روزنامه آفتاب یزد
1395/12/24
آنچههاشمی با خود نبرد و برای ایران گذاشت
یادداشت تحلیلی دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان در مورد سیر تا پیاز عملکرد اقتصادی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام از ابتدای انقلاب تاکنونآنچههاشمی با خود نبرد و برای ایران گذاشت
-----------------------------------------
طبیعتا من به عنوان یک اقتصاددان در جایگاهی قرار ندارم که در مورد اندیشه سیاسی و عملکردهایی از این نوع آن هم توسط مردی که بزرگترین دگرگونیهای اقتصادی کشور را پس از انقلاب پایهگذاری کرد، اظهارنظر کنم. در مورد اینگونه مسائل بدون شک در آینده تاریخ قضاوت خواهد کرد.
همانگونه که برخی رسانههای خارجی این کار را آغاز کردهاند. البته اگر اقتصاد را سفید و سیاست را سیاه ببینیم این دو نقاط خاکستری فراوانی با هم دارند. در مورد آنچه آقایهاشمی از بعد اقتصادی برای کشور انجام داد اظهارنظرهای گوناگونی میشود که یا اشتباه هستند یا بیشتر مغرضانه. بهطور مثال، فضا را آنچنان آلوده کردهاند که وزیر نیروی دولت یازدهم تحتتاثیر همین القائات میگوید: «من برای ساخت سد نیامدهام.» زیرا سدسازی را یکی از کارهای منفی صورت گرفته در دوره سازندگی به مردم شناساندهاند، ولی حاضر هستند ببینید که سالانه چندین هزار هکتار از جنگلهای زاگرس و شمال کشور از بین برود، ولی زمانی که سدی میخواهد ساخته شود که آب مورد نیاز کشاورزان را تامین میکند، میگویند آثار باستانی زیر آب میرود یا 100هکتار از جنگلهای شمال نابود میشود در حالی که اگر همین سدها نبودند برنجکاران گیلان و مازندران در تابستان چه میکردند؟
هاشمی بچه کویر بود اهمیت آب را میدانست، میدانست که ایران در منطقهای نیمه بیابانی قراردارد. طبعا وصیتنامه داریوش بزرگ مبنی بر حفاظت امپراتوری هخامنشی از خشکسالی را خوانده بود، ضمن اینکه میدانست مطالعات صورت گرفته روی رودخانههای بزرگ ایران توسط شرکتهای مهندس مشاور معتبر آمریکایی و سوئیسی انجام گرفتهاست و حتی محل ساخت سدهای جدید روی این رودخانههای بزرگ که کاری بسیار پیچیده است را مشخص کردهاند. میدانست که رودخانه کارون به تنهایی به علت عبور از رشته کوههای زاگرس توان تولید برق را حتی بیشتر از رودخانه آمازون دارد. برپایه اطلاعات موجود تنها از این رودخانه میتوان بیشتر از 18هزار مگاوات برق تقریبا رایگان تولید کرد، بنابراین فشار خود را بر این موضوع گذاشت. در زمان او، ساخت تعداد 4سد غولپیکر توسط شرکتهای ایرانی با ظرفیت 8هزار مگاوات برق آغاز شد که تمام آنها در حال بهرهبرداری هستند.
**
من یک روحانی هستم
متاسفانه پس از او عملیات اجرایی هیچ سد دیگری روی این رودخانه آغاز نشد. ساخت سدهای کارون2، کارون5 و سه سد خرسان 1،2 و3 با بهانههای گوناگون متوقف و کشور از این پتانسیل خدادادی محروم شده است. اهمیت این سدها که تنها در زمان پیک مصرف برق بهکار گرفته میشوند بهگونهای است که اگر این سدها نبودند در تمام ایران از تبریز گرفته تا تهران، اصفهان و مشهد کمبود برق و خاموشی بهوجود میآمد. حال عدهای نادان این واقعیتها را نمیبینند و ساخت چند سد کوچک که بدون کارشناسی ساخته شدهاند را بهانه کردهاند و بهطور مثال میگویند دریاچه ارومیه به علت سدسازی خشک شده است در حالی که ظرفیت حوزه آبریز دریاچه تنها 120هزارهکتار است که در حال حاضر به بیش از 500 هزار هکتار رسیده و علاوه بر آن هزاران چاه غیرمجاز در دولتهای نهم و دهم در حوزه آبریز دریاچه ارومیه حفر شدهاند.
یکی از وزرای دوره سازندگی میگفت: «آقایهاشمی به من گفته برخی فکر میکنند من عاشق کلنگزدن هستم. من خودم روحانی هستم. رئیسجمهور بعدی هم یک روحانی خواهد بود، بنابراین روحانیون را میشناسم من این کارها را زخمی میکنم تا آنها تکمیل کنند.» و اگر کارشناسان وزارت نیرو در آن زمان احساس مسئولیت میکردند، این سدهایی که از آنها نام بردم بدون شک اکنون به بهرهبرد
سایر اخبار این روزنامه
ضیاء مصباح
مانور وحدت چپ با سمفونی تفرقه راست
پیام نامه مشایی به رییس جمهور اسبق برای اصلاحطلبان!
نگاه درآمدزایی بلای میراث فرهنگی است
درگذشت ناگهانی علی معلم
یک کارشناس بازار کار در گفتگو با آفتاب یزد تشریح کرد
رئیس مجلس شورای اسلامی:
آنچههاشمی با خود نبرد و برای ایران گذاشت
فراکسیون امید هم از کاندیداتوری حسن روحانی حمایت کرد