جشنواره موسیقی جریان ساز یا موج ‌ساز

مریم نراقی دبیر سرویس فرهنگی سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر هم به پایان رسید. 33 ‌سال برای برگزاری مهمترین رویداد موسیقی یک کشور زمان کمی نیست. امسال، اما مشخص شد جشنواره موسیقی بلاتکلیف‌تر از همیشه است. بودجه‌ای حدود یک‌میلیارد و هشتصدهزار تومان برای جشنواره‌ای که مشخص نیست چه می‌خواهد و چه می‌گوید؛ داعیه هنر دارد یا سودای درآمدزایی؟
1- در جشنواره موسیقی امسال گروه‌های مختلفی حضور داشتند برای همه سلیقه‌ها؛ این در حالی است که امسال در بخش بین‌الملل هم چند هنرمند معتبر از کشورهای دیگر میهمان جشنواره موسیقی بودند، اما آن‌طور که باید، دیده و شنیده نشدند؛ شاید دلیلش اطلاع‌رسانی ضعیف بود. یک‌ هفته قبل از برگزاری جشنواره موسیقی، نشستی برگزار شد و آنچه قرار بود اتفاق بیفتد، روایت شد اما بسیاری از مخاطبان موسیقی و جشنواره امسال به‌موقع از حضور هنرمندان سرشناس جهانی در جشنواره مطلع نشدند. نبودن ستاد خبری در جشنواره امسال،‌ تبلیغات و بلیت‌فروشی دیرهنگام موجب شد که بسیاری باخبر نشوند که هنرمندانی چون مانو کاچه،‌ ارکان اوگور و همایون سخیه میهمان جشنواره موسیقی هستند. در تبلیغات محیطی و بیلبوردهای شهری هم چندان خبری از این چهره‌های تاثیرگذار موسیقی نبود،‌ به جایش تا چشم کار می‌کرد و مثل تمام طول‌ سال، امید حاجیلی و بهنام بانی و مهدی جهانی و امیرعباس گلاب و دیگران از در و دیوار شهر
آویزان بودند.
2- دو‌سال پیش، در زمان حمیدرضا نوربخش 63 اجرا در جشنواره حضور داشت. به گفته مدیران وقت، دلیلش تمرکز جشنواره روی کیفیت و حضور چهره‌های شاخص بود،‌ امسال اما با حضور 90گروه، جشنواره به روال قبلی خود در زمان علی ترابی برگشت. امسال بسیاری از گروه‌های کمتر شناخته‌شده در جشنواره حضور داشتند. بسیاری‌ از این گروه‌ها موفق به بلیت‌فروشی نشدند و اجراهایشان با استقبال مخاطب مواجه نشد. حضور گروه‌های شکست‌خورده‌ای که در جشنواره نتوانستند بیش از 40 یا 50بلیت برای اجرای کنسرت‌شان بفروشند، این سوال را به ذهن می‌آورد که دلیل حضور 90 گروه بدون نظارت کیفی در جشنواره امسال چه بود؟ و چه تلخ است اگر جواب این سوال چیزی شبیه این باشد که متولیان موسیقی بعد از گذشت 33 دوره از جشنواره هنوز یک جدول با اجراهای فراوان را به جدولی باکیفیت‌ ترجیح می‌دهند.


یکی از دلایل اثبات اطلاع‌رسانی ضعیف در جشنواره امسال،‌ آغاز زمان بلیت‌فروشی با حضور 90 گروه در جشنواره است. بلیت‌فروشی برای این تعداد از گروه‌ها باید حداقل یک ماه قبل از جشنواره آغاز می‌شد.
البته به‌نظر می‌رسد رئیس سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر هم مانند همه مسئولان و براساس یک سنت همیشگی مرسوم در میان مدیران،‌ تا همین‌جا هم از روند برگزاری جشنواره و درآمدزایی آن رضایت دارد. آقای نوربخش در اختتامیه جشنواره گفته مروری بر جشنواره‌های موسیقی فجر در طول بیش از سه دهه گذشته به‌خوبی نشان‌دهنده ظرفیت بی‌بدیل و تمایز آشکار هنر موسیقی با دیگر هنرها در عرصه تولیدات و تأثیرات ژرف و غیر قابل ‌انکار آن در همه شئون اجتماعی و فرهنگی است. این ظرفیت بالا در حوزه اقتصادی به‌ویژه در یک دهه اخیر نیز به‌خوبی نمایان شده، به‌طوری که بیش از نیمی از بودجه جشنواره نیز از محل درآمد حاصله از فروش بلیت و اجراهای مختلف آن حاصل شده است.
