فدایی اسرائیل

علی بیگدلی* : خروج ایالات متحده از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد موضوعی‌ است که سابقه و ریشه آن حداقل به یک سال قبل مربوط می‌شود. اصل ماجرا این است که واشنگتن به حمایت از اسرائیل، ماه‌ها قبل هشدار داده بود اگر این شورا دست از خصومت با تل‌آویو برندارد، آمریکا از این شورا خارج خواهد شد.
مواضع نیکی هیلی نسبت به شورای حقوق بشر ملل متحد در حالی اعلام شد که در روزهای اخیر شاهد جداسازی بسیاری از کودکان منتسب به خانواده‌های پناهندگان بوده‌ایم که طیف قابل‌توجهی از آنها مکزیکی هستند. به صورتی که خانواده این کودکان در زندان قرنطینه شده‌اند و کودکان آنها در اردوگاه‌هایی به صورت جداگانه نگهداری می‌شوند. این موضوع باعث شده فضای سیاسی - اجتماعی حاکم بر واشنگتن رو به سردی برود و اعلام خبر خروج آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل هم مهر تاییدی شد بر اقدامات دولت ترامپ علیه خانواده‌های پناهندگان. به عبارت دیگر خروج از شورای حقوق بشر و رفتار دولتمردان با پناهندگان این خروجی را به تصویر کشیده که انسانیت و شعارهای حقوق بشری برای آمریکا تنها جایگاه سیاسی دارد و به عنوان یک ابزار از آن استفاده می‌شود.
نکته اصلی در هر دو موضوع این است که ترامپ رسماً اعلام کرده تنها مساله‌ای که برای دولت ایالات متحده، کاخ‌سفید و تیم وی ارجحیت دارد و بر آن متمرکز هستند، منافع واشنگتن در داخل و خارج از آمریکاست. از جهت دیگر باید توجه داشت آمریکا بیشترین سهم را از حیث حمایت‌های مالی از سازمان ملل و زیرمجموعه‌های آن در بین دولت‌های عضو دارد. از این منظر باید گفت ایالات متحده (بویژه دولت ترامپ) به دلیل تعهدات خود مبنی بر حمایت از اسرائیل درصدد است بتواند با اعمال فشار بر سازمان ملل، فشار دیپلماتیک را از اسرائیل کم کند. بدین جهت است که ما شاهدیم آمریکا سناریوی خروج از پیمان‌ها و سازمان‌های بین‌المللی مانند یونسکو، پیمان آب و هوایی پاریس یا پس گرفتن امضای خود از ذیل تفاهمنامه گروه 7 را این‌بار در شورای حقوق بشر سازمان ملل تکرار کرده و احتمال دارد در روزهای آینده وساطت برای بازگشت واشنگتن به شورای حقوق‌بشر سازمان ملل از سوی دولت‌های دیگر جنبه عملیاتی پیدا کند.
اگر بخواهیم مبدا این اقدامات ایالات متحده را به صورت دقیق بررسی کنیم باید کمی به عقب و روزهای منتهی به روز قدس برگردیم. همگان به خاطر دارند زمانی که «سلسله راهپیمایی‌های بازگشت» به راه افتاد، رژیم صهیونیستی احساس خطر کرده بود و همین موضوع باعث شد آنها دست به تحرکات خشن بزنند که ماحصل آن شهادت و زخمی شدن تعداد زیادی از فلسطینی‌ها بود. آنجا بود که واکنش‌های بین‌المللی از اروپا گرفته تا منطقه و حتی در داخل خاک ایالات متحده نسبت به این موضوع افزایش پیدا کرد و این فشار امروز باعث شده ایالات متحده برای فرار از انتقادها به دلیل حمایت از این رژیم، خروج از شورای حقوق بشر را در دستور کار قرار دهد. در این بین سفرهای اخیر نتانیاهو نباید از قلم بیفتد.


این سفرها را باید از 2 جنبه مورد تحلیل قرار داد؛ نخست اینکه اسرائیل در معادلات منطقه‌ای، طی ماه‌های اخیر دست به اجرای عملیات‌های هوایی ضد مواضع ارتش سوریه و همپیمانان آن زده و این اعمال خود را برای حفاظت از مرزها و منافعش جلوه داده که متعاقباً واکنش روسیه و سایر بازیگران دخیل در سوریه را به همراه داشت. دوم، بحث کشتن فلسطینی‌ها در خلال راهپیمایی بازگشت بود که این مساله موجب شد انتقادها مانند آواری بر سر نتانیاهو و پس از آن دولت ترامپ خراب شود که البته مساله انتقال سفارت به قدس را هم باید به آن اضافه کرد. مجموع این متغیرها باعث شد تا نتانیاهو سفر به اروپا را در دستور کار خود قرار دهد و زمانی که با مقامات کشورهایی مانند بریتانیا و فرانسه ملاقات می‌کرد صراحتاً ایران را یکی از خطرهای بالقوه برای خود تشریح می‌کرد و به دنبال آن بحث اتهام‌زنی علیه تهران و متحدان آن را مطرح می‌کرد. این اقدام نتانیاهو را باید «پیش‌دستی در مظلوم‌نمایی» قلمداد کرد، چرا که او اساسا طی سال‌های اخیر عادت کرده فضا را بر اساس منافع خود هدایت کند.  این روند باعث شده تا نیکی هیلی به عنوان نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد اعلام کند شورای حقوق بشر نوعی از «خصومت سازمان‌یافته» علیه اسرائیل را به کار برده و این موضوع را دلیل خروج کشورش از این شورا اعلام کند. ناگفته نماند ترامپ از زمان به راه انداختن کمپین‌های تبلیغاتی خود و کمی پس از پیروزی در انتخابات 2016، سازمان ملل را یک نهاد کهنه و فرسوده خطاب و بارها تهدید کرده بود سهم حمایتی خود از این سازمان را کاهش خواهد داد اما فعلا خروج از شورای حقوق بشر را عملیاتی کرده که بخش عمده آن به شعار انتخاباتی وی یعنی «احیای عظمت آمریکا» بازمی‌گردد. او رسماً به دنبال احیای قدرت ایالات متحده است و به صورت شفاف می‌گوید در این راه دولت‌ها و ملت‌ها را نادیده خواهد گرفت. جداسازی کودکان و والدین پناهندگان از یکدیگر نمونه آشکار این موضوع است که برای فرار از انتقادها، بحران پناهجویان اروپا را برای این اقدام خود مدل‌سازی کرده است.
* استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل آمریکا