یک جامعه‌شناس با اشاره به کمبود اخلاق حرفه‌ای عنوان کرد؛

گروه جامعه- زلزله کرمانشاه همان لحظات اولیه 21 آبان تمام شد، اما حواشی و معضلات و رنج‌ها و اتفاقات مربوط به مناطق زلزله‌زده همچنان ادامه دارد و یحتمل بیش از اینها هم ادامه خواهد داشت. تا زمانی که مدیریت و نظارتی بر روند رسیدگی به امور زلزله‌زدگان و بررسی وضعیت اجتماعی آنها به درستی صورت نگیرد، این حواشی و مشکلات پیش خواهد رفت‌.
دکتر فاضل الیاسی جامعه‌شناس و مدیر دفتر انجمن جامعه‌شناسی ایران در مناطق زلزله‌زده کرمانشاه یکی از کسانی است که به برخی از این حواشی ناگفته پرداخته است‌. او با بیان برخی انتقادات در خصوص وضعیت ایجاد شده پس از زلزله کرمانشاه در مناطق زلزله‌زده با طرح پرسش‌هایی، تلنگرهایی به دست‌اندرکاران امر و مسوولان وارد کرده است‌. وی با انتقاد و گلایه شدید نسبت به نوع کمک رسانی و پخش غیراخلاقی تصاویر درد و رنج زلزله‌زدگان به شکلی نامناسب حتی با نیت خوب عنوان کرده: چرا باید انسان‌ها تا این حد تحت فشار قرار بگیرند که تصویر و فیلم خودشان را تمنا و خواهش کنان در شبکه‌های اجتماعی پخش کنند؟
چرا کسانی که قصد خیر دارند بایستی بدون اخلاق حرفه‌ای به انتشار چنین فیلم‌ها و تصاویری اقدام کنند؟
چرا تا درد و رنج افراد بی بضاعت به تصویر کشیده نشود و کرامت انسانی آنها خرد نشود، به آنها کمک نمی‌شود؟


چرا بعضی از افراد کودکان را وادار به حرف زدن جلوی دوربین و حتی به گریه انداختن آنها می‌کنند تا به قول خودشان برای آنها کمک جلب کنند؟ آیا به عواقب و آسیب چنین امری فکر کرده‌اند؟
وی خاطرنشان کرده: چرا باید کسانی که نمی‌توانند از این نقش پذیری استفاده کنند مورد غفلت قرار گیرند؟ شاید طرف نتواند جلوی دوربین گریه و زاری کند‌. چرا بایستی جهت کمک به آسیب‌دیدگان تا این حد مظلوم نمایی کنیم و به مظلوم‌نمایی پناه ببریم؟
لازم به ذکر و یادآوری است استان کرمانشاه با وجود ۳۱۹۸۰ فرد دارای معلولیت بالاتر از سطح میانگین کشوری قرار می‌گیرد‌. طبق گفته‌ مسوولان بهزیستی، رده‌بندی افراد دارای معلولیت در این استان بدین شرح است: معلولان جسمی حرکتی ۱۱۸۹۹ نفر، معلولان ذهنی ۸۳۸۹ نفر، معلولان بینایی۳۸۰۷ نفر، معلولان شنوایی ۵۴۸۲ نفر و معلولان اعصاب و روان ۲۳۲۹ نفر حدود 9 هزار و پانصد نفر از این افراد مستمری‌بگیرند و 13 هزار و نهصد نفر تحت پوشش بیمه‌ معاونت امور توانبخشی قرار دارند‌. 11 مرکز توانبخشی در استان وجود دارد که کمتر از هزار نفر از آن بهره‌مند می‌شوند‌.
اما این آمارها فقط مربوط به کسانی است که به طوری مورد حمایت یک نهاد قرار گرفته اند و اسامی آنان ثبت شده است وگرنه آمار واقعی بسیار بیشتر است‌. از طرف دیگر این آمار منوط به قبل از زلزله ۲۱ آبان ۹۶ در این استان است که حدود 20 هزار کشته و زخمی بر جای گذاشت و قطعا این امر، این آمار را بسیار بالا برده است‌. آمار افراد قطع نخاعی، قطع عضو و آمار بسیار بالای کسانی که از لحاظ روحی دچار آسیب جدی شده‌اند نیز به این آمار اضافه شده است‌.
