گفت‌وگو کافی نیست

وقوع اعتراض در یک کشور امر عجیبی نیست. زیرا حتی در کشورهای توسعه یافته جهان نیز اعتراضاتی نسبت به وضعیت موجود صورت می‌گیرد، در این کشورها توده مردم با اعتراض و اعلام نارضایتی نسبت به عدم تحقق مطالبات‌شان درصددند تا مشکلات خود را با مسئولان آن کشور مطرح کنند. در ایران این مساله بسیار کم‌سابقه بود و همواره جامعه بسیاری از مشکلات را با صبوری تحمل کرده است. به طور قطع اعتراضات اخیر به تعبیر محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت، مسائل درون خانوادگی است و اعتراض نسبت به اصل نظام نیست. این مهم امری صحیح است و همان‌طور که مسئولان و دلسوزان کشور همواره تاکید می‌کنند باید بستر اعتراضات قانونی و نیز شرایطی برای گفت‌وگوی دو سویه مردم با مسئولان و ارتباط بیشتر مسئولان با جامعه در کشور فراهم شود و نباید با موضع سرکوب با آنها برخورد شود. اما مساله اینجاست مسئولان پس از شنیدن صدای اعتراض و مطالبات عمومی، چه تدابیری برای حل مشکلات خواهند اندیشید؟ بدون تردید مسئولان پس از شنیدن صدای خواسته‌های عمومی باید راهکارهای دراز مدت و کوتاه مدت به جامعه ارائه دهند. طرح‌های زودبازده را برای حل مشکلات عموم مطرح کنند و حتی جامعه را نسبت به طرح‌های دیربازده نیز مطلع سازند. بنابراین اکتفای دولت به این مهم که ما صدای اعتراضات جامعه را شنیدم و قطعا به آن پاسخ خواهیم داد، به تنهایی کافی نیست. زیرا چنانچه معضل رکود و بیکاری در کشور ادامه پیدا کند و همچنان مردم با مشکلات‌شان دست به گریبان باشند چه بسا ممکن است پس از مدتی بازهم اعتراضات به صحنه خیابان‌ها کشیده شود. در آن صورت شاید نتوان مردم را با گفتار آرام کرد. بنابراین باید جامعه متقاعد شود که برنامه‌هایی وجود دارد و این برنامه‌ها به تدریج بازدهی خود را نشان خواهد داد. برنامه‌ها باید به گونه ای باشد که جامعه اطمینان حاصل کند که برنامه‌ها و راهکارهای دولت، آنها را به سمت یک معیشت سالم و رفاه اجتماعی نسبی سوق خواهد داد. بنابراین سخنگوی دولت و سایر مسئولانی که در طرح ریزی برنامه‌های دولت نقش بسزایی ایفا می‌کنند باید هر چه سریع‌تر با مردم گفت‌وگو کنند. البته همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد مسئولان باید در گفت‌وگو با مردم طرح و برنامه ارائه کنند تا جامعه نسبت به آینده امیدوار شود و بداند که به زودی مشکلات معیشتی برطرف خواهد شد. امروز مردم در شرایطی قرار گرفته‌اند که در پیرامون خود از یک سو اختلاس‌ها و از سویی فساد سیستم اداری و مالی را می‌بینند. در چنین وضعیتی احتمال دارد نگاهشان به مسئولان تغییر کند و فکر کنند که کسی برای حل مشکلات آنها کاری نمی‌کند. بنابراین اگر جامعه احساس کند که به‌رغم تلاش برای اصلاح وضع موجود و حضور در پای صندوق‌های رای اعتمادشان خدشه‌دار شده و نتواسته‌اند افراد شایسته‌ای را بر روی کار آورند، به احتمال زیاد با صندوق رای قهر خواهند کرد. قهر مردم از صندوق‌های رای نیز پیامدهای بسیار بدی برای کشور به دنبال خواهد داشت. زیرا مردم را بی‌نشاط و ناامید و نیز نسبت به وضعیت موجود و آینده بی‌تفاوت خواهد کرد در نتیجه این بی‌تفاوتی نیز منجر به روی کار آمدن افراد غیر متخصص خواهد شد. امروز به طور قطع مردم شور و هیجان ایام انتخابات را ندارند، به همین دلیل مسئولان باید موضوع را در نهایت جدیت و اهمیت تصور کنند و به سمت و سوی اصلاح سیستم‌های اقتصادی بروند. نظام نباید برای نگه‌داشتن مسئولان ناکارآمد و بی‌لیاقت هزینه بپردازد. اگر حتی پس از مدت 6 ماه یا یکسال ثابت شد که یک مقام مسئول در عملکردش توانمند نیست و نمی‌تواند کاری از پیش ببرد باید بدون فوت وقت کنار گذاشته و فرد توانمند و باانگیزه‌تر به جای او وارد عرصه اجرایی شود.
* عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران