روزنامه وطن امروز
1397/02/25
آپارتاید صهیونیستی و راههای مقابله
صباح زنگنه*: اقدام ترامپ و به رسمیت شناختن قدس شریف به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، یک تصمیم و اقدام خلاف عقل و قوانین بینالمللی و حتی قوانین داخلی آمریکاست. این عمل مانند آن است که ترامپ برج خود را در ایالات متحده به یک خانواده یا مستاجر اجاره دهد و پس از مدتی شاهد آن باشد که همین گروه به یکباره آن را اشغال کرده و تابلوی باب میل خود را بر سردر آن نصب کرده و نام دیگری برای آن انتخاب کنند. ماجرای قدس و پرونده انتقال سفارت آمریکا به این مکان مقدس، در همین راستا قابلیت تحلیل دارد، چرا که این موضوع نهتنها یک بحث مذهبی و سیاسی به شمار میرود، بلکه یک مساله حقوقی در بطن آن، جا دارد که باعث میشود چهره رژیم صهیونیستی در نظر جامعه ملل مخدوش شود.یکی از راهبردهای آمریکا و اسرائیل این است که با انتقال سفارت و کارهایی از این قبیل بتوانند با گذشت زمان اشغال سرزمین فلسطین از 1967 تاکنون را مشمول فراموشی کرده و آن را در انظار عمومی یک مساله فراموش شده به تصویر بکشند؛ اما واقعیت این است که هرگز حقانیت فلسطین و اشغال آن توسط صهیونیستها نهتنها در افکار عمومی، بلکه از حیث حقوق عرفی و قوانین بینالمللی، ساقط نشده و از یاد نمیرود، چرا که این مساله موضوع تحریک ملتها اعم از مسلمان و غیرمسلمان است و به اقدام علیه تلآویو منتهی خواهد شد.
نکته قابلتوجه اینجاست که هیچ رئیسجمهوری در طول تاریخ آمریکا آماده پذیرش چنین هزینه سنگینی برای دولت و کشور خود نبوده است؛ دلیل این امر اقداماتی مانند پاکسازی قومی، نسلکشی، کودککشی و تجاوز ارضی است که از سوی قوانین بینالمللی خصوصاً اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی به عنوان شدیدترین جرائم بینالمللی از آنها یاد شده است. ممکن است عدهای انتقال سفارت آمریکا به قدس را نمادین بدانند اما بدون تردید آثار سیاسی، امنیتی و حقوقی آن بسیار بالا خواهد بود و نمیتوان براحتی از کنار آن گذشت. در روزهای اخیر شاهد اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در بنگلادش بودیم و در آنجا تمام نمایندگان دولتها بر حمایت از قدس و فلسطین تاکید کردند و وزیر خارجه عربستان هم مجبور به همراهی با سایر حاضران شد. این بدان معناست که پس از گذشت 7 دهه شاهدیم مساله قدس از یاد منطقه و جهان اسلام بیرون نرفته و این نشان میدهد اسرائیل و ایالات متحده باید منتظر هزینههای بعدی اقدام خود باشند.
برگزاری و ادامه راهپیمایی بازگشت توسط ساکنان سرزمینهای اشغالی نشان میدهد جدیت در احقاق حق بازگشت به خانه خود بیش از گذشته پررنگ شده است و آنها به دنبال یکسره کردن کار برای بازگشت به سرزمین اجدادی خود هستند. در این میان موضع سعودیها تناقضات مهمی دارد؛ ولیعهد سعودی سخن از حق حیات اسرائیل به میان میآورد و پادشاه عربستان سعی در تطهیر چهره پسرش دارد و این دوگانگی نشان از بیم و امید محمد بنسلمان برای شروع و ادامه ولیعهدی خود با حمایت آمریکا و اسرائیل دارد.
در این میان «اردن» به عنوان متولی اوقاف قدس شریف نسبت به انتقال سفارت آمریکا معترض است، چرا که این کشور حق نمایندگی و وکالت از سوی فلسطینیها برای حمایت از موقوفات قدس را دارد و نسبت به انتقال سفارت معترض و مخالف است. ممکن است بسیاری از کارشناسان معتقد باشند اردن در نهایت میتواند یک موضعگیری سیاسی و نصفه و نیمه از خود در مجامع بینالمللی نمایان کند اما واقعیت این است که اَمان به جهت جایگاه و وجهه بینالمللی خود در پرونده فلسطین، میتواند اقدام به طرح شکایت علیه رژیم صهیونیستی کند. اینکه دیده میشود اسرائیل برای عضویت در شورای امنیت سازمان ملل درخواست میدهد اما اعضای دائم با آن مخالفت میکنند یا اینکه بیانیه «محمود عباس» که آمریکا از آن شکایت و آن را محکوم میکند، توسط کویت حمایت میشود، نشان از شکست اسرائیل در مجامع حقوقی دارد، لذا نباید از این محور غافل ماند.
«آپارتاید» و فاصله انداختن میان فلسطینیها و سرزمینشان یکی از موضوعاتی است که امروز باید برای پیگیری حقوقی این پرونده مورد اشاره قرار بگیرد. مشابه این موضوع را اواخر دهه 40 میلادی در آفریقای جنوبی شاهد بودیم که جنبه بینالمللی دارد، چرا که این موضوع دقیقاً جنبه نژادپرستی دارد که میتواند در شورای امنیت و سازمانهای بینالمللی مطرح و پیگیری شود. در امتداد اقدام آمریکا و اسرائیل، فلسطین باید برای عضویت در سازمان ملل اقدام کرده و به عنوان یک دولت روی کار بیاید که در نهایت این موضوع میتواند رژیم صهیونیستی را به چالش بکشد. از جهت دیگر فلسطین میتواند علیه اسرائیل با موضوع کشتارهای اتفاق افتاده در دهههای گذشته طرح دعوای کیفری در مجامع بینالمللی کرده و به نوعی رژیم صهیونیستی را محاصره کند. آنچه در روزهای آینده اتفاق خواهد افتاد و باید شاهدش باشیم عکسالعمل انفرادی یا گروهی مقاومت فلسطین خواهد بود؛ به صورتی که هستههای مقاومت در این جغرافیا به صورت مسالمتآمیز یا بر اساس واکنش سخت اقدام به پاسخگویی علیه اقدامات آمریکا و اسرائیل خواهند کرد که تبعات آن بدون تردید متوجه واشنگتن و تلآویو خواهد بود، چرا که در وضعیت کنونی بخشی از هویت مسلمانان جهان و همچنین ساکنان سرزمینهای اشغالی در حال تغییر است و هرگونه اقدامی در جهت پاسخ به انتقال سفارت متصور خواهد بود.
*سفیر و نماینده پیشین ایران
در سازمان همکاری اسلامی