عدالت حداقلي

بحث فوتبال اين روزها در تمام دنيا از مباحث مهم و گرم به‌حساب مي‌آيد؛ طبيعتا ايران هم از اين قضيه مستثني نيست و شاهديم كه در تمام محافل هنري، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و غيره از فوتبال صحبت مي‌شود. نكته مهم ديگر اينكه اين پديده اجتماعي، سينما را هم تحت تاثير خود قرار داده وسينماداران اين روزها تعدادي از فيلم‌هاي خود را به پخش فوتبال اختصاص دادند و گفته مي‌شود كه فيلم‌هاي در حال اكران با چالش جذب مخاطب مواجه شدند. اما به اين نكته بايد توجه كرد كه چه فوتبال در سينما پخش مي‌شد چه نمي‌شد، سينما تحت تاثير فضاي موجود در جامعه قرارگرفته؛ به عبارتي بحران اقتصادي موجود در جامعه، جام جهاني فوتبال، مدت‌زمان طولاني اكران برخي فيلم‌هاي روي پرده همه و همه باعث شده كه در هفته‌هاي اخير ما شاهد گيشه پررونقي در سينما نباشيم. بخشي از اولويت مردم ديدن مسابقات فوتبال شده و درهر صورت بايد بپذيريم كه اين روزها فوتبال خصوصا بازي‌هاي مختص ايران بيشتر موردتوجه قرارگرفته است. به همين جهت نمايش فوتبال در سينماها اقدام مناسبي است چراكه باعث شده پاي مردم به سينماها بيشتر باز شود و فضاي شاد و مفرحي براي‌شان فراهم شود. ضمن اينكه حضور پرشور مردم در سينماها قطعا به ديگر فيلم‌هاي روي پرده كه به لحاظ اقتصادي و جذب مخاطب با بحران مواجه شد هم كمك مي‌كند. و حالا اين درآمد حاصله از پخش فوتبال در سينما بخشي از آن بايد در اختيار صاحبان فيلم‌هاي روي پرده قرار بگيرد؛ طبيعتا فيلم‌هايي كه سالن‌هاي اكران‌شان به نمايش فوتبال اختصاص‌يافته و ...
متضرر شدند بايد موردتوجه قرار گيرند و به سهم‌شان از پخش فوتبال برسند. البته مكانيزم و سازوكار تقسيم اين حق پخش كاملا بايد قانونمند باشد تا مبالغ به صاحبان فيلم به‌درستي تعلق گيرد و عدالت رعايت شود. همه اين پول‌ها با يك تناسب بايد در صندوق قرار گيرد، هرچند تقسيم اين درآمد بين صاحبان فيلم راحت نيست و درهر صورت صاحبان فيلم گلايه‌مند خواهند بود اما تلاش بايد انجام شود تا به عدالت حداقلي برسيم.