روزنامه قانون
1396/12/16
نيم كيلو اضافه وزن!
ورزش اول كشورمان روزهاي پرتنشي را تجربه مي كند. ماجراي استعفاي رييس فدراسيون كشتي و مخالفت وزارت ورزش و جوانان با اين موضوع به يكي از چالشهاي مهم كشتي در روزهاي اخير تبديل شده است. اتفاقي كه درخشش كشتيگيران در مسابقات آسيايي را به حاشيه برد. چرا رسول خادم استعفا كرد؟ آيا ميتوان راه حلي براي عدم رويارويي با ورزشكاران رژيم صهيونيستي بدون آنكه محروم شويم، پيدا كرد؟ همه اينها سوالاتي است كه ذهن جامعه ورزشي ايران را به خود مشغول كرده است. در ارتباط با اين اتفاقات با «محسن كاوه» مربي پيشين تيمملي كشتي گفتوگويي كرديم كه در ادامه ميخوانيد.كشتي ايران روزهاي پر تنشي را پشت سر ميگذارد، اتفاقاتي كه تمركز را از كشتيگيران گرفته است.
به نظر من اتفاقاتي كه در حال حاضر مي افتد از دايره كشتي گيري خارج شده است. اميدوارم آرامش به كشتي بازگردد. شاهد اين هستيم كه اهالي كشتي به يكديگر بيحرمتي مي كنند. درست در زماني كه ما در مسابقات قهرماني آسيا حضور داشتيم اين اتفاقات رخ داد و فضايي به وجود آامد كه به صلاح كشتي ما نيست.
البته بيحرمتي رخ نداد؛ در واقع چالش مهمي به وجود آمده كه توانسته كشتي را به حاشيه ببرد.
مساله اي كه من در فضاي مجازي ديدم، رفتارها و برخوردها به نوعي است كه باعث شد حرمت ها شكسته شود. مسائلي كه اتفاق افتاده در شأن كشتي نيست و من آن ها را تاييد نمي كنم. دوست ندارم وارد اين بحث ها شوم. ما بايد به مسائل فني بپردازيم. به عنوان مثال به اين موضوع فكر كنيم كه چرا كشتي ما در آسيا پنجم مي شود. يك سري موضوعات، بحث هاي كلان نظام است كه تصميم گيرنده، مسئولان نظام هستند و ما بايد مطيع آن باشيم.
مساله اين است كه بحث عدم رويارويي با نمايندگان رژيم صهيونيستي ممكن است باعث تعليق كل ورزش ايران شود.
خير. من اين را قبول ندارم. اينطور نيست. براي اين مساله راهكارهاي زيادي وجود دارد و من فكر نمي كنم اين موضوع اينقدر حاد باشد.
اگر ممكن است در مورد اين راهكارها بيشتر توضيح دهيد. چه راه يا راه هايي وجود دارد تا از تعليق كشتي ايران جلوگيري شود؟
به هيچ عنوان بحث تعليق مطرح نيست. ما بايد ببينيم كه اين اخباري كه منتشر مي شود چقدر صحت دارند؟ در حال حاضر فضاي احساسي به وجود آمده و براي همين ميگويم اميدوارم آرامش به كشتي ايران بازگردد.
تعليق، به عنوان تهديدي از سوي كميته بينالمللي المپيك صورت گرفته است.
شما ببينيد كميته ملي المپيك چه نامه ايي فرستاده؟ به كجا فرستاده؟ بايد مكتوب صحبت كنيم. متن اين نامه چه بوده است؟ كميته بين المللي المپيك بايد به كميته المپيك ما مكتوب اعلام كند. آيا چنين موضوعي اعلام شده است؟ كميته بين المللي المپيك كه به يك فدراسيون نامه نمي زند. استناد ما بايد به مكاتبه رسمي با كميته المپيك ايران باشد. چرا مسئولان كميته المپيك ما واكنشي به اين موضوع نشان نمي دهند؟
شايد آن ها اطلاع دارند اما ترجيح مي دهند در حال حاضر سكوت كنند ولي رييس فدراسيون خبر دار شده و واكنش نشان داده است.
شما نظرتان را بگوييد كه من بدانم اصل حرف شما چيست؟!
من نظر يا جهت گيري خاصي ندارم. رييس فدراسيون كشتي استعفا داده است و به همين دليل خواستم از شما سوال كنم و نظر شما را بپرسم.
