مسیرت را عوض کن!

حسن رضایی: طی روزهای گذشته و پس از اعلام خروج آمریکا از برجام، عمده بحث‌‌های سیاسی- رسانه‌‌‌ای، پیرامون خوب یا بد بودن برجام اروپایی دور خورده است. فارغ از خوب یا بد بودن تداوم برجام با کشورهای اروپایی اما آنچه در این مقطع زمانی اهمیت استراتژیک دارد، آن است که بدانیم مشغول شدن جامعه و رسانه‌ها به این موضوع، خود می‌تواند امری انحرافی باشد! به بیان دیگر، کمترین دستاورد 5 سال معطل شدن دولت و مردم برای قراردادی که حالا طرف اصلی آن  زیر میز زده، باید آن باشد که بفهمیم گره زدن حل معضلات اقتصادی به خارج از کشور، خطایی فاحش است. حالا پس از 5 سال، مردم، دولت، رئیس‌جمهور و مسؤولان اقتصادی باید فهمیده باشند نه چرخیدن چرخ سانتریفیوژ به اقتصاد ربط داشته و نه چرخیدن اقتصاد به خارج از کشور.
مهم‌‌‌‌‌ترین خروجی برجام باید آن باشد که مسؤولان بفهمند حل معضل آب خوردن مردم، وابسته به شیرفلکه‌‌های خارج از ایران نیست و این خداست که روزی مور، ملخ و انسان‌ها را می‌دهد، نه کدخدا! شایسته است دولت در شرایط کنونی به جای آنکه باز هم تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد وزارت امور خارجه بگذارد، بفهمد وزارت امور خارجه، بخش کوچکی از راه‌حل معضلات است، نه همه آن. بر این اساس، رئیس‌جمهور باید روند وقت گذاشتن برای وزرای کابینه را برعکس کند و به جای آنکه وزرای مربوط به امور داخلی کشور را چند ماه پشت در اتاقش منتظر بگذارد، سعی کند بیشتر اوقاتش را با آنان سپری کند و کمتر به تیم وزارت امور خارجه برای حل معضل اقتصاد داخلی دل ببندد!
واقعیت هم این است که تیم وزارت امور خارجه، حداکثر می‌تواند روابط اقتصادی را تسهیل کند و بدون مهیا کردن زیرساخت‌‌های لازم در داخل مملکت، نتیجه همین می‌شود که حالا 3 سال پس از اجرای برجام، طبق آمار گمرک، تراز تجاری کشور با 16کشور از 20 شریک تجاری اصلی کشور، منفی است! به‌طوری ‌که تراز منفی تجاری ایران با این کشورها از 6/9- میلیارد دلار در سال 95 به حدود 4/19- میلیارد دلار در سال 96 رسیده که حاکی از افزایش 50 درصدی تراز منفی تجاری کشور با این 20 کشور است.
روشن است رخ دادن چنین وضعیتی، نتیجه چیزی جز تنها گذاشتن تولید داخلی در رقابت با سیل واردات نیست. امری که پیامدی جز افزایش بیکاری، کاهش قدرت خرید خانوار ایرانی و غیرقابل اعتماد شدن نرخ‌‌های رشد اقتصادی از سوی دولت نخواهد داشت.


بررسی دقیق‌‌‌‌‌‌تر حجم مبادلات تجاری ایران و کشورهای اروپایی طی سال‌های گذشته نشان می‌دهد در حالی که وزیر امور خارجه ما می‌گوید «ما هنوز نمی‌توانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم» آنها حجم صادرات خود به ایران را به صورت تصاعدی افزایش داده‌‌‌اند. امری که باز هم نشان می‌دهد تداوم امیدبستن به وزارت امور خارجه برای حل معضلات اقتصادی مردم و معطل گذاشتن دیگر وزرای مملکت پشت در اتاق رئیس‌جمهور(!) اشتباهی نابخشودنی است. راه‌حل امید دادن به جامعه‌ای که 5 سال منتظر باغ سبز برجام مانده، هدایت آن به در یک باغ خیالی جدید نیست! دولت باید تصمیم بگیرد با فعال کردن ظرفیت‌‌های داخلی، چرخ اقتصاد را حرکت دهد و بداند ملت در این مسیر، پشتیبان دولت است. سیاست‌بازانی که دیروز به بزک برجام پرداختند، حالا باز هم آدرس غلط اروپا را به مردم می‌دهند و دولت را هم چیزی بین «رحم اجاره‌ای» و «نردبان مجانی» می‌بینند و دوست حسن روحانی نیستند.
دولت اگر تنها بتواند طی بازه یک ساله با فعال کردن ظرفیت‌‌های داخلی، سهم ایران را در بازار کشورهای همسایه افزایش دهد، حجم زیادی از معضلات اقتصادی مردم بویژه در مناطق مرزی کشور برطرف خواهد شد. ما اما در حالی که ترکیه با همین نگاه می‌گوید خروج آمریکا از برجام را فرصتی برای خود می‌داند، مهم‌‌‌‌‌ترین دغدغه خود را رایزنی با کشورهای اروپایی برای حفظ برجام قرار داده‌‌‌‌‌ایم و در این مسیر چنان به تاخت می‌رویم که شخص معاون وزیر امور خارجه هم طی استدلالی عجیب می‌گوید: «ما باید بین دولت‌های اروپایی با شرکت‌های اروپایی تفاوت قائل شویم، شرکت‌های اروپایی خصوصی هستند و کسی نمی‌تواند آنها را مجبور به کار با کشوری کند یا نکند اما دولت‌های اروپایی مصمم هستند برجام را حفظ کنند!» ما حالا درست شبیه فردی هستیم که بشدت زمین خورده ولی به جای تغییر مسیر، باز هم سینه‌خیز به همان مسیر قبلی می‌رود. دولت محترم! اگر این راه رسیدنی بود، دیروز که سرپا بودیم، رسیده بودیم!