روزنامه جهان صنعت
1397/03/05
ضرورت ایجاد آشتی ملی در جامعه
ملیحه اسناوندی- بعد از خروج آمریکا از برجام رسانههای داخلی و خارجی به بررسی این موضوع پرداختند که اروپا چگونه در مقابل تهدیدهای ایالات متحده ایستادگی میکنند و توافق هستهای و مفاد آن را مطابق آنچه که تعهد دادهاند به نفع ایران پیاده میکنند؟ البته تاثیر و پیامدهای منفی خروج آمریکا از برجام بر اقتصاد ایران و تصمیم ترامپ برای بازگرداندن تحریمها هم از چشم رسانهها دور نماند. کمترین تاثیر آن کاهش سرمایهگذاری خارجی و اختلال در اقتصاد نفتی و نهایتا شکست مطالبات اقتصادی مردم و افزایش مشکلات معیشتی آنان است. اما فارغ از تاثیر اقتصادی این موضوع، لطمهای است که بر بدنه اجتماعی جامعه وارد میشود. باید گفت مهمتر از مسایل خارجی، مسایل داخلی کشور است چون آینده کشور و نظام به مسایل داخلی بسته است و البته بهبود عملکرد داخلی است که جبهه خارجی را نیز تقویت میکند. اکنون با خروج آمریکا از برجام وضعیت داخلی کشور دچار نابسامانی شده و این تلقی به مردم دست داده که ارادهای غیر از اراده آنان بر امور کشور حاکم است و عدهای خود میدوزند و میبرند غافل از آنکه حکومت میتواند با ارتکاب یک خطای راهبردی مردم را که ولینعمت محسوب میشوند بیاعتبار کند و به تدریج پشتوانه مردمی خود را از دست بدهد البته در خصوص برجام نمیتوان فقط به پیامدهای منفی بسنده کرد بلکه باید به موارد مثبت آن هم اذعان داشت. برجام زمینه تعامل با جهان را فراهم کرد و منجر به تقویت روابط بینالملل و البته کاهش مقوله ایرانهراسی شد. اما حالا با تصمیم ترامپ برجام و دستاوردهایش به خطرافتاده و این تلاش حکومتی بیفایده تلقی شده است. تاکنون بارها قدرتهای خارجی قصد تضعیف دولتمردان و منافع ملت را داشته اما مردم با تمامی مشقات و سختیها از کشور حمایت کردند. نمونه آن تجربه روزهای جنگ و تلاش دشمن برای تجزیه ایران بود. حمایت مجازی مردم با نوشتن توئیتهایی در خصوص یوز ایرانی و خلیج همیشه فارس نیز گواه این مدعاست. اما این بار با خروج آمریکا از برجام، حمایت و پشتوانه مردمی از دولت صورت نگرفت که می تواند به معنای از بین رفتن اعتماد مردم و مساله عدم مقبولیت حکومت باشد. با توجه به رابطه تنگاتنگی که میان حکومت و مردم در جامعه مدعی دموکراسی وجود دارد اگر مردم به مسوولان خود اعتماد لازم را نداشته باشند، اقبال لازم را نسبت به عملکردهای مسوولان از خود نشان نمیدهند و از بستر سیاست فاصله میگیرند و نهایتا زمینه کند شدن حرکتهای مثبت همگانی در جامعه از بین میرود. پیامد این اتفاق و تداوم بیاعتمادی نیز آن است که در افکار عمومی این تفکر پیش آید که اساسا مسوولان حکومت محبوبیت لازم را برای حاکمیت ندارند؛ موضوعی که طبیعتا خوشایند مسوولان کشور نیست. البته جرقه بیاعتمادی مردم با گسترش فساد و ناکارآمدی مسوولان و نهایتا گسترش فقر و فاصله طبقاتی به دیماه 96 برمیگردد و این سکوت مردمی با معلق بودن توافق هستهای میتواند ادامه همان اعتراض رادیکالی مردم در سال گذشته باشد. البته این سکوت شاید به خاطر سرکوب اعتراضهای مردم در دی ماه باشد وگرنه شرایط برجامی کنونی و اعمال تحریمها میتوانست اعتراضات دیگر به همراه داشته باشد. مخصوصا آنکه مردم از مشکلات داخلی دیگر