کلاهی به گشادی 6 میلیارد دلار!

علیرضا فیروزی: شاید کمتر کسی در دنیا عبارت «11 سپتامبر» را نشنیده باشد یا از این حادثه تروریستی که هنوز هم نقل محافل حقوقی و بین‌المللی است بی‌اطلاع باشد. حادثه‌ای با 3 هزار قربانی و 6 هزار زخمی و با روایت‌های متعدد که هرکدام سعی در شرح ماجرا از زوایای مطلوب خود دارند. اما روایت رسمی آمریکا از این حادثه این است که گروه‌هایی متشکل از 4 یا 5 مرد عرب که تیغ موکت‌بری به دست داشتند، 4 هواپیمای مسافری آمریکا را ربودند و توانستند 3 فروند از آن هواپیماها را به برج‌های دوقلو و ساختمان پنتاگون بکوبانند!
پس از برخورد 2 هواپیما به برج‌های دوقلو، برج‌های تجارت جهانی در نیویورک که بر اثر برخورد هواپیماها و تأثیر آتش‌سوزی استحکام خود را از دست داده بودند، فرو ریختند و به ذره‌های خاکستر تبدیل شدند. 3 روز پس از این حادثه «اف‌بی‌آی» فهرست هواپیماربایان را تهیه کرد. بر اساس روایت‌های رسمی دولت آمریکا، شکی نبود که اسامه‌بن‌لادن از غارهای افغانستان فرماندهی این عملیات را بر عهده گرفته است و همین باعث شد رئیس‌جمهور وقت آمریکا از محل حادثه دستور حمله به غرب آسیا را صادر کند.
تاکنون هیچ هیات رسمی غیرمنتفع، در پی تحقیق و بررسی مفروض‌های این روایت رسمی برنیامده؛ با این حال ذهن‌های جست‌وجوگر و دانشمندانی از علوم مختلف به سرعت روایت‌های رسمی آمریکا را که سرشار از ایرادهای علمی بود به چالش کشیدند تا استدلال کنند اگر حادثه 11سپتامبر تماماً به دست خود آمریکا انجام نگرفته باشد، دولت آمریکا در آن نقش مهمی داشته است. در این سال‌ها چندین مستند جدی و علمی درباره برنامه‌ریزی‌های داخلی و همراهی خارجی درباره 11 سپتامبر ساخته شده و این نقش داخلی حاکمیت آمریکا در حادثه را نشان داده است. با این حال، این حادثه که از ابتدا به عنوان «مجموع نشدنی‌ها در یک روز» غیرعادی می‌نمود، در سایه بررسی‌های بعدی، به یکی از مرموزترین حوادث جهان تبدیل شد.
   نقش ایران در حادثه 11 سپتامبر!


حدود 17 سال از این حادثه می‌گذرد اما همچنان در گوشه و کنار دنیا فرضیه‌هایی درباره این حادثه تروریستی مطرح شده و مورد بحث قرار می‌گیرد. فرضیه‌هایی که گاهی تا آنجا پیش می‌رود که حتی پای ایران را نیز به پرونده 11 سپتامبر باز می‌کند و سعی دارند ایران را یک سوی این حملات نشان دهند. ادعایی که بارها و بارها نه فقط از سوی ایران، بلکه از سوی بسیاری از کارشناسانی که بررسی پرونده 11 سپتامبر را برعهده دارند رد شده است و روایت رسمی ایالات متحده از این حادثه را کذب می‌دانند.
حالا اما ماجرا به این ادعاها و فرضیه‌ها ختم نمی‌شود. اردیبهشت ماه امسال دادگاهی در نیویورک برای بررسی همین دست ادعاها تشکیل می‌شود. دادگاهی که در حکمی تعجب‌برانگیز ایران را به اتهام مشارکت در حملات 11 سپتامبر 2001 به مرکز تجارت جهانی نیویورک به پرداخت بیش از 6 میلیارد دلار غرامت به خانواده‌های قربانیان این حادثه محکوم کرد. دقیقا مصداق آش نخورده و دهان سوخته!
این حکم از سوی «جرج‌ بی‌ دنیلز» قاضی دادگاه فدرال آمریکا در جنوب نیویورک که پیش از این نیز سابقه صدور احکام غیابی علیه ایران را در کارنامه خود دارد و سال گذشته نیز در حکمی مشابه، ایران را به پرداخت 10 میلیارد دلار محکوم کرده بود، صادر شده است. دادگاه آمریکا مقرر کرده است ایران باید به همسران قربانیان نفری 5/12 میلیون دلار، والدین قربانیان 5/8 میلیون دلار، کودکان آنها 5/8 میلیون دلار و خواهران و برادران آنها نفری 25/4 میلیون دلار بپردازد. این مبلغ شامل بهره پول از زمان رخداد حادثه نیز می‌شود!
