منطق، لازمه سیاست خارجی در سال جدید

سال 97 هم مثل سال‌های گذشته برای ایران همواره حساسیت‌های خاص خودش را دارد. مشخصا تاریخ بیست و دوم اردیبهشت ماه یک نقطه عطف در سال جاری است که دولت ترامپ می‌خواهد تکلیف خودش را با برجام مشخص کند. ترامپ اعلام کرد که برجام را پاره خواهد کرد مگر اینکه دغدغه‌های سیاسی-امنیتی پایان‌ناپذیر آمریکایی‌ها در دل برجام گنجانده شود. لذا نوعی آماده باش سیاسی-دیپلماتیک در ایران هم برای اینکه چه نوع رفتاری در پیش بگیرد، ایجاد شده است. درواقع ما باید عقلانیت بیشتری را در سیاست خارجی‌مان حاکم کنیم و نباید وارد فضای انتحاری شویم که ممکن است برایمان طراحی شود. در همین روزهای نخست سال شاهد خواهیم بود که یک مثلث شوم در قبال ایران شکل می‌گیرد که در راس آن، رادیکالیسم ترامپی در آمریکاست. یک ضلع دیگر آن ارتجاع عرب به رهبری عربستان سعودی است و ضلع سوم آن رژیم صهیونیستی است که با نگاه امنیت محور موضوع را پیش می‌برد. هدف آنها این است که ایران را وادار کنند که یک رفتار انتحاری در پیش بگیرد و خودش را در سیبل تحولات امروز دنیا قرار دهد. لذا ما باید بیش از گذشته عقلانی‌تر عمل کنیم. اما عقلانی عمل کردن، الزاما به معنای انقلابی عمل نکردن نیست بلکه نظام سیاسی جمهوری اسلامی در طول دوران بعد از انقلاب توانسته با ترکیبی از سیاست‌های مبتنی بر شمشیر و قدرت از یک سمت و منطق و عقلانیت از سمت دیگر سیاست‌های خود را پیش ببرد و الان بیش از پیش نیازمند یک عقلانیت هستیم. مثلث رادیکالی شوم سعی بر این دارد که با پاره کردن برجام ایران را وادار کنند که یک مسیر انتحاری را در پیش بگیرد برای اینکه فرصت‌های سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی که از زمان برجام پیش روی ایران شکل گرفته توسط ایران سوزانده شود و ایران دوباره خودش را در کانون ناامنی دنیا قرار دهد. ولی در طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران باید حساب بقیه دنیا را از این مثلث شوم جدا کند. ما باید وارد یکسری مذاکرات جدی امنیتی با اتحادیه اروپایی شویم که در آنجا دغدغه‌های متقابل خودمان را مطرح کنیم. اروپایی‌ها باید بفهمد که اگر ایران و موشک‌های ایران و توان عمق استراتژیک ایران و جنگیدن ایران با تروریست‌ها نبود، تهدید عملی داعش حتما به مرزهای اروپا می‌رسید. هنوز هم این امکان وجود دارد که برگشت موج‌های ناامنی از غرب آسیا به سمت اروپا شکل بگیرد و اروپا را ناامن کند و ایران یک جزیره امن و سنگر مطمئنی در مقابل امواج ناامنی است که اتفاقا در دل همان مثلث هم شکل می‌گیرد. یعنی آمریکایی‌ها، صهیونیست‌ها و سعودی‌ها هر کدام از لحاظ سیاسی، راهبردی، اطلاعاتی و مالی گروه‌ها و جریان‌های تروریستی و خشنی را شکل داده‌اند که معمولا این توطئه‌ها را جمهوری اسلامی ایران یا به تنهایی یا در همسویی و همراهی با برخی کشورها مثل روسیه توانسته از بین ببرد و دنیا را امن بسازد. این واقعیتی است که وجود دارد. لذا معتقدم که نباید وارد سیاست انتحاری شویم که ما را در مقابل دنیا قرار دهد یعنی همان که آن مثلث شوم می‌خواهد. پس شکل دهی یک راهبرد و مذاکرات جدی امنیتی با اتحادیه اروپایی برای اینکه بهانه‌زدایی شود از اینکه ایران را تهدید اروپا نشان دهند. ایرانی‌ها از سال 2001 میلادی که برنامه موشکی شهاب 4 خود را به حالت تعلیق درآوردند، نشان دادند که برای امنیت جامعه جهانی و به‌خصوص امنیت اروپا احترام قائل هستند. موضوع دوم، همکاری گسترده در سطح دوجانبه با کشورهای مختلف دنیا به‌ویژه با کشورهای همسایه و منطقه است. همین حالا ما بسیاری از فرصت‌های اقتصادی و راهبردی در قبال کشورهای همسایه‌مان مثل عراق را داریم از بین می‌بریم. به عنوان مثال ایرانی‌ها در عراق خون دادند ولی فرصت‌های اقتصادی در اختیار کشورهای دیگر قرار گرفته و ما هنوز سامان لازم را در مرزهای خودمان ایجاد نکرده‌ایم. جالب اینکه بعد از ماه‌ها آقای محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران در پاسخ به سوالی که مطرح کردم در کمیسیون امنیت ملی اعلام کردند که در طول یک‌ماه آینده برنامه سامان مرزی با عراق را داریم. لذا معتقدم ما در قبال کشورهای همسایه هم باید سیاست‌های همکاری دوجانبه را در پیش بگیریم. موضوع آخر، دیپلماسی اقتصادی است. وزارت امور خارجه و آقای ظریف قول داده‌اند در دوره دوم وزارتشان، دیپلماسی اقتصادی را در دستور کار قرار دهند. معنای این موضوع، وقتی اقتصاد مطرح است، کمیت و ارقام است که عمل می‌کنند. باید ببینیم که وزارت خارجه چقدر توانسته کمک و یا جلوداری کند تا بتوانیم از 63 میلیارد دلار تکلیف قانون برنامه برای جذب سرمایه خارجی بهره‌مند شویم.
* عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس