روزنامه ابتکار
1395/10/11
پیکر پژوهشگر ادبیات دوشنبه تشییع می شود «خواهر فروغ» یا «پوران فرخزاد»؟
گروه ادب و فرهنگ ـ الهام عدیمی: چراغ خانه فرخزاد با درگذشت آخرین بازمانده این خانواده تاثیرگذار بر فرهنگ و هنر ایران خاموش شد. تقریبا تمامی رسانهها با این تیتر خبر درگذشت پوران فرخزاد را مخابره کردند: پوران، یک روز پس از سالروز تولد خواهرش فروغ درگذشت. از همین جمله به سادگی میتوان به سایهای که از فروغ بر شخصیت پوران افتاده بود، پی برد. او اگر چه شاعر، مترجم و پژوهشگری جدی در حوزههای ادبیات، تاریخ و ایرانشناسی محسوب میشد اما اعتبارش تا آخر عمر و حتی پس از مرگش تحت تاثیر نام خواهر کوچکترش قرار داشت و دارد اگرچه بعضی از نزدیکان او، این مساله را ظلمی میدانند که از سوی مردم به او روا داشته شده است. پوران متولد بهمنماه سال 1311 در نوشهر بود. پوران کودکی خود را در نوشهر و شهرهایی دیگر گذراند و در تهران بزرگ شد. پوران یک سال از فروغ بزرگتر بود. او و خواهران و برادرانش پیش از رفتن به مدرسه خواندن را آموخته و با کتابخوانی مانوس شدند. پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ پدرش از نوشهر به تهران منتقل شد و پوران در دبستان ژاله و سروش درس خواند و در این دوره استعداد ادبی او آشکار شد. از ۹ سالگی زبان انگلیسی را با آموزگار در خانه آموخت و در انجمن فرهنگی پروین و انجمن ایران و آمریکا ادامه داد. شعر ها و قصه های پوران بهمن غلامحسین سالمی، شاعر، مترجم و ویراستار درباره زندگی پوران به «ابتکار» میگوید: پوران در سال 1330 با سیروس بهمن، مدیر مسئول و سردبیر مجله «آسیای جوان» ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو دحتر به نامهای افسانه و آلاله است. او ادامه میدهد: پوران فرخزاد پیش از آنی که فروغ شعر بگوید، شعر میگفت و قصه مینوشت و با نام پوران بهمن نام خانوادگی همسرش چاپ میکرد. پس از آن در رادیو مسئول بخش جوانان رادیو شد و هم مینوشت و هم اجرا میکرد. جالب اینکه براساس گفتههای خودش، زمانی که برای «آسیای جوان» مینوشتم، پول میگرفتم. به گفته سالمی، وقتی که فروغ به شهرت میرسد پوران کارهایش را چاپ نمیکند و از اینکه بگویند او تحت تاثیر فروغ است و این شعرها از پوران نیست، هراس داشت اما به اصرار چند نفر از دوستانش، کارهایش را چاپ کرد و کارهایش را با نام پوران فرخزاد به چاپ رساند. او توضیح میدهد: پوران هرگز تحت تاثیر فروغ نبود چرا که شعر هر دو متقاوت از هم است. پوران قصه هم مینوشت و علاوه بر قصه، ترجمه هم میکرد. همچنین او روی اساطیر ایران و ایران باستان هم پژوهشهایی انجام داد. بهترین کاری که از او در این باره منتشر شده کتابی به نام «مهره مهر» است که انتشارات نگاه به همت علیرضا رییس دانا و با ویرایش غلامحسین سالمی چاپ شد. از آثار او چون «زن از کتیبه تا تاریخ» (دانشنامه زنان فرهنگ ساز ایران و جهان در دو جلد)، «اوهام سرخ شقایق» (گزیدهای از اشعار زنان جهان)، «نیمههای ناتمام؛ سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ»، «زن شبانه موعود» (نشان زن در آثار سهراب سپهری)، «مسیح مادر (نشان زن در شعرهای احمد شاملو)»، «کسی که مثل هیچکس نیست» درباره فروغ فرخزاد، «سهگانه (نمونههایی از اشعار فرخزادها)»، مجموعه شعر «خوشبختی در خوردن سیبهای سرخ»، مجموعه داستان «دیداری در پاییز»، مجموعه رباعی «جنگ مشوش»، داستانهای بلند «در پس آینه» و «آتش و باد»، رمان «در انتهای آتش و آیینه» و فرهنگ «کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز» ترجمه «هفت زن، هفت داستان (گزینه داستان)» و «جای دیگر» میتوان نگاه و توجه جدی او را به حوزه تاریخ و زنان یافت و حتی زنده نگه داشتن فروغ هم در آثار او جایگاهی ویژه دارد. پوران فرخزاد، پژوهشگری شاخص پوریا سوری، شاعر و روزنامهنگار هم بر این مساله تاکید میکند و به «ابتکار» میگوید: پوران فرخزاد در شناساندن تواناییهای زنان دو کتاب مهم دارد، شخصیتهای مهم و تاثیرگذار زنان در حوزههای مختلف را شناخته و آنها را در اثری گردآورده است. با این حال ایرانشناسی حوزه تخصصی او و از زمینههای اصلی پژوهشهای فرخزاد محسوب میشد. در حوزه تصحیح متون هم بسیار توانمند بود. به یاد دارم که روزی که به دیدن او رفته بودم در حال تصحیح دیوان حزین لاهیجی بود که براساس چند نسخه خطی دیگر روی آن کار میکرد تا ابیات جدیدی را که یافته بود به آن اضافه کند. این روزنامهنگار فعالیتهای پوران فرخزاد را با زندهیاد سپانلو مقایسه میکند و توضیح میدهد: محمدعلی سپانلو هم در حوزه تصحیح فعالیت جدی داشت و ابیات نویافتهای از رودکی را کشف و به دیوان او افزوده بود. با این حال پوریا سوری برخلاف بسیاری که میگویند پوران در سایه فروغ کمتر شناخته شد، اعتقاد دارد که پوران در سایه فروغ نمانده است بلکه این خواست مردم ما بوده که همیشه دوست داشتند فروغ بالاتر باشد و پوران هم فروتنانه و روادارانه این اجازه را به مردم داد که نظرشان را داشته باشند و نخواست آن را تغییر بدهد. او توضیح میدهد: پوران هم به نوعی دچار ظلمی مضاعف شد چون خواهر فروغ و فریدون بود و مردم فروغ را به عنوان بتی که روی قله بایستد، میخواستند بنابراین کسی نمیتواند در کنارش بایستد. به گفته سوری، پوران در حوزه پژوهش انسان شاخصی بود و به دلیل طول عمرش نسبت به فروغ، جریان ماناتری را به مدت 50، 60 سال شکل داد و آثار زیادی آفرید؛ توانست افراد زیادی را تربیت کند و طی سالها و دههها با جلسههایی که در خانه خودش برگزار میشد، با روی خوش و رواداری که داشت بسیاری از افراد علاقهمند را وارد جریان ادبی کرد. کسانی که به خانه او میآمدند، حرفشان را به راحتی بیان میکردند، نقد میشدند، محبت میدیدند و این خودش شاید مهمترین شاخصه زندهیاد فرخزاد بود که توانست از یک خانواده پرهیایو که به واسطه فروغ، فریدون و گلوریا شناخته شده بودند، بماند و به عنوان شاخص و نماد این خانواده مادرانه جوابگوی علاقهمندان و مهمانان این خانواده باشد. او میافزاید: پوران توانست عمق کارهای فروغ و فریدون را اعتلا ببخشد بر خلاف جو سنگینی که بسیاری از هنرمندان ما دچار آن هستند، او روادارانه و مادرانه شخصیت افراد را تحت تاثیر قرار می داد. این طنزپرداز به ظلمی که جامعه ادبی و فکری ایران به پوران تحمیل کرد، اشاره و بیان میکند: این تلقی میتواند وجود داشته باشد که پوران زیر سایه فروغ ماند در حالی که او با روح بزرگی که داشت، خیلی خوشحال بود که این بار سنگین را تحمل کند و سکوت کند و به تقدیری مثل خواهر فروغ بودن تن بدهد. پوران خیلی مومنانه این بار را به دوش کشید و من افتخار میکنم که او را میشناختم. معتقدم نباید اجازه داد که به او ظلم کنیم و جایگاهش را نادیده بگیریم؛ جایگاه او جایگاه مستحکمی است و اگر بخواهند دههها بعد در حوزه فکر صبحت کنند، مطمئنا پوران فرخزاد به عنوان یکی از شاخصهای این دوره خواهد بود که علاوه بر پژوهش و ترجمه نسل عظیمی را تربیت کرده و اجازه نداد چراغ خانه فرخزادها خاموش شود. سوری به گفتوگویی که با پوران داشته اشاره میکند و میگوید: او میگفت من هم فروغ هستم و هم فروغ نیستم؛ من همخون او و همریشه او هستم و پاسدار ارزشهای فروغ اما فروغ نیستم چون زندگی خودم را داشتم و هیچ وقت از نام و اعتبار فروغ استفاده نکردم. پوران قربانی شهرت فروغ پرویز خائفی، شاعر شیرازی و از دوستان پوران هم درباره این مساله سخن میگوید. او به «ابتکار» توضیح میدهد: پوران فرخزاد از دوستانم بود که در سفرهایش به شیراز بارها با او دیدار کردم. او، پژوهشگر و شاعر ارزندهای بود که قربانی شهرت فروغ شد. اگر چه فروغ در این میان تقصیری نداشت. این شاعر ادامه میدهد: فروغ در برههای از زمان تجلی کرد و بسیار مورد قبول مردم واقع شد، اگر چه عدهای به او تاختند که زن نباید اینقدر صریح حرف بزند و گفتن از مسائل جسمی درست نیست اما در هر حال کارش مورد توجه قرار گرفت و این باعث شد تا نزدیکانش هم تحتالشعاع او قرار بگیرند. به همین دلیل معتقدم حالا که او را از دست دادهایم، این حق را به گردن ما دارد که در آثارش به ویژه شعرهای او که معمولا نو و آزاد هستند، تجدید نظر و بررسی کنیم. زندگی پوران فرخزاد پنجشنبه نهم دی ماه ساعت هشت صبح پس از یک دوره بستری شدن در بیمارستان و بر اثر ایست قلبی به پایان رسید و قرار است صبح دوشنبه 13 دیماه پیکر او از جلوی بیمارستان ایرانمهر واقع در خیابان شریعتی، نرسیده به قلهک به سوی مکانی که هنوز مشخص نیست، تشییع شود.
سایر اخبار این روزنامه
رسیدگی به اتهام رییسجمهوری پیشین آرژانتین در مورد بمبگذاری آمیا
گور خوابى و تامین اجتماعى
یک مقام مسئول اعلام کرد
رکوردشکنی در صادرات پتروشیمی
زوج خط حمله
پوتین به خاطر حفظ رابطه با ترامپ از اقدام متقابل علیه آمریکا خودداری کرد
فواید استراتژیک وضعیت آتش بس در سوریه
ترکمنستان هیئت ایرانی را برای ادامه مذاکره از فرودگاه برگرداند
توافق گازی در وقت اضافه
کارشناسان سیاسی انتقاد از دولت به بهانه ماجرای گورخوابها را تبلیغات انتخاباتی رقبا دانستند
محمدعلی وکیلی
خبری که همه راشرمنده کرد!
پیکر پژوهشگر ادبیات دوشنبه تشییع می شود
«خواهر فروغ» یا «پوران فرخزاد»؟
گونه مهاجم یا عامل رونق اقتصادی؟
نگرانی خزر دوستان از ورود تیلاپیا
احتمال کاندیداتوری مرضیه وحیددستجردی در انتخابات
اصولگرایان «رجل سیاسی» را بازتعریف کردند