در زلزله اخیر کرمانشاه 40 هزار واحد تخریب و حدود 20 هزار واحد نیز نیاز به تعمیر پیدا کرد‌. غیر از آمار قربانیان آن و بروز و افزایش آسیب‌های اجتماعی نوپدید، سبک زندگی، ساختار خانواده، مسایل عرفی- فرهنگی و ارزش‌ها نیز با دگردیسی زیادی مواجه شد‌. به گفته الیاسی، سرمایه اجتماعی در این مناطق را می‌توان در حد صفر ذکر کرد، اما ما با ابتذال اخلاقی نیز مواجه هستیم‌. وی تاکید می‌کند:جای پرداختن به کل مسایل نیست، اما سعی من بر این است که نتیجه خیر تحقیقات میدانی و مشاهدات مشارکتی خود را در اختیار مخاطبان قرار دهم‌. این جامعه‌شناس در ابعادی گسترده‌تر عنوان می‌کند: به دلیل عدم حضور جامعه‌شناسان و عدم ثبت مشکلات افراد بعد از زلزله بم، متاسفانه اطلاع دقیقی از نوع و شیوه بروز مسایل و مشکلات آنان در دست نیست تا برای مناطق زلزله‌زده کرمانشاه مورد استفاده قرار گیرد‌ اما یکی از مسایلی که بعد از زلزله کرمانشاه رخ داد، دگردیسی در ارزش‌های خانوادگی و فرهنگی این اجتماع بود‌. برای مثال، قبل از زلزله، شما وقتی به منزل شخصی مراجعه می‌کردید، چنانچه این خانواده شخص معلول یا به نحوی بیمارگونه‌ای داشتند، آن را در یک اتاق جداگانه و تقریبا از مهمانان پنهان می‌کردند اما بعد از جریان زلزله و در اولویت قرار دادن این قشر برای اهدای کمک‌های مردمی، این امر سبب شد که ما روزانه شاهد ده‌ها عکس و فیلم از افراد معلول و بیمار در شبکه‌های اجتماعی باشیم، به صورتی که در هنگام مطالعات میدانی ما شاهد آن بودیم که این افراد را در جلوی چادر قرار می‌دهند تا توجه دیگران و از جمله خیرین به آنها جلب شود‌. وی ادامه می‌دهد: حتی گاهی متوجه می‌شویم که یک معلول یا قطع نخاعی تا پانزده کانکس دریافت کرده و آن را فروخته است‌. استفاده و یا سوءاستفاده از کودکان، کودکان معلول و بیمار برای چنین مقاصدی نقض آشکار حقوق کودکان به شمار می‌رود‌. از سویی حدود ۹۵ درصد از کسانی که از طریق تماس تلفنی یا در هنگام مراجعه به در کانکس و چادرهای آنان تقاضای کمک می‌کنند را خانم‌ها تشکیل می‌دهند و عملا آقایان حضور ندارند! که این امر نشان‌دهنده وضعیت بغرنج زنان و کودکان و نقص حقوق آنان نیز است و می‌توان دلیل چنین رفتارهایی را این چنین ریشه‌یابی کرد:1- در شرایط دشوار و بحرانی همانند زلزله، زنان و کودکان آسیب‌پذیرترین و قربانیان اصلی به شمار می‌آیند و از این جهت مورد بحث و توجه قرار می‌گیرند و همین مورد توجه قرار گرفتن نیز باز منجر به قربانی‌تر شدن آنها می‌شود‌.
2- فقدان نهاد و سازمان‌هایی که در راستای حقوق زنان و کودکان فعالیت داشته باشند‌.
3- فقدان آموزش و آگاهی‌بخشی از عواقب و تاثیرات مخرب چنین رفتارهایی از طرف زنان و کودکان
4- فقدان حمایت‌های دولت و نهادهای دولتی‌.
5- عدم توجه خیرین و نهادهای خیریه و یا عدم آگاهی آنها از اثرات مخرب نحوه کمک‌های آنان به زنان و کودکان‌. به عنوان مثال هر گاه به روستایی مراجعه می‌کنیم، شاهد آن هستیم که کودکان در ابتدای روستا منتظر هستند تا ببینند برای آنها چه چیزی برده‌ایم و عملا از ما درخواست کمک می‌کنند‌. «به قول یکی از معلمان، قبلا یک دانش‌آموز برای گرفتن یک جایزه کوچک به شدت تلاش می‌کرد اما اکنون روزانه ده‌ها جایزه را دریافت می‌کند، بدون اینکه زحمت درس خواندن را به خودش بدهد.»به گفته این استاد دانشگاه، در اینجا ضرورت دارد که هم نهادهای آموزشی و تحقیقاتی و هم خیرین محترم و نهادهای خیریه به این امر توجه کنند که ممکن است این کمک‌ها تاثیرات معکوسی بر شخص و زندگی اجتماعی - روانی آنها در آینده داشته باشد و حضور و مداخله کارشناسان امور اجتماعی و روانشناسان و فعالان حوزه‌های زنان و کودکان الزامی است‌. سپس دکتر محمد ایرانمنش، استاد دانشگاه و در واقع، کسی که تجربیات متعدد خود درخصوص معضلات زلزله بم را به نگارش درآورده است، عنوان کرد: من هم معتقدم که یکی دیگر از کاستی‌های مدیریت بحران، عدم مستندنگاری تجارب است ولی در پاسخ جناب دکتر الیاسی عزیز بگویم که آقای دکتر زند رضوی جامعه‌شناس و سرکار خانم اخلاص‌پور اقتصاددان، همسر بزرگوارشان چندین کتاب و یک سلسله نشریه در تجارب زلزله بم منتشر کرده بودند که برخی کتاب‌ها را دکتر زند به صورت مجازی در اختیار همگان قرار داده‌اند‌. وی تاکید کرد: من نیز کتاب جامعی در باب کلیه رویدادهای زلزله بم و درس‌آموزی از تجارب به دست آمده نوشته‌ام که متاسفانه هیچ سازمان مرتبط با مدیریت بحران، پذیرای چاپ آن نبود تا سرانجام ناشری چاپ آن را قبول کرده و فکر می‌کنم سال آینده منتشر شود‌.
اصولا از ویژگی ما همین بی‌اعتنایی نسبت به تجارب گذشته است و در نتیجه مجبوریم همواره چرخ را از نو و البته با عذاب بسازیم! نمونه آن در همین فضای پس از زلزله کرمانشاه است‌.
یکی از تجارب تلخی که بارها و بارها تکرار شده، انتظار بیش از حد و غیرمعقول از اشتغالزایی با خیاطی و صنایع دستی است که متاسفانه این‌بار در منطقه زلزله‌زده کرمانشاه، به شدت در حال تکرار شدن است که در این زمینه بعدا توضیحات بیشتری خواهم داد‌.
با همه این اوصاف یک نکته با اطمینان قابل بیان است‌. اینکه معضلات و دشواری‌ها و ابهامات در خصوص زلزله کرمانشاه حالا حالاها ادامه دارد و نیاز به حضور جامعه‌شناسان، روانشناسان و عناصر اصلی برای بررسی وضعیت زلزله‌زده‌هاست‌.
سایر اخبار این روزنامه