دوباره اشتباه نکنيم

حاشيه‌سازي و به‌راه‌انداختن چالش‌هاي سياسي براي رسيدن به مقاصد، روش شناخته‌شده يک طيف خاص از دوران اصلاحات تا دولت اعتدال است. درگيرشدن در اين حاشيه‌ها بدون شک، همان هدفي است که طراحان اين بازي، به دنبال آن هستند. مي‌دانيم سياست جزء جدايي‌ناپذير زندگي اجتماعي انسان‌ها است و اين پيوستگي سبب مي‌شود در عرصه سياست بيش از هر موضوع ديگري بر عنصر خرد و عقلانيت تکيه شود. با وجود اين متأسفانه امروز عده‌اي در ايران خلاف قواعد منطقي اين حوزه رفتار کرده و تلاش می‌کنند با تهييج احساسات، برانگيختن هيجانات کاذب و تکيه بر شعر و شعار در عالم سياست به جاي رقابت سازنده با رقيب، به ماندن خود در صحنه ادامه دهند. آنچه پيش از روي‌کارآمدن دولت روحاني بر کشور گذشت، تبعاتي دارد که سال‌هاي سال دامن اقتصاد، سياست و فرهنگ ايران را مي‌گيرد و همين مسئله، اهميت تدبير و عقلانيت در امور مختلف را دوچندان کرده است. دولت يازدهم تلاش‌کرد با واقع‌نگري و آينده‌پژوهي، موضوع تحريم‌هاي هسته‌اي ايران را با توافق  برد - برد و بر اساس مصالح مورد تأکيد رهبري نظام و مردم، مختومه کند. از همان زمان تا امروز، عده‌اي به دليل نداشتن درک درست از مقتضيات جامعه ايران و روابط بين‌الملل و همچنين ابتلا به عارضه نزديک‌بيني در عالم سياست، از هر فرصتي براي مانع‌تراشي در مسير اصلاح شرايط توسط مديران اجرائي، استفاده می‌کنند، اصلاحات اقتصادي را مورد هجمه قرار می‌دهند و نوسانات ارزي را با استفاده از ابزارهاي رسانه‌اي و حتي اجرائي، بزرگ‌نمايي می‌کنند. برخي از آنان در دولت گذشته، به بهانه دورزدن تحريم‌ها، منافع ملي را دور زدند و به درآمدهاي چشمگیری از جيب ملت دست يافتند. بارها تأکيد شده که بايد از گذشته درس گرفت و اشتباهات رفتاري در زمينگيرکردن دولت منتخب مردم را تکرار نکرد. اما گويا بنا نيست برخي اين موضوع را در دستور کار قرار دهند. مردم ايران در 24 خرداد 92 و 29 ارديبهشت 96 به يک رجل سياسي- مذهبي اقبال نشان دادند که مهم‌ترين شعار او رعايت عقلانيت و اعتدال در سياست بود. اينکه امروز برخي خبرگزاري‌ها و جرايد منتفع از بودجه بيت‌المال به دنبال پشيمان نشان‌دادن مردم از انتخاب خود هستند، نشان مي‌دهد توجه به اصل توسعه کشور و بهبود شرايط مردم، براي آنان موضوعي شعاري است. در منطق اعتدال، سياست توأم با آرامش پيش مي‌رود. آرامش، زمينه‌ساز کارهاي بزرگ و رشد ايران است اما يک طيف سياسي پس از خروج از شوک انتخابات سال گذشته، به دنبال فضاسازي‌هاي کاذب و درگيرکردن ذهن جامعه به مسائل فرعي به جاي نگاه به جهت‌گيري کلان دولت در راستاي بهبود زندگي مردم است. بدون‌شک نبايد در دام اين تاکتيک نخ‌نما افتاد. دولت تدبير و اميد نشان داده انتقادات را مي‌پذيرد و عذرخواهي از مردم چه آنان که به حسن روحاني رأي داده‌‌اند و چه آنها که به رقيب او رأي داده‌‌اند يا حتي در انتخابات شرکت نکردند را افتخار مي‌داند. دولت دوازدهم اين ظرفيت را دارد که با جديت بيشتر به دنبال رفع مشکلات اقتصادي از طريق اصلاحات کلان اقتصادي، بهبود روابط منطقه‌اي و خارجي بدون هراسيدن از سر و صداي افراد نزديک‌بين و ايجاد فضاي مناسب براي بيان نظرات طيف‌هاي مختلف سياسي و عموم مردم باشد. نبايد تحت‌تأثير فضاسازي‌هاي با پشتوانه مالي هنگفت تندروها قرار گرفت. رسالتي که فعالان سياسي و دانشگاهي برعهده دارند، اين است که با وجود برخي محدوديت‌ها به آگاهي‌بخشي ادامه دهند. اينکه در کنار تاباندن نور به تاکتيک‌هاي سياسي مخرب، حمايت نقادانه از دولت را که امنيت‌‌ساز و نه امنيت‌زداست، تبيين کنند. به‌هرحال ايجاد ثبات در فضاي اقتصادي کشور، امري نسبي است. فراموش نکنيم شيرازه اقتصاد کشور در حال از هم ‌پاشيده‌شدن بود و منطق تحريم‌هاي ظالمانه اين بود که صادرات نفت ايران از ٨٠٠ هزار بشکه به ٤٠٠ هزار بشکه برسد و سپس «عراقيزه» شود؛ يعني برنامه‌اي مانند نفت در برابر غذا و دارو. با حضور مردم و در پنج سال گذشته، تعامل با جهان شرايط بهتري يافته و رئيس‌جمهور آمريکا در مقابل منطق رئيس‌جمهور ايران، دست به رفتارهاي خارج از عرف سياسي مي‌زند. جريان همسوي اعتدال- اصلاحات مي‌داند، نشناختن بازي جريان مقابل، نافي تجربه ٣٥ساله کار سياسي پس از انقلاب است که در کارنامه آنان وجود دارد. سال گذشته حوادثي که از مشهد شروع شد، با بزرگنمايي برخي کمبودها به دنبال ناکارآمد نشان‌دادن دولت بود. آنان اين تحليل را نداشتند که ممکن است شروع‌کننده بازي باشند اما مطالبات سياسي‌، اجتماعي ‌و فرهنگي مردم، از طراحي آنان فراتر برود. با توجه به مشکلات ساختاري در ايران، اقتصاد پاشنه‌آشيل همه دولت‌هاست. منتقدان دولت روحاني فراموش نکنند در دولت دوم آقاي خاتمي ‌اصولگرايان روي همين موج ناکارآمد نشان‌دادن دولت وقت سوار شدند، ادعاي ايجاد ژاپن اسلامي را داشتند و بعد از دراختيارگرفتن دولت و مجلس و شوراها، کشور را تا لبه پرتگاه پيش بردند.  همان سال‌هاي ابتداي دولت محبوب آنها بود که آمارها نشان داد دولت اصلاحات ‌در زمينه رشد اقتصادي، کنترل تورم و بي‌کاري، سرمايه‌گذاري خارجي و داخلي، بهترين دولت پس از انقلاب بوده است. امروز با بازخواني اين عبرت‌ها، بايد براي مردم توضيح دهيم که دامن‌زدن به مطالبات و ناکارآمد نشان‌دادن تفکر اصلاحات و اعتدال، تاکتيک قديمي جريان مقابل است. مبادا اشتباه دو سال پاياني دولت اصلاحات، بار ديگر تکرار شود.