  واکنش ایران
پس از صدور رای دادگاه فدرال نیویورک و محکومیت غیابی ایران در این دادگاه، بر اساس قوانین آمریکا، ایران تا 28 ماه مه‌ یعنی 7 خرداد، برای اعتراض به حکم صادره فرصت داشت. فرصتی که با سکوت مسؤولان ایرانی تمام شد و دستگاه دیپلماسی کشور تاکنون تنها به محکوم کردن شدید این حکم غیابی از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه در بین رسانه‌ها بسنده کرده و هیچ شکایت و اعتراضی نشده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان درست یک روز پس از پایان مهلت مقرر و در روز هشتم خردادماه، درباره حکم اخیر دادگاه نیویورک مبنی بر ارتباط ١١سپتامبر با ایران می‌گوید: «تهران صدور احکام غیابی، مغرضانه، سیاسی و بی‌اساس مراجع قضایی آمریکا را بشدت محکوم کرده و کلیه حقوق خود را برای پیگیری و جبران خسارات احتمالی محفوظ می‌داند.» موضوعی که می‌توان ادعا کرد اکنون از دید بسیاری از فعالان سیاسی، بین‌المللی و رسانه‌ای ایران پنهان مانده اما واکنش‌هایی از خارج از کشور به‌دنبال داشته است. کمیته وکلای تحقیقات ۱۱ سپتامبر در نامه‌ای از ایران خواست به حکمی که در آمریکا علیه ایران صادر شده است، اعتراض کند. این کمیته در پایگاه اینترنتی خود نوشت: «قاضی جرج بی ‌دنیلز از نیویورک در 30 آوریل در حکمی ایران را به پرداخت بیش از 6 میلیارد دلار غرامت به قربانیان حملات 11 سپتامبر محکوم کرد. ایران تاکنون از هرگونه پذیرش این حکم استنکاف کرده است، چرا که معتقد است همه جهان می‌داند این حکم، تبلیغات دروغین سیاسی و بدون هیچگونه مبنای حقوقی واقعی است».
در ادامه این مطلب آمده است: «اما اگر ایران تصمیم بگیرد با حضور در دادگاه از خود دفاع کند، آن وقت چه اتفاقی می‌افتد؟»
این پیشنهاد از جانب 15 نفر از شناخته شده‌ترین منتقدان روایت رسمی این ماجرا مطرح شده است که با امضای نامه‌ای از ایران خواسته‌اند اعتراض به این حکم و همچنین دفاع مبتنی بر واقعیت از خود در برابر اتهامات مربوط به 11 سپتامبر را در دستور کار قرار دهد. این فعالان سیاسی همچنین اعلام کرده‌اند در صورت شکایت رسمی ایران به حکم دادگاه نیویورک، حاضرند به نفع کشورمان شهادت دهند.
قبل‌تر هم دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی افق نو از ارسال نامه چهره‌های مطرح و بین‌المللی به وزارت خارجه خبر داده بود که این افراد که تعدادشان به  86 نفر می‌رسد، خواستار اعتراض به حکم دادگاه نیویورک جهت برداشت 6 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران به عنوان غرامت حملات 11 سپتامبر شده بودند و اعلام کردند برای دفاع از ایران در دادگاه‌های آمریکا و شهادت به نفع ملت ایران آمادگی کامل دارند.
  عادت به سکوت
این برای نخستین‌بار نیست که ایران در یک دادگاه غیابی محکوم می‌شود و قطعا آخرین‌بار نیز نخواهد بود. ایران در برهه‌های زمانی مختلف مورد ظلم و قضاوت نادرست چنین مجامع حقوقی و قضایی در برخی کشورها قرار گرفته است. آنچه در این باره اهمیت دارد، این است که ایران هنوز آنچنان که باید و شاید از حق قانونی خود برای اعتراض به این دادگاه‌ها در مجامع بین‌المللی و حقوقی استفاده نکرده و گویی اکنون این عدم اعتراض و واکنش جدی، به رسمی در کشورمان تبدیل شده که مسؤولان مربوط در کشورمان گاهی تنها به موضع‌گیری‌های تکراری بسنده می‌کنند. در حالی که باید با ارائه مستندات و استدلال‌های قوی و اقدامات مناسب، مظلومیت خود را اثبات کرده و متعاقب آن در پی احقاق حقوق ضایع شده برآیند. اقداماتی که اگر بموقع و دقیق انجام شود بعد‌ها حتی راه را برای شکایات ایران علیه ایالات متحده و برخی کشورهای دیگر که در موقعیت‌های مختلف، به بهانه‌های مختلف اقدام به محکومیت ایران نزد انظار عمومی  و نیز توقیف میلیاردها دلار از سرمایه این کشور کرده‌اند، باز می‌کند.