ببينيد؛ شما در روزنامه خودتان اگر بخواهيد به سر كار نرويد، به چه كسي نامه مي زنيد؟ بدون شك به مرجع بالاتر خودتان نامه مي زنيد. حالا آيا نامه استعفايي كه آقاي خادم نوشته، خطاب به وزارت ورزش است يا به مجمع فدراسيون كشتي؟ از نظر من اين نامه، نامه استعفا نيست. او بايد به سركارش بازگردد و به امور فدراسيون بپردازد.
خادم تمايلي براي بازگشت به فدراسيون ندارد و در بيانيه دوم خود نيز اين موضوع را شرح داده است.
بيانيه دوم او را ديدم و مسائل مطرح شده در اين بيانيه را نميپسندم.
خادم مي گويد مسئولاني كه مي گويند با كشتي گيران رژيم صهيونيستي مسابقه ندهيد، حالا كه بحث تهديد و تعليق كشتي مطرح شده، پشت آن ها قرار بگيرند و از حق بين الملليشان دفاع كنند. اگر قرار است محروم شويم، همه با هم محروم شويم يا اگر راهي هست كه با روابط ديپلماتيك حل شود، از اين طريق مشكل را برطرف كنيم.
حرف من اين است كه بحث روبهرو شدن با ورزشكاران اسراييلي، موضوعي است كه ما در مورد آن تصميم گيرنده نيستيم. الان در جامعه ما تنش زياد شده است. اگر قرار است در اين مورد صحبت كنيم، نبايد آن را در انظار عمومي مطرح كنيم كه براي مثال من كه چيزي از سياست نميدانم در موردش حرف بزنم و تنشها را بيشتر كنم. مطرح كردن اين صحبتها در تلگرام، اينستاگرام و ديگر شبكه هاي مجازي به هيچ وجه درست نيست. در واقع ما خودمان در اين مورد حساسيت به وجود مي آوريم. اين ها باعث مي شود كه اگر اتحاديه جهاني تصميمي نداشته باشد با اين صحبت ها و حرف و حديث ها حساس بشود و حكمي را صادر كند. من از شما مي پرسم. به نظر شما، بيانيه آقاي خادم به نفع كشتي ايران است يا به ضرر آن؟
موضوع اين است كه ما اگر قرار است مسابقه ندهيم؛حرفي نيست و مسابقه نخواهيم داد اما حالا كه بحث تعليق و كنارگذاشتن ورزشكاران ما مطرح شده، مسئولان و تصميمگيرندگان، از طريق ديپلماسي و گفتوگو اين مشكل را حل كنند تا خطر حذف از سر كشتي و ورزش ايران برداشته شود.
بحث حذف شدن نيست. در همين مسابقات قهرماني آسيا كشتيگير بحريني مقابل كشتي گير ما حاضر به مسابقه نشد. اين يعني چه؟ مي بينيد كه آن ها خيلي روي اين مسائل پافشاري نميكنند. ما خودمان داريم حساسيت ها را زياد مي كنيم. ما بايد در اين مسائل و موضع گيريها، سعه صدر داشته باشيم. اين مسائل بايد در آرامش، بررسي و پيگيري شوند. عيان شدن آن به هيج وجه خوب و درست نيست.
رسانهاي شدن اين موضوع شايد باعث ضرر شود و بهتر است كه به دور از هياهو و حاشيه پيگيري شود اما سوال اين است كه آيا موافق نيستيد مسئولان ما در اين مقطع وارد عمل بشوند و از طريق گفتوگوي ديپلماتيك، اين لابي آمريكايي-اسراييلي كه عليه ورزش ايران شدت گرفته را خنثي كنند؟
دوباره مي گويم يك مسائلي هست كه در سطح كلان نظام است. به عنوان مثال مگر آقاي ظريف مي تواند وارد اين مساله شود؟
بله مي تواند. براي حل مشكل باشگاه پرسپوليس، رييس جمهور ما با رييس جمهور تركيه گفتوگو كرد و مشكل اين تيم مردمي و خطري كه آنها را تهديد مي كرد، حل شد.
مگر رييس جمهور ما مي تواند با مسئولان رژيم صهيونيستي صحبت كند؟! شما نبايد قضيه طارمي را با مساله اي كه 40 سال خط قرمز نظام است، مقايسه كنيد.