3- حضور گروه‌های موسیقی پاپ در جشنواره موسیقی از زمان دولت احمدی‌نژاد باب شد. دلیلش درآمدزایی و موفقیت ستاره‌های پاپ بود. سال‌هاست که گروه‌های پاپ حضور مهمی در جشنواره‌ موسیقی دارند، اما این حضور بزرگترین بلاتکلیفی جشنواره است، هم برای متولیان جشنواره و هم برای موزیسین‌های پاپ. حالا جشنواره موسیقی (و مشخصا در این فقره حضور موزیسین‌های پاپ) نمی‌داند که قرار است جریان‌ساز باشد یا موج‌سوار. با نگاهی به گروه‌های پاپ حاضر در جشنواره امسال می‌توان به این نتیجه رسید که جشنواره نتوانسته یا نمی‌خواهد جریان‌ساز باشد. از امید حاجیلی که پایه ثابت بخش پاپ جشنواره است و (کمی هم محمد علیزاده) که بگذریم بقیه پاپ‌های حاضر در جشنواره همان‌هایی بودند که امسال به لطف تهیه‌کنندگان پولساز،‌ کشف جدید موسیقی محسوب می‌شدند و همه‌ ‌سال صدای‌شان در سطح شهر از خودروها شنیده می‌شد و بیلبوردهایشان بر در و دیوار شهر آویزان بود و درنهایت رکوردهای جالبی را جابه‌جا کردند؛ مثلا رکورد بیشترین کنسرت در ‌سال یا بیشترین فروش در یک چشم به هم زدن که باید ببینیم موفق می‌شویم کدام‌‌شان را در گینس ثبت کنیم.
امسال خبری از قدیمی‌ترهای پاپ نبود. نه محسن یگانه،‌ نه فرزاد فرزین و بنیامین و نه رضا صادقی و احسان خواجه‌امیری و دیگران حضوری در جشنواره نداشتند. متولیان موسیقی خیال‌ خودشان را از این بخش راحت کردند. محسن رجب‌پور از تهیه‌کنندگان پُرکار و یکی از کاشفان مهم خواننده‌های پاپ را با عنوان نماینده ستاد برگزاری جشنواره به‌عنوان برگزارکننده بخش پاپ در جشنواره منصوب کردند به امید درآمدزایی بیشتر.
این ملغمه عجیب و غریب بیش از پیش به ما ثابت می‌کند جشنواره موسیقی فجر هنوز بعد از 33 سال رویکرد مشخصی ندارد. پاپ‌ها را می‌آورد که پولسازی کند و بلافاصله این سوال مطرح می‌شود که چرا جشنواره دولتی برای درآمدزایی باید اعتبار خود را زیر سوال ببرد؟ یا  گروه‌های مستقل را می‌آورد که بگوید به فکر هنرمندان مهجور هم هستیم، و مهمتر از همه در آن بخش که پای آبروی بین‌المللی در میان است هر چند هنرمندان برجسته خارجی را می‌آورد که بگوید اعتبار بین‌المللی دارد اما بر خلاف این ادعا، حواشی آن یا مثلا موضوعی مانند بلیت فروشی آنها برایش اهمیت ندارد! جالب است! مجریان جشنواره، جایزه باربد را هم که هیچ ربطی به اجراهای جشنواره ندارد را در اختتامیه اهدا می‌کند که بگوید به فکر آلبوم‌های منتشر شده هم هست و ... اما واقعیت این است که حتی بهترین مدیران هم تنها می‌توانند یکی از این کارها را به درستی انجام دهند. از همین روی است که اساسنامه داشتن (باور کنید تا به حال نداشته است) جشنواره بسیار ضرورت دارد. حالا پرسشی که در انتها باقی می‌ماند این است که چرا در دولت امید هم همان راهی در پیش گرفته شده است که در دوران احمدی‌نژاد طراحی شد؟ چرا یک جشنواره دولتی با ستاره‌های پاپ درآمدزایی می‌کند و به شکل محفلی جدول را پر می‌کند؟ مردم از جمله هنرمندان و هنر دوستان قطعا برای چنین چیزی به دولت امید رأی ندادند.