ما را به خیر تو امیّد نیست، شرّ مَرَسان

علی مندنی‌پور‪-‬ «اسمِ استان کهگیلویه و بویراحمد سخت است،گاهی در نوشتنِ آن با مشکل مواجه‌ می‌شویم، چه برسد به تلّفظ آن! برای استان‌تان یک نام یک سیلابی انتخاب کنید.»
آنچه در بالا آمده است، سخنی است، «نغز و پر مغز»! و توصیه‌ای است ظاهراً «خیرخواهانه و عالمانه» در قالبِ ارشادِ «جماعتی محروم»، به تغییرِ هویّتِ دیرینه‌ خویش از زبانِ آقای سیّدابوالفضل رضوی معاون توسعه روستایی و مناطقِ محروم رئیس جمهور در نشستِ اقتصاد مقاومتی و توسعه روستایی استان، در شهرِ یاسوج، خطاب به جنابِ استاندار و دیگر مسئولان!
بیانِ همین چند جمله‌ فاخر، از جانبِ حضرتِ ایشان گویای این واقعیّت تلخ است که بسیاری از اصحابِ قدرت و مدّعیان کشورداری این مرز و بوم‌، هنوز آنگونه که شاید و باید نه فقط با تاریخ، جغرافیا و فرهنگ، که با روشِ اداره امور مملکت نیز ناآشنا و باخواست‌ها و نیازهای واقعی مردم فاصله دارند‌!
چه، تا بوده و نبوده الفبایِ مدیریّت در راستایِ مصالح و منافع شهروندان ایجاب می‌کند، «حکومت کنندگان» پیوسته در جهتِ همدلی و همراهی با «حکومت شوندگان» گام برداشته و در قدم، قلم و بیانِ خویش از ایجاد اختلاف و دودستگی بپرهیزند‌!


به بیانی دیگر‌ وحدت بیافرینند، نه آنکه موجب تفرقه شوند و بذرِ کین و نفرت پراکَنَند‌!
جناب آقای رضوی‌، به رسمِ معمول در این جلسه‌ کاری نشستند و گفتند و برخاستند!
اما به این مهّم توّجه لازم مبذول نفرمودند که دقّتِ در انتخاب کلمه‌ها و گُزیده‌گویی سنّت پسندیده‌ «سیاست‌ورزان» است. «کلام الملوک، ملوک الکلام»!
سخنِ ایشان‌، بارِ سیاسی، اجتماعی‌، فرهنگی و حقوقی سنگینی را به دنبال داشته و تعبیر و تفسیر‌های خّاص خود را در افکار عمومی به‌جای خواهد گذاشت، و‌ای بسا مورد استفاده و بهره‌برداری نابجایِ جماعتی، آگاهانه یا ناآگاهانه قرار گیرد و از همین فردا، وقت و انرژی بسیاری از مردم و مسئولانِ این دیار را خواهد گرفت و بی‌تردید‌، چنانچه تجربه نشان داده‌،چنین پیش خواهد رفت‌!
مردمی که از سرِ بیکاری، علاقه‌مندِ یافتنِ سوژه‌های این‌چنینی برای گذرانِ اوقاتِ فراغت خویش‌اند و هم از این رهگذر فرصت طلایی برای ابرازِ وجود و عرضِ اندامِ «دکّانداران دو نبشِ سیاست» در سطوحِ منطقه‌ای و ملّی‌، با هدف گرفتنِ ماهی از آب گل‌آلود از طریقِ صف‌بندی‌های آزاردهنده‌، وقت‌کُشِ و بدون حاصلِ گرمسیری و سردسیری و بالا و پایین و تازه کردن داغِ زخمِ کهنه‌ قوم‌گرایی، قبیله‌گرایی و .... که خود در اساس حرکتی است ضدّ توسعه.