چون مسدودسازی تلگرام، به حاشیه رفتن حقوق شهروندی، عدم اجازه به زنان برای ورود به استادیومها و تشدید سرکوب آزادیهای مدنی در فشار و تنگنا هستند. به هر حال بحرانهای سیاسی و امنیتی ایران در ماههای اخیر نشانهای روشن از پایین آمدن آستانه تحمل جامعه است. وحالا خروج آمریکا از برجام میتواند زنگ خطری دیگر برای حکومت و مسوولان باشد تا کمی هوشمندانهتر عمل کنند و اسباب یاس و دلسردی مردم را نسبت به خود فراهم نسازند و مردم را در کنار مخالفان قرار ندهند.البته موضوع عدم حمایت از حکومت فقط مختص به مردم نیست. این نارضایتی به نحوی در میان هر دو جناح سیاسی کشور وجود دارد. جناح مخالف دولت در روزهای نخست مذاکرات بانگ مخالفت با دولت را بلندکرده و اعلام داشتند که موافق مذاکره با قدرتهای جهانی نیستند؛ به هرحال این گرایش فکری اکنون مدعی است که این نتیجه از قبل پیشبینی شده بوده. با این وجود انتظار میرفت جریان تندرو نسبت به موضوع برجام و خروج آمریکا سعه صدر به خرج میدادند و از این موضوع ابراز خوشحالی نمیکردند چرا که هم حرکت مخالف اسلام تلقی میشود و هم منافع ملی کشور آسیب ببیند ولی به هرحال برای آنکه حریف سیاسیشان امتیازی به دست نیاورد، به انتقادها و تخریبهای دولت ادامه میدهند و متاسفانه این موضوع میتواند نشان از بیارزش خواندن منافع ملی در نزد این جماعت باشد.
آشتی و گفتوگوی ملی لازمه کنشگری مردم است
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه «جهان صنعت» دراین باره گفت: «باور من این است که حسنظن، اعتماد و امیدواری به کارآمدی نظام اجرایی کشور در بین آحاد جامعه و نخبگان نسبت به گذشته و حتی دوران بحرانی آقای احمدینژاد تقویت شده است. اما با توجه به شرایط امروز، تلقی بخشی از جامعه این است که در حوزههایی که امیدی و دستاوردی نداریم و مشخص نیست خروجی آن تا چه میزان به نفع ملت است مثل برجام، اگر برجامهای داخلی سامان نگیرد و آشتی و گفتوگوی ملی انجام نشود، واقعیت این است که به سامان نمیرسیم و نمی توانیم بحرانهای بینالمللی خودمان را از رهگذر انسجام ملی پیگیری کنیم و پشت سر بگذاریم. بنابراین تلقی جامعه درباره پدیدههایی مثل برجام و خروج آمریکا شرایط بینالمللی این است که من عضو جامعه مدنی، نمیدانم چقدر کنشگری در این عرصه موثر است. اما تجربه کردم کنشگری من در عرصه مسایل مدنی و متفق اجتماع کشور کاربرد و اثر دارد.» وی در ادامه افزود: «بالاخره هر جریان و هر کنش سیاسی فارغ از تعلقاتش حتما نسبت به محیط زیست، کمآبی، حیاط وحش و... دغدغه مشترکی دارد. ولی در مسایلی به مراتب مهمتر مثل بحران برجام و پسابرجام حتما تاثیرات و آثار بسیار جدیتری برای کشور دارد و لازمه این مساله هم این است که حکومت تصمیم خود را در ارتباط با این موضوع مهم ارائه دهد که تمام آحاد جامعه بپذیرند این مساله ملی و مورد اتفاق همه جامعه است. لازمه این امر این است که در جامعه گامهای جدیتری برای انسجام، پیوند و آشتی ملی ایجاد شود چون جامعه این قدم و کلید اول را برای تحقق باور ندارد بنابراین نسبت به مسایل دیگر هم اهتمام نمیورزد. اما درباره مسایل دیگر مثل کودکان خیابانی، حیاطوحش و... چون مسالهای ملموس است و میتواند مورد اتفاق همه آحاد جامعه باشد میتواند سامان بگیرد.»
