روزنامه جهان صنعت
1396/11/03
اتوبوس مدیران دولتی!
رضا فراهانی- مسالهای که این روزها در کنار مشکلات عمده کشور از گرانی و شرایط نامطلوب معیشت مردم گرفته تا فقر و بیکاری و... توی ذوق میزند و عملکرد دولت را بیشتر زیر سوال میبرد، به عبارت یا مصداق تازهای برمیگردد که در ادبیات مدیریتی مملکت رایج شده است؛ «اتوبوس مدیران دولتی» به این معنا که اتوبوس اقوام و آشنایان مدیران را جلوی فلان وزارتخانه یا فلان سازمان برای گرفتن شغل و مقام و منصب پیاده میکند، انگار هر وزیر و مدیری که سر کار میآید به عنوان یک وظیفه ملی، باید اطرافیانش را بر صندلی و منصبی بنشاند تا در چرخه رانت، وقفهای ایجاد نشود. اگر نگاهی به اوضاع چنین مدیرانی بیندازیم و رابطهها را بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که نه قوم و خویشی از قافله عقب مانده و نه مدیری از اتوبوس رفاقتی مدیران جا مانده است.یکی از ایرادات و مشکلات اساسی که بر دولتهای هشتم و نهم وارد بود و دائم در بوق و کرنا اعلام میشد، همین رانتهایی بود که برای آشنایان، دوستان و حتی همفکرانشان در نظر میگرفتند. تنها چیزی که در این میان برای ایشان قابل توجه نبود مصالح مملکتی و مشکلاتی که در آینده به واسطه این انتصابها به وجود خواهد آمد، بود. به عنوان مثال فردی که سابقه مدیریت چندانی نداشت به ناگاه سر از صنعت خودروسازی درمیآورد و سکان هدایت و میز ریاست کارخانههای بزرگ در اختیار وی قرار داده میشد. شوربختانه این روند اما به شکلی دیگر در دولتهای کنونی در حال اتفاق است. فردی وارد حوزه گردشگری میشود و تمام افرادی که در سازمان قبلی با وی همکار بوده یا نسبت دوستی و فامیلی دارند را به سازمان مذکور میآورد یا فرد دیگری در ورزش مسوولیت انجام کاری برعهدهاش قرار میگیرد که او نیز با روشی زیرکانه و سیاستمدارانه دوستان و اقوام محل کارش را وارد میکند و برخیهایشان را نگه داشته و برای برخی دیگر سکو و پلی برای ارتقا و پرتاب به سوی مناصب بالاتر میسازد تا به نوعی ادای دین خویش را به همحزبان، همفکران دوستان، آشنایان و اقوام انجام داده باشد. در این بین فارغالتحصیلانی که به واسطه همین رانتمداری و رانتبازیها از قافله خدمتگزاری عقب ماندهاند در حال از بین رفتن و به جرات میتوان گفت نابودی هستند. جوانی که این روزها با سنی حدود 40 سال و مدرک تحصیلی همچون کارشناسی ارشد و دکترا در شرکتهای خصوصی مشغول فعالیتهای غیرمرتبط است یا حتی با داشتن چند فرزند بیکار بوده و باید به کارهای سطح پایین جهت امرارمعاش روی آورد، به چشم خود میبیند چطور جوانیاش در حال تباه شدن است و به حال خود غبطه میخورد.
او قربانی حرکت اتوبوس مدیران در دولتهای مختلف است. هیچ راهکاری برایش باقی نمانده. دوری از وطن و میهن مادریاش و البته مهاجرت هم داستانهای خاص خود را دارد که باز هم مهمترین آنها پول است.
خلاصه کلام اینکه جوانان شایسته این مرز و بوم، چه آنهایی که در صندوق رای نام حسن روحانی را به امید بهبودی اوضاع مملکت و برونرفت از سختیها و ناشایستهسالاریهایی که در قبل وجود داشته انداختهاند و چه افرادی که مدنظرشان افراد دیگری برای احراز پست ریاستجمهوری بوده و اتفاقا این روزها هم برای کوبیدن و چوب لای چرخ دولت گذاشتن کم هم نمیگذارند، هر دو ناامیدند از دولتی که نام خود را دولت تدبیر و امید قرار داده است. چه خوب است با تدبیر طی سه سال آتی و سرلوحه قرار دادن منویات مقام معظم رهبری جهت بهبود وضع اقتصادی، معیشتی و اشتغال و به دور از هر رانت و دوست و فامیلبازی به فکر جوانانی باشیم که به واسطه چندین سال تحصیل در دانشگاههای این کشور هزینههایی را بر ایران عزیزمان تحمیل کردهاند و حالا نوبت بهرهوری و بهرهگیری از ایشان در جایجای این مرز و بوم است. وقت تدبیر است چرا که 1400 نزدیک است.
yahoo.com1@r_f60
سایر اخبار این روزنامه
وزیر راهوشهرسازی:
قاسمی:نباید ایدهآلهایمان را فراموش کنیم
رشد 8/12 درصدی معاملات در 10 ماهه 96؛
جهتگیری اقتصاد جهان به نفع سرمایهداران
عوارض سنگین برای ورود خودروهای هیبریدی به ایران؛
افزایش نرخ دلار قیمت کالاهارا بالا برد؛
سازمان مالیاتی ۶۰۰ میلیون تومان از حساب متقاضیان مسکن مهر برداشت
بررسی راهکارهای سالمسازی و بازگشت معتادان به جامعه؛
تشکر و سپاس از مسوولان!
خط بقا؛ 700 هزار تومان!
عرضه قطرهچکانی دلار در بازار
امروز یازدهمین نمایشگاه گردشگری و صنایع وابسته افتتاح میشود؛
خویشتنداری تولیدکنندگان، عامل صعود قیمت ها؛
اتوبوس مدیران دولتی!
قلمفروشی؟
تلاش وزیر خارجه آمریکا برای وادار کردن اروپاییها به اصلاح برجام؛
تحویل کودکان دستفروش بروجردی به فردی که فقط مدارک گرو گذاشت
اتوبوس مدیران دولتی!
در بیاهمیتی قانون و نظارت
ظریف به داووس نمیرود؟