برای کمک به اقتصاد مقاومتی لطفا خوب خرید کنید!

 سال های جنگ است. کشور در شرایط سختی قرار گرفته است. کمبود بنزین و مواد خوراکی جدی شده است. بنزین به صورت سهمیه ای بین رانندگان تاکسی توزیع می شود تا در جبهه با چالش مواجه نشویم. مردم هم شرایط را خوب درک کرده اند. برخی از مردم از خوراک خود می زنند تا برای رزمندگان آذوقه بفرستند.[1] در آن روزها، حتی امام خمینی(ره) از شرایط سخت سخن می گفتند: «در این پیروزی که به دست آوردیم ما استقامت داشته باشیم، پایداری داشته باشیم. جنگ ها کمبودی دارد ... جنگ ها گرسنگی دارد، جنگ ها گرانی دارد، جنگ ها خرابی دارد.... خداوند می‌فرماید: استقامت کنید، پایدار باشید. از اینکه بنزین کم است نباید بلرزید.»[2]
در سال های جنگ مسئله ایران روشن بود. ایران با کمبود عرضه مواجه بود. کمبود عرضه ای که ناشی از تحریم غربی ها و از بین رفتن ظرفیت های تولیدی بود. در شرایط جنگ، معنای اقتصاد مقاومتی روشن بود. مردم باید کمتر مصرف می کردند و امساک می نمودند تا منابع محدود کشور صرف نیازهای متعدد کشور شود. لذا نقش مردم در جنگ که مسئله اصلی عرضه بود، کم مصرف کردن بود.
اما شرایط این روزهای کشور متفاوت است. ایران دیگر با مشکل عرضه مواجه نیست. ظرفیت تولیدی کشور به گونه ای است که تنها از بخش اندکی از آن استفاده می شود. حتی واردات کالاها و خدمات نیز مهیاست. اما تقاضایی در خور این عرضه وجود ندارد. تولیدکنندگان زیادی هستند که به دلیل نبود مشتری تعطیل می شوند. حتی برخی از واردکنندگان نیز به میزان گذشته فعالیت نمی کنند. این مسئله باعث شده که نرخ رشد اشتغال پاسخگوی نیازهای نیروی کار کشور نباشد.با این حال نباید فراموش کنیم که در شرایط رکود، عرضه باید خود را با تقاضا تعدیل کند، اما این مسیر بلندمدت است. آنچه در این یادداشت بر آن تاکید می شود، مسئله ای کوتاه مدت است و تنها بر نقش مردم تاکید می کند. حالا که درک کردیم که مسئله فعلی ما کمبود تقاضاست، نقش مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی متفاوت از دوران جنگ می شود. اگر در دوران جنگ امساک از مصرف، به نفع کشور بود، این روزها مصرف کردن و خرج کردن به نفع کشور و اقتصاد مقاومتی است. ممکن است با شنیدن این جمله بگویید که «کو پول که خرج کنیم!». اما این توصیه برای کسانی است که به صورت نسبی درآمد دارند و به اقتصاد مقاومتی هم ایمان دارند و می خواهند گامی بردارند. کسانی که درآمدهای خوبی دارند، خوب است که خوب خرج کنند تا بازار تا اندازه ای از رکود خارج شود. برای روشن شدن بحث اجازه بدهید، یک مثال بزنیم.فرض کنید آنتن تلویزیون منزل شما خراب شده است. شما می توانید نصف روز زمان بگذارید تا آن را تعمیر کنید. در مقابل می توانید یک تعمیرکار بیاورید تا با پرداخت حق الزحمه آن کار را به وجه احسن انجام دهد. آنچه روشن است، این هزینه شما زمینه ساز درآمد برای فرد دیگر و ایجاد قدرت خرید جدیدی می شود. قدرت خریدی که خود می تواند زمینه ساز تولید و توزیع دیگری شود.
اما قطعا وقتی می خواهیم مبالغی را هزینه کنیم، باید به دنبال کالاهایی بگردیم که ایرانی باشند. البته نباید گمان ببریم که اگر یک کالای غیرایرانی را تهیه کنیم، به تولید ملی ضربه می زنیم. ممکن است در موارد زیادی خرید یک کالای غیر ایرانی (که مشابه ایرانی ندارد)، کمک قابل توجهی به اقتصاد کشور کند. مثلا خرید یک یخچال فریزر غیر ایرانی می تواند ثمرات زیر را برای اقتصاد داخلی داشته باشد. این محصول نیاز به خدمات پس از فروش دارد. این محصول به تعمیر کار نیاز دارد. به حمل بار نیاز دارد.


پس اگر توان مالی مناسب دارید و به فکر اقتصاد مقاومتی هستید، سعی کنید در روزهای پایانی سال بیشتر خرج کنید و بیشتر برای کالاهای داخلی هزینه کنید تا نظام تولید و توزیع کشور، با این اقدام تکانی بخورد و وضعیت رکود اندکی آرام شود.
[1] کوکب، یکی از بانوان فعال حوزه ستادهای پشتیبانی، از خاطرات دوران جنگ می گوید: «همه آن کمک ها خاطره است زیرا مردم با وجود نیاز به پودر، قند و شکر آنها را به عنوان کمک به جبهه ها تقدیم می کردند چون می دانستند که کمک در هنگام نیازمندی ارزش بیشتری دارد» (خبرگزاری مهر-26 خرداد 95)
[2] صحیفه امام، صفحات 464 تا 465