غربالگري سرطان‌هاي اجتماعي

درباره سرطان چه مي‌دانيم؟ بيماري پيچيده‌اي است؛ اين را پزشكان متخصص سرطان مي‌گويند، ولي همه آنان در برخي از نكات درباره ‌این بیماری اشتراك نظر دارند. اعتقاد آنان اين است كه اگر سرطان به‌موقع و در مراحل اوليه شناسايي شود، خيلي ساده و به نسبت ارزان و با اطمينان بالا قابل ‌درمان است. در حالي كه اگر سرطان دير شناسايي شود، چه‌بسا كه درمان آن بسيار سخت و گران و با اطمينان خيلي كم همراه شود. بنابراين توصيه مي‌كنند كه هر اثري كه مي‌تواند نشانه سرطان باشد را بايد جدي گرفت. براي نمونه هر برجستگي در سينه يا روي پوست (خال) يا عوارض داخلي و دفع و ادرار و كاهش وزن و... را بايد جدي گرفت و فوري به پزشك مراجعه كرد تا ديد ماجرا چيست؟ آزمايش و معاينه باليني خيلي از مسائل را نشان خواهد داد. به همين علت است كه نظام‌هاي درماني در غرب و كشورهاي پيشرفته، اقدام به غربالگري مي‌كنند. يعني حتي پيش از بروز علامت‌هاي آشكار، افراد را مجبور يا تشويق به انجام آزمايش‌هاي دوره‌اي می‌كنند تا اگر كوچكترين علايمي در آنان ديده شد، فوري اقدام به درمان كنند. سرطان‌هاي پروستات، دهانه رحم، سينه و... از اين طريق قابل شناسايي است. آنان دريافته‌اند كه غربالگري همه افراد جامعه یا افرادی که ریسک بیشتری دارند، هزينه بسيار كمتري از درمان سرطان عده‌اي معدود دارد، ضمن اين‌كه غربالگری اقدامی اخلاقي هم هست.
ولي نكته مهم اين‌جاست كه در جامعه ما (شايد در غرب هم باشد، نمي‌دانيم) برخي افراد راغب نيستند كه تن به چنين آزمايش‌هاي پيشگيرانه‌ای بدهند. علت چيست؟ برخي از اين آزمايش‌ها هزينه دارد. اين هزينه‌ها نقد است، ولي احتمال اين‌كه فرد مبتلا به غده سرطاني باشد چندان قطعي نيست. به‌عبارت ديگر و براي نمونه از هر 20 نفري كه آزمايش بدهند، ممكن است يك نفر دچار اين مشكل باشد و جواب آزمايش مثبت شود. بنابراين 19نفر ديگر هزينه خود را تلف‌شده منظور مي‌كنند. به همين دليل هيچ‌كدام از 20 نفر تن به چنين آزمايشي و پرداخت هزينه آن نمي‌دهند. در نتيجه از اين 20 نفر، 19 نفر سالم مي‌مانند و فقط يك نفر دچار عوارض سرطان پيشرفته مي‌شود، ولي هزينه درمان همين يك مورد سرطان پيشرفته، چندين برابر هزينه آن آزمايش‌هايي است كه انجام نشده است.
از سوي ديگر، برخي افراد كه نشانه‌هايي از سرطان را دارند، باز هم تن به آزمايش نمي‌دهند، زيرا به اين نتيجه مي‌رسند كه جواب آزمايش از دو حال خارج نيست. می‌گوید يا مثبت است يا منفي؟ اگر منفي است، پس نيازي نمي‌بینم كه آزمايش بدهم و اگر مثبت است، باز هم كاري نمي‌توانم بكنم، يا روحيه‌ام را مي‌بازم يا پولی براي درمان ندارم. پس بهتر است آينده را به شانس و اقبال و در بهترين حالت به امان خدا رها كنم.
اين مقدمه طولاني گفته شد تا توضيح دهيم كه مشكلات اقتصادي و اجتماعي نيز مثل سرطان است. ابتدا سلول كوچكي در يك جايی از جامعه شكل مي‌گيرد، سپس اين سلول شروع به ارتزاق مي‌كند و بزرگ مي‌شود. بعد به نقطه‌اي مي‌رسد كه اصطلاحا متاستاز مي‌كند و به همه جاي بدن و در اين‌جا جامعه سرايت مي‌كند و قدرت مقاومت بخش‌هاي ايمني بدن را از ميان مي‌برد. درواقع پيشرفت اين سلول‌ها به صورت تصاعدي است و از يك مرحله به بعد، گسترش سلول‌هاي سرطان چنان سريع است كه هيچ شيوه درماني براي مقابله با آن كارايي ندارد يا اگر هم شيوه‌هايي باشد، با هزينه‌هاي بسيار گزاف و كمرشكن است.


رفتار ما در برابر مسائل جامعه چنين است. دو نمونه آب و ارز را مثال مي‌زنيم. در نمونه آب، چنين رفتار مي‌كنيم كه در استفاده از منابع زيرزميني يا روي ‌زميني كمي تا قسمتي زياده‌روي مي‌كنيم. هنگامي كه اين مصرف بيش از حد مجاز شد، تأسيسات و اراضي كشاورزي بيشتري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. زماني مي‌رسد كه مي‌فهميم ادامه اين وضع بحران‌زا خواهد بود، ولي حاضر نيستيم برداشت آب را قطع كنيم، چون براي مديران مربوط هزينه دارد، لذا اجازه مي‌دهند اين روند ادامه يابد. حل مشكل را به عقب مي‌اندازيم، ولي مشكلي كه در گذشته با هزينه اندكي حل مي‌شد، در مراحل پيشرفته بسيار پرهزينه خواهد شد. بعد به يك نقطه مي‌رسيم كه همه اراضي منطقه (چه قديمي‌ها و چه جديدي‌ها) دچار قحطي آب مي‌شوند. مشكل برداشت آب متاستاز مي‌كند و ديگر راه‌حلي برای آن باقي نمي‌ماند.
در مورد ارز نيز همين‌طور. به موازات افزايش نقدينگي، به‌طور طبيعي بايد قيمت ارز نيز زياد شود. درواقع قيمت حقيقي آن ثابت بماند. ولي قيمت ظاهري آن را ملاك مي‌گيريم و اجازه تغيير داده نمي‌شود، بعد اين كار ادامه پيدا مي‌كند؛ براي مثال در حدود 8‌سال قيمت ارز حول و حوش 800 تا 1000 تومان بود، در حالي كه نقدينگي و شاخص تورم بيش از 10 برابر شده بود و به معناي دقيق‌تر قيمت ارز خيلي‌خيلي ارزان شده بود و همين سبب مصارف بالاي ارزي براي كشور و نابودي توليد داخلي شد. ولي اين كار را كه نمي‌توانستند تا ابد ادامه دهند، لذا در ‌سال 1391 يك‌باره قيمت ارز سه برابر و كل سيستم ارزي دچار اختلال شد.
اين رفتار در مديريت سياسي و اجتماعي، از سوي كساني سر مي‌زند كه آينده‌نگر نيستند و شهامت پذيرش واقعيت را ندارند و از پرداخت هزينه اندك در زمان حاضر ابا دارند و به جايش هزينه گزاف آينده را مي‌پذيرند، چون نسيه است. نيازمند غربالگري سرطان‌هاي اجتماعي هستيم، ولي متاسفانه بسياري از آنها متاستاز شده و با هزينه بالا درمان مي‌شوند. اعتماد و انسجام اجتماعی شرط لازم پرداخت این هزینه‌های بالاست.