وعده‌هاي زمين مانده دليل هجوم به بازار ارز


دکتر مريم ملکي
استاد جامعه شناسي دانشگاه
در هفته‌هاي اخير موجي از رويکرد و اقدام در ميان مردم شايع شده که درصدد هستند به نحوي از انحاء بخشي هرچند مختصر از سرمايه و دارايي‌هاي خود را با ارزش روز حفظ کنند. لذا تصور براي حفظ ارزش دارايي را در خريد ارز و سکه، و کساني که سرمايه بيشتري دارند، بر زمين و ملک هزينه مي‌کنند که هميشه در اقتصاد ايران اقبال خوبي داشته و هيچگاه منجر به ضرر نشده است. اين موضوع هدايت و حرکت جامعه به سمت خريد ارز و سکه را شايع كرده و عدم همراهي مردم با دولت را در شرايط بحران نقدينگي ارز رقم مي‌زند. اين موضوع نخستين بار نيست که در کشور رخ داده و اخرين بار نيز نخواهد بود. بي شک تأثير پذيري بازار ارز و سكه از شايعه‌ها و دلواپسي‌ها، موج نااميدي و عدم اعتماد را به جامعه تزريق مي‌كند.
آنچه که مي‌توان در نگاه نخست درباره آن با رويکرد جامعه شناسي اظهار نظر کرد، کاهش سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي در جامعه است. سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي برخواسته از يک عنصر و يک عامل به تنهايي نيست، عوامل و موارد بسيار متعددي مي‌تواند ميزان سرمايه اجتماعي را ارتقا يا کاهش دهد. اما نگه داشتن سر پيکان به سوي مردم و اينکه هميشه آنها را محکوم کنيم که شما مشارکت اجتماعي نداريد و اقشار به دنبال نفع شخصي سوق يافته و نفع جمع را در نظر ندارند، نگاه و عملکردي کاملاً سوگيرانه و غيرحرفه‌اي و کارشناسي است. بايد در نظر داشت که مهمترين ويژگي انسان، اجتماعي بودن آن است و انسان در طي قرون و اعصار پذيرفته که به واسطه نياز به اجتماع و جمع، بايد از برخي خواست‌ها و مطالبات خود چشم بپوشد تا بتواند حيات و استمرار در اجتماع و جمع را داشته باشد. اين خصلت ذاتي بشر است و لذا سبک زندگي، هنجارها و ارزش‌هاي جامعه مي‌تواند آن را تقويت يا تضعيف کند اما قابل از بين بردن نيست.
انچه كه امروز مردم در كنش اجتماعي خود نشان مي‌دهند، اخلاق تلافي گونه در برابر مديران سياسي است. اخلاقي كه حكايت از عدم تعامل در عين اميد و پويايي براي جامعه است. اما ما به اشتباه در پژوهش‌هاي سنجش افکار عمومي‌انعکاس مي‌دهيم که مردم ايران نااميد هستند. اينکه دائم با روش سنجش افکار که کم هزينه‌ترين روش است شاخص‌هاي اميد و نااميدي، سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي را بسنجيم، به لحاظ روش شناسي جامعه شناختي کاملاً اشتباه است و ما بر مبناي داده‌هاي برخواسته از اين روش اشتباه، دائم به مردم مي‌گوييم که نظم نداريد، از قوانين راهنمايي و رانندگي تبعيت نمي‌کنيد، کتاب نمي‌خوانيد، همراه و همگام با دولت و سياست‌هاي آن نيستيد يا مثبت انديش نيستيد. در واقع با القاي اين مسائل به جامعه مردم را به سمت آنها سوق مي‌دهيم و امروز دائم در راديو، تلويزيون و رسانه‌ها و فضاي مجازي منعکس مي‌کنيم که مردم نگران نباشيد، مردم نگران چه نباشند؟ مگر نه آنکه موج نااميدي و نارضايتي با انعكاس اين آمار سطحي در ميان آنها ترويج شد و مگر نه آنکه دائم تشويق شد که در گردهمايي‌ها و راهپيمايي‌ها حضور يابند تا مشتي بر دهان استکبار و استعمار بزنند و مگر نه آنکه رويکرد محدوديت در دسترسي به برخي اطلاعات ايجاد شد تا تفسير عام بر برخي از اطلاعات و اسناد و مطالب روز مطرح در دنيا وارد نشود و نتيجه اين شد که مردم نه به آن منبع اطلاعاتي و کتاب توجه کردند و نه به منبع اطلاعاتي و کتاب معرفي شده توسط جامعه.
داستان تلاطم بازار ارز و سكه هم اين گونه است. منعيت ايجاد مي‌شود اما از سوي منبعي است كه پيش از اين در نزد عموم سربلندي و توفيق لازم را نداشته و مردم با اخلاق تلافي ورود مي‌كنند و هم آن كه ضد ارزش جامعه مي‌شود را انجام مي‌دهند. 
موج خريد ارز و سکه نيز با گذشت اندک زماني فروکش خواهد کرد و سرمايه‌هاي خرد در سال توليد و حمايت از کالاي ايراني کماکان در گاو صندوق‌هاي خانگي انباشت خواهد شد و در پايان سال شعاري ديگر را براي ايجاد رونق و نشاط در عرصه فعاليت اقتصادي که به عنوان زيربناي توسعه‌اي کشور است، سرخواهيم داد اما بهتر است يک بار براي هميشه بايستيم و تحليل واقع بينانه کنيم. دارايي و سرمايه‌ها اعم از مادي و معنوي و انساني را يک کاسه کنيم و بعد سند چشم انداز توسعه را بر اين مبنا مورد بازنگري و اصلاح قرار دهيم و بپذيريم اين مردم اميد دارند و هنجارمند و با صلابت رو به جلو مي‌روند و همراه مي‌شوند به شرط همراهي و همدلي.