علی اصغر شعردوست لیالی قدر، تجدید بیعت با مولای پارسایان

در ماه ضیافت حضرت خداوند، همه یادها به عطر یاد تو آغشته است ای عدالت مطلق. آن روز که حضرت پروردگار محمد(ص) را به رسالت برگزید و او از میان همه بزرگان و شیوخ و صاحبان ثروت و قدرت نوجوانی را برکشید، و او را دوست و امین و مشاور خود کرد، روزگار حیرتزده شد که چگونه بار این همه مسئولیت و تعهد را بر شانه های نوجوانی می توان نهاد که دست‌های شگفت سرنوشت او را به خانه محمد(ص) آورده بود.
سرنوشت علی (ع) با سرنوشت انقلاب و نهضت محمد(ص) پیوند خورد و به حریم ذهن و روح و خانه رسول راه پیدا کرد و در سال‌های پرمشقت شکل‌گیری نهضت شانه های توانمند خویش را گرانبار مسئولیت‌هایی کرد که پروردگار به عهده پیامبر خویش سپرده بود. از همین رو علی تنها خویشاوند خونی محمد(ص) نیست، خویشاوند روح محمد(ص) است و محمد(ص) تنهایی و درد ها و عظمت‌های روحی و معنوی خویش را با او تقسیم می کرد. شیعه در پاسداشت حرمت فاتح خیبر، احترام به رسول و تاسی به سیره حضرتش را جست وجو می کند و نزدیک شدن به روح تعالیم دین حنیف را که در سیره مولای پارسایان‌صورت تجلی یافته است.
رمضان با نام عزیزش پیوند خورده است و از لیالی شریفه قدر، زمین و زمان با نام و یاد او درهم می‌آمیزد که برق شمشیر تبهکاری در این ایام سینه هوا را می شکافد و سری را نشانه می‌رود که برای صیانت از نهضت رسول تمامت وجود خویش را وقف کرده بود و حیات پربرکتش تماما کوشش بود برای شکل‌گیری نهضت و استواری و استقرار آن، حفظ وحدت و استقرار عدالت.
سینه تاریک چاههای نخلستان‌های مدینه پر است از اسراری که او در چاه گفت. رازهایی که در سال‌های نبوت آن مرد بزرگ هیچ سینه ای گنجای شنیدن آنها را نداشت. رازی که علی در چاه گفت: رازی است که شیعه چهار ده قرن است همیشه در چاه تاریخ گفته است و شرح عظمتها و عدالت‌جویی‌ها و بزرگ‌منشی‌های خود را به سینه تاریخ سپرده تا از مطاوی آن در‌د و رنجی را که بر این امت و مولایشان رفته است دریابند.
و رمضان و لیالی قدر همواره مظهر تجاید بیعت با آرمان‌های مولای پارسایان است، تا در شب قدر سرنوشت بکوشیم همچون حضرتش در ابلاغ پیام دین همچون سربازی مجاهد باشیم که بصیرت خویش را بر قبضه شمشیر معرفتش حمل می کند.