رضا دهکی خبر درد و درد خبر

خبر، گاهی درد است. شاید حتی بیش از «گاهی» درد است و گاه حتی بیش از درد است. وقتی خبر از آزار کودکان باشد، دردناک‌تر از هر دردی است. این که در اخبار حوادث و جنگ‌ها، آمار کودکان کشته و مجروح شده را از دیگر آسیب‌دیدگان جدا می‌کنند، بی‌دلیل نیست...
کودکان به دعوت ما به این جهان آمده‌اند؛ به خواست اراده و تصمیم ما؛ و هنوز برای هیچ چیز بدی در این دنیا مسئول نیستند. هر آن چه بر کودکان می‌رود، خوب یا بد، جمعی یا فردی، حاصل تصمیم‌های بزرگترهاست. این بزرگترها صرفا شامل آن‌هایی که به طور مستقیم در زندگی و حوادث زندگی کودک نقش دارند، نیست، بلکه می‌تواند یک جامعه، چندین نسل از یک جامعه و حتی جهانی را شامل شود. سلسله رویدادها و تصمیم‌های منجر به یک اتفاق بد برای کودکان به قدری در هم پیچیده و طولانی است که رسانه نمی‌تواند حتی گوشه‌ای از آن را نشان دهد و در نتیجه از پرداختن به لایه‌های اولین رویداد فراتر نمی‌رود. این برای رسانه‌ها و اهالی رسانه ضعف هست و نیست. ضعف هست، چون پرداختن به ریشه‌های یک رویداد و یافتن یا پیشنهاد راه و یا حداقل جلب توجه جامعه به یافتن راه برای حل آن، از وظایف رسانه است؛ و ضعف نیست، چون این ریشه‌ها به قدری عمیق و در فراسوهای تاریک و مبهم گسترده شده‌اند که نمی‌توان به همه آن‌ها دست یافت.
اگر رسانه را آینه واقعیات بدانیم، باید انسان به انسان، برای پیشگیری از هر آن چه بدی به کودکان و به تبع آن به کل انسان و انسانیت می‌رود، به جای نگریستن در آینه رسانه، در اصل واقعیات بنگریم. دنیای واقعی به ما نشان می‌دهد که دردها به یکدیگر گره خورده‌اند، چنان که دردهای انسان‌ها هم به هم گره خورده است؛ «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار». نتیجه این که اگر می‌خواهیم کودکان آسیب نبینند، باید همه دردها را درمان کرد. کودک باید زمانی به دنیا بیاید که فقری نباشد، جنگی نباشد، محیط زیست زنده و مهیا باشد، سایه بی‌آبی زمین‌های تشنه را ترک ترک نکند، ساختمان‌ها ضد زلزله باشند، خودروهای استاندارد وارد بازار شوند، قانون از سوی همه به درستی رعایت شود.. تنها راه جلوگیری از درد کودکان آینده، تنها ریشه‌کن کردن همه دردهاست. بدون شک این موضوع، آرمانی دور و دست‌نیافتنی است، با این حال اگر خبر آزار دیدن کودکان دردمان می‌آورد، باید کاری کرد و چه چاره جز این که اول از خودمان و دنیای اطرافمان شروع کنیم.