اعتدال جبهه اکثریت مردم
نعمت احمدی حقوقدان و کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با روزنامه «جهانصنعت» درباره این مساله گفت: «درباره عدم حمایت مردم از برجام، بحث اعتماد نیست بحث قضاوت است. مردم توقع داشتند بعد از برجام وقتی که آقای روحانی گفت برجام 2 ، برجام 2 یعنی تعامل هم حداقل برگزار شود، اما در داخل دیدیم که از فردای برجام بخش بزرگی از این روزنامههایی که به قول خودشان دلواپس وضعیت بودند علیه برجام اقدام کردند. مردم یا باید وقتی برجام بهم خورد خوشحال باشند و در طیف روزنامههای رادیکال افراطی راست قرار بگیرند در حالی که مردم در آن جبهه نیستند و اکثریت مردم در جبهه اعتدال هستند و به تعقل و آگاهی سیاسی رسیدهاند که مقصر فقط آمریکا نیست و مقصر در داخل هم بود.» وی در ادامه گفت: «ما درباره موشک بحث نداریم، ایران باید توان نظامی خودش را بالا ببرد و موشک هم یکی از تواناییهای دفاعی ماست اما اینکه برداریم روی موشک بنویسیم اسراییل باید از بین برود، یک آمارگیری کنند آیا مردم راضی از چنین شعارها و وضعیتی هستند که مطرح شود حتی اگر قصد نهایی این باشد، آیا عقل و منطق و زندگی در جهان امروز ایجاب نمیکند که ما به فرموده دین خودمان تقیه کنیم نیت نهایی هم اگر این باشد بهتر است برملا نکنیم.» احمدی افزود: «به هم خوردن برجام مورد علاقه بسیاری از تندروهای داخلی بود. تندروهایی که در انتخابات 92 با رای نه مردم روبهرو شدند. اما مردم در انتخابات اول و دوم روحانی به اعتدال رای دادند. طبیعتا باور من بر این است که وقتی مردم از یک سال پیش میدانستند برجام یک کالبد بیروحی است و بیشترین نقش را هم آن تندرویهای داخلی داشتند طبیعتا در این مسیر قرار نمیگیرند که حمایت کنند.»
سایر اخبار این روزنامه
وزارت ارتباطات فرافکنی می کند؛
سازمان میراث فرهنگی قلعه باستانی ساسانیان را از سپاه میخرد؛
ضرورت ایجاد آشتی ملی در جامعه
استانبول میزبان فینال لیگ قهرمانان ۲۰۲۰
آمادگی بیچون و چرای «اون» برای دیدار
چرایی بنبست عرضههای اولیه
جزییات قیمت مسکن در ۲۲ منطقه تهران
دستورالعملهای ناقص و ناکافی ارزی
من به جای رامبد جوان هم گریه میکنم!
شیرموز در صرافی!
تعاملات بانکی در معرض خطر
آسیبشناسی توسعه صنایع غذایی در گزارش «جهانصنعت»
سازماندهی برای گسترش منافع آمریکا
احتمال تغییر در سیاستهای برجامی اروپا
در دیدار روسای جمهور روسیه و فرانسه مطرح شد
امیر پوردستان: نیروهای مسلح ایران غافلگیر نمی شوند
آمانو در اولین نشست کمیسیون برجام بدون آمریکا
مذاکره، تنها راهحل مشکلات