فرمایشِ این مقام عالی کشوری در این قالب که «اسم استان کهگیلویه و بویر احمد سخت است و گاهی در نوشتن آن با مشکل مواجه(‌می‌شوند)» و اینکه تلّفظِ این دو واژه نام آشنا، در تاریخِ موجودیّتِ پانصد ساله این شهر و دیار با این نام و نشان برایشان مشکل است‌! واینکه، ضمن رفع محرومیّت، از مناطق محروم این استان پرنعمت اما سراسر نِقمَت! توصیه فرموده‌اند «برای استان یک نام یک سیلابی انتخاب کنید.» با وجود آنکه به خوبی می‌دانند، «بی‌گدار به آب زده اند» به حرمتِ جایگاه میهمان، از جانبِ «میزبانِ بی‌زبان» قابل چشم‌پوشی است، ولی جا دارد‌، بپذیریم ‌ این نظر و برداشت شخصی و مشکلِ ایشان است و به خودشان مربوط می‌شود. امّا آیا درست است اینگونه برداشت شود‌ که هویّت و تاریخ و گذشته‌ مردم باید خطّ بخورد، تا برای «بعضی» تلّفط نام و نشان شهر و دیاری به دل نشیند؟
شک ندارم، این مَثَلِ زیبای فارسی را بسیاری از ما شنیده‌ایم «علف باید به دهنِ بُزی شیرین بیاد» شاید، نام بچّه میزبان برای میهمان چندان دلچسب نباشد و به‌قولِ معاون محترم رئیس جمهور «تلفظ اش سخت» ولی انصاف بدهیم، برای صاحبِ بچّه‌، بسیار شیرین‌، دلنشین و دوست‌داشتنی است و یادآورِ تاریخ و فرهنگ دیرینه اهلِ خانه و برای اثباتِ دوست داشتن این نام و نشان تا دلتان بخواهد توجیه منطقی در انبان و دلائل و مستندات در چنته صاحب خانه موجود است و نیازی به ثبت و سفارش آن میهمانِ ناخوانده و دیگر مسافرانِ این مسیر به پیدا کردن نام «تک سیلابی» و «دو سیلابی» احساس نمی‌شود.
اگر لازم بشود‌، از وجودِ ارزشمند، دانش و دانایی و گوش شیطان کَر بهره هوشی بالایِ عزیزانِ دلسوز و وظیفه‌شناس بهره‌ لازم را در حلّ این معمّای پیچیده‌، که گویی فقط دامن ما راگرفته و هر از گاهی به تناسبِ نیازِ روز برایمان طرح شده و‌ می‌شود، خواهیم برد!
فعلاً بد نیست یاد آوری کنیم، در گذرِ زمان همولایتی‌های دردمند‌، پیرامونِ این قصّه‌ پر غصّه بسیار گفته و نوشته‌اند و در این باره به دفعات به داوری نشسته و حرفِ اول و آخرشان را با صدای رَسا فریاد زده‌اند.
بجاست، به جای خلقِ اینگونه «سرگرمی‌های» دست‌ساز‌، کِسِل‌کننده‌، ملال‌آور و آسیب‌زا، به وضعیّت رقّت‌بارِ بنیادِ از هم‌گسیخته‌ خانواده‌، رفعِ تبعیض‌، نابرابری‌، مبارزه با فساد، فقر و نداری و فحشاء، بیکاری و سرگردانی جوانان‌، ریشه‌یابی‌، پیشگیری و درمان این همه ‌آسیب اجتماعی همّت گماریم!
تغییرِ نام‌ استان از چند سیلابی به تک‌سیلابی! نان و جامه و جایگاه و کار‌، برایمان به ارمغان نمی‌آورد و دردی از انبوه درد‌ها و خواست‌ها و مطالباتِ بحقّ و بر زمین مانده‌مان را دوا نخواهد کرد!
بالاغیرتاً آنچه داریم‌ از ما نگیرید، نداشته‌هامان پیشکش‌تان!
کلام آخر آنکه‌، در این بُرهه حسّاس که بر کشور‌ می‌گذرد، با به کارگیری چنین ادبّیاتی نسنجیده‌، بهانه به دست بهانه‌گیران نداده، خواسته بحقِ اکثریّت اهلِ خانه را ارج گذاشته و پاس داریم.