نبايد از خطوط قرمز نظام عبور كنيم و هيچ شكي در اين موضوع نيست. مساله اين است كه ميتوانيم تيم ديپلماتيكي داشته باشيم كه بروند و با مسئولان فدراسيون جهاني و كميته بين المللي المپيك صحبت و خطر تعليق را رفع كنند.
ما خودمان بايد راهكارهايي را پيدا كنيم كه كار به آنجا نكشد. بايد خودمان در داخل راهي پيدا كنيم كه پاي اتحاديه جهاني به ماجرا باز نشود.
مصداقي صحبت كنيم؛ يك نمونه از اين راهكارها را بگوييد.
به عنوان نمونه اگر قرار است وزنكشي يك تورنمنت فردا برگزار شود، شب قرعه آن مشخص است. اينجا به هوش مربي و مديران فدراسيون باز مي گردد اگر احتمال مي دهد ما به رژيم اشغالگر قدس ميخوريم، ترتيبي بدهند كه كشتي گير سر وزن نباشد. براي مثال نيم كيلو زياد بياورد! اين يكي از راه هاست. بايد دنبال راه ها باشيم و آنها را پيدا كنيم.
در حال حاضر رژيم اشغالگر تصميم گرفته در تمام اوزان كشتي گير داشته باشد و به همين دليل رو به استخدام كشتي گيران روس آورده است. با اين حساب آيا راهي كه شما فرموديد، به تيم ملي ما ضربه نمي زند؟
اين مساله كجا بيان شده است؟ من اين مساله را رد ميكنم. كجا اين را گفته اند؟ چه كسي ميگويد؟ اينطور نيست. اسراييل در نهايت يك يا دو كشتي گير را اضافه ميكند. اين اخبار درست نيست. دوباره ميگويم ما خودمان مي توانيم با تدبير كردن در كشورمان، به خوبي از اين مساله رد بشويم. نبايد با اين موضع گيريها و بيانيه ها، حاشيه ها را بيشتر كنيم تا كار به جامعه جهاني كشيده شود.
از اين بحث فاصله بگيريم. روند فني كشتي ايران را در مسابقات اخير چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در مسابقات جهاني كه متاسفانه ما خوب نبوديم و مقام نهم براي ما قابل قبول نبود. در جام تختي نيز نتيجه خوبي نگرفتيم. درست است كه كشتي گيران برتر ما در اين جام حضور نداشتند اما حريفان ما نيز درجه يك نبودند. در اوكراين هم كشتي گيران ما خوب كشتي نگرفتند. در فرنگي هم كه پنجم آسيا شديم كه اتفاق خوبي براي فرنگي ما نبود. در مسابقات آسيايي نيز در سه وزن از رسيدن به مدال محروم مانديم. همه اين اتفاقات نشان مي دهد كه در حال حاضر كشتي ما بيمار شده و به سطح پاييني رسيده است. بايد به فكر اينها باشيم. چرا جوانان ما كه سه چهار سال پيش دوبار قهرمان دنيا شد، الان با شانس سوم مي شود؟ نوجوانان ما چهارم ميشود. اميد ما هشتم ميشود. بزرگسالان ما نهم مي شوند. چرا ما نتوانستيم پشتوانه هاي خوبي آماده كنيم؟ چرا چرخ كشتي در استان ها به خوبي نمي چرخد؟ چرا تماشاچي به سالن ها نمي رود؟ چرا مسابقات ليگ قهرماني كشور يا جام تختي بدون تب و تاب برگزار مي شوند؟ به نظر من بايد بازنگري كنيم. بايد در مورد اختلافاتي كه بين شوراي فني و كادر فني وجود دارد، صحبت كنيم. بايد اين مشكلات را برطرف كنيم. بايد كشتي و كشتي گيرمان را به سمت بالا حركت بدهيم. به نظر من مسائل اصلي اين ها هستند كه پنهان مانده اند. بايد روي بحث فني خيلي بيشتر كار كنيم.
در پايان فكر مي كنيد اين بحث فدراسيون كشتي ختم به خير مي شود؟
بهطور حتم اينطور خواهد شد. مردم ما هميشه به كشتي علاقه مندند. چرخ كشتي هيچ وقت از ريل خارج نشده است. معتقدم ما نبايد قائم به فرد باشيم. من اگر اين ماشين را نبرم، افراد زيادي هستند كه بتوانند آن را حركت بدهند. مهم اين است كه با تدبير و تفكر كار را جلو ببريم.