دورهمی یا دور زدن شعور مخاطب!

جعفر جعفری گلدیر- برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری تمام شد. مهران مدیری در دورهمی سعی کرد با تمسک به دو عنصر مطالب زرد و نگاه نیشخندی به معضلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مخاطب خود را با برنامه همراه سازد که نشان از بلوغ و نبوغ مدیری دارد، اما بنا دارم به جنبه‌های دیگر نبوغ مدیری اشاره کنم و آن راه رفتن روی لبه باریک شعور مخاطب بود، آنجا که مخاطب فکر می‌کند مدیری آن چیزی را می‌گوید یا انجام می‌دهد که من انتظارش را دارم، پس باید حمایتش کرد و آن هم درست چیزی است که مدیری در اوج همذات‌پنداری با مخاطب از یادش نمی‌رود و روراست و رو به دوربین و مخاطب می‌گوید اگر می‌خواهید ما ادامه داشته باشیم (این حرف‌ها را تکرار کنیم)، ستاره عدد مربع *$#یادتان نرود. یعنی نفری پانزده هزار تومان! این برای من بیشتر شبیه رانت‌خواری از طریق یک رسانه جمعی است که هزینه‌هایش از بودجه ملی تامین می‌شود و کار مهران مدیری دست کردن توی جیب مخاطب به نفع یک شرکت است. یعنی مهران مدیری وجهه‌ای را که از طریق همین رسانه جمعی به‌دست آورده، به عده‌ای فروخته تا برایشان کسب درآمد کند و برای این کار از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند؛ پرسیدن سوالات زرد از مهمانان تا انتقاد از دولت مستقر، وقتی از مدیری می‌پرسند چرا این حرف‌ها را قبلاً نمی‌زدی؟ جواب می‌دهد رسانه‌ای نبود تا من مطرح کنم! اما برعکس معتقدم رسانه بود اما کسی به مدیری پول نمی‌داد تا این حرف‌ها را بزند. پس چگونه می‌توان از من انتظار داشت تا به مدیری به عنوان یک انسان صادق نگاه کنم. مدیری از بلایی که موسسات مالی اعتباری بر سر مردم و اقتصاد کشور آوردند، انتقاد می‌کند اما یک سوزنی هم به خود نمی‌زند که همین ستاره مربع‌ها *#ها که اکنون پیمانکارشان شده، کارشان بی‌شباهت به کار موسسات اعتباری نیست. ای‌کاش جناب مهران مدیری اعلام کنند که قرار است چند درصد از پولی که از طریق لاتاری *#جمع می‌شود به شرکت‌کنندگان باز گردد و چند درصد سهم عوامل اصلی است؟ البته باید اذعان کنم که تنها در سیبل قرار دادن مهران مدیری در این بلوای شور *#ها کار منصفانه‌ای نیست، اما آنچه برای مخاطب آزاردهنده بود شیوه کار مهران مدیری بود، وگرنه چه کسی امروز نمی‌داند که کار تلویزیون شده همین فروختن آنتن به *#چی‌ها، کنکورچی‌ها، لوازم آرایشی‌چی‌ها وغیره. و کسی نیست بپرسد چگونه رسانه‌ای که قرار بود دانشگاه برای مردم باشد اکنون شده آنتن فروشی! و اینکه آیا در این کشور نهاد یا سازمانی وجود دارد که سر از کار این *#ها در بیاورد؟ یا همه ایستاده‌اند تا مثل موسسات اعتباری بوی تعفن‌شان بلند شود بعد فریاد وااسفنا سر دهند!؟