند کرد و در این مساله هیچ‌شک و تردیدی وجود ندارد. این در حالی است که حمایت اصولگرایان از دولت احمدی‌نژاد همراه با انتقاد نبود و به همین دلیل نیز احمدی‌نژاد به هر شکل که تمایل داشت رفتار می‌کرد و با هیچ‌مانعی در جهت اجرای سیاست‌های اشتباه خود مواجه نبود. با این همه، ما باید با کسانی که از شرایط فعلی ناامید و مأیوس شده‌اند گفت‌وگو کنیم و از ایشان بخواهیم که پیشنهادات خود را ارائه کنند. دولت آقای روحانی و جریان اصلاحات باید نسبت به کسانی که ناامید شده‌اند توجه ویژه داشته باشند و باواکاوی شرایط و موانع موجود با دلیل قانع‌کننده آنها را نسبت به وضعیت موجود آگاه کنند. در مرحله نخست باید این مساله روشن شود که آیا مطالبات این افراد قابلیت تحقق داشته یا اینکه دولت در این زمینه کوتاهی کرده است؟ اگر برخی از مطالبات قابلیت تحقق نداشته باشد نمی‌توان دولت را تحت فشار قرار داد. همه ما باید به صورت دقیق چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو را بررسی کنیم و نباید درگیر احساسات و هیجانات زودگذر شویم. با این همه، حامیان جریان اصلاحات و دولت حسن روحانی باید مشاهده کنند که مسیری که دولت در پیش گرفته در راستای مطالبات کسانی است که در انتخابات از آقای روحانی حمایت کردند. اگر بدنه اجتماعی حامی دولت آقای روحانی متوجه شود که دولت مسیری برخلاف وعده‌هایی که به مردم داده در پیش گرفته ناامیدی‌ها تشدید شده و کار اصلاح‌طلبان در آینده سخت‌تر خواهد شد.
دیدگاه شما درباره طرح گفت‌وگوی ملی که از سوی برخی تحلیلگران سیاسی بین دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب مطرح شده چیست؟
من با این موضوع موافق هستم و معتقدم هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا باید با نگاهی معطوف به منافع ملی پای میز گفت‌وگو بنشینند و واقعیت‌های مدیریت جامعه را به مردم بگویند. هر دو جریان سیاسی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی متعلق به ‌جمهوری اسلامی‌اند و همگی نیز در راستای وحدت و منافع ملی حرکت می‌کنند. در نتیجه هر دو جریان سیاسی باید با کنار گذاشتن اختلافات روی برخی مفاهیم کلی و ملی تفاهم کنند. بدون شک اگر این اتفاق رخ بدهد شرایط برای مدیریت کشور و تحقق مطالبات مردم بیشتر فراهم خواهد شد. این در حالی است که بسیاری از دشمنان منطقه‌ای و جهانی ایران به دنبال ایجاد اختلاف و چند دستگی در کشور و همچنین به هم ریختن نظم جامعه هستند تا از این آب گل‌آلود به سود خود ماهی بگیرند. برای مثال در اتفاقات اخیر منافقین و سلطنت طلبان و همچنین معاندان منطقه‌ای مانند عربستان به شکل‌های مختلف از آشوب و اغتشاش در ایران حمایت کردند و به دنبال تشدید این وضعیت بودند. همه ما باید این مساله را بپذیریم که در یک قایق مشترک هستیم و اگر این قایق سوراخ شود و در نهایت غرق شود همه ما در آن غرق خواهیم شد. به همین دلیل نیز هرچه افراد و جریان‌های سیاسی به سمت وحدت و اجماع ملی حرکت کنند به سود جامعه و کشور است و با دقت و جدیت بیشتری می‌توان مشکلات کشور را حل کرد؛ ضمن اینکه مجال از دست دشمنان خارجی و داخلی گرفته